۱۳۸۴ آذر ۲۴, پنجشنبه

بهترين شهردار جهان


شهردار آتن، بهترين شهردار جهان در سال 2005!
تكميل:يك زن، بهترين شهردار جهان شد(مطلبم درپايگاه اطلاع رساني شهرسازي و معماري)

30 آذر؛ تهران زلزله می‌آید!

ديروز نشست خبري دكتر مازيار حسيني رئيس سازمان مديريت بحران شهر تهران برگزار شد كه مانور زلزله 30 آذر را توضيح مي داد.بماند كه در اول جلسه با اسم بردن از خبرنگارها و عكاس هاي كشته شده، هم خودش گريه كرد و هم تمام خبرنگارها را به گريه انداخت!!
داشتم روزنامه ها را از طريق اينترنت ورق مي زدم ولي درباره اين موضوع و اين مانور كمتر نوشته بودند اما روزنامه هموطن تيتر جالبي زده بود كه 30 آذر ، تهران زلزله مي آيد!
اين تيتر بعضي ها را وادار به خريد روزنامه ميكنه و معمولا حربه روزنامه ها و مجلات زرده!!
راستي مازيار حسيني مي گفت كه مي خواد انجمن خبرنگاران مديريت بحران را تشكيل بدهد!!!

۱۳۸۴ آذر ۲۰, یکشنبه

وام ازدواج و ازدواج من

يكي از بچه هاي خبرگزاري ميراث هفته پيش مي گفت كه ارديبهشت امسال فرم دريافت وام ازدواج شهرداري را پر كرده و بهش گفته بودند كه 5 آذر نوبتش ميشه اما اين تاريخ گذشته و از وام خبري نيست. وقتي هم زنگ ميزنه، مسئولين امر مي گويند كه بودجه ندارند،سال بعد!!!!
از من مي خواست براش از يكي از اعضاي شورا نامه بگيرم تا امسال بهش وام را پرداخت كنند!!
مي دونستم نتيجه نداره چون تازه رو شده كه پشت پرده اين وام چه خبرا بوده!
امروز بعد از جلسه شورا رفتم پيش بيادي ، نايب رييس شورا!ماجرا را براش تعريف كردم ولي درباره نامه چيزي نگفتم چون اصلا فرصت نداد.
گفت كه پسرش هم درخواست وام داده و قرار هم بوده مهر بهش وام را بدهند اما هنوز خبري نشده.
مي گفت كه پسرش به وام احتياج نداشته ولي مي خواسته همينجوري امتحان كنه.
سلطانخواه را صدا كرد كه اون به من جواب بده!!
سلطانخواه هم از سرش باز كرد.
بيادي رو به من كرد و گفت:من تو اين ماجرا كاري نمي تونم بكنم .اگه هم مي تونستم ، اهل پارتي بازي نيستم ولي اگه خودت ازدواج كني ، برات وام را جور مي كنم!! و بعد شروع كرد از من تعريف كردن پيش سلطانخواهي كه چشم ديدن من را نداره!!!
من هم اين وسط مونده بودم چي بگم!!سريع تشكر كردم و خودم را به نشست چمران رسوندم.

۱۳۸۴ آذر ۱۶, چهارشنبه

همه رفتند

ساعت نزديك دو بود.نشست دو ساعته مطبوعاتي قاليباف داشت تموم مي شد.خبرنگار راديو به طور مستقيم داشت از قاليباف مصاحبه مي گرفت.مصاحبه اش تموم شد.گوشي تلفن دستش بود و داشت با همكاراش ، اونور خط صحبت مي كرد.وسط صحبت هاش كلمه سقوط هواپيما را شنيدم.جدي نگرفتم. اينقدر از اين خبرها شنيدم كه پرس و جو زياد فقط اعصابم را خرد مي كنه!!
من و دوستم داشتيم شهرداري را ترك مي كرديم. مسئول روابط عمومي ناراحت بود كه خبر سقوط هواپيما به جاي خبر اولين نشست قاليباف تيتر يك روزنامه ها ميشه!!!
به محل كارم رسيدم.هنوز هيچ چيز از كشته شده ها نمي دونستم. تلويزيون روشن بود و لحظه لحظه گزارش مي كرد.گويا اسامي كشته ها را خبرگزاري ها اعلام كرده بودند. يهو چند نفر را ديدم كه زدند زير گريه.پرس و جو كردم كه چي شده. گفتند اسم پدر يكي از بچه ها كه تصوير بردار شبكه خبر بوده در بين كشته ها اعلام شده!!
خودش چند دقيقه بعد رسيد. شوكه بود. پسرها بردندش تو دستشويي و بعد اومد و سريع رفت سراغ سايت هاي خبري !!هيچ عكس العملي نشون نمي داد.فقط شوكه بود.بعد با ماشين يكي از بچه ها رفت.
يكي از بچه ها به من گفت كه اسم كربلايي احمد،عكاس همشهري هم اعلام شده.باورم نشد.بهش گفتم شماره خانم قيدي خبرنگار شهري روزنامه همشهري را بياره. زنگ زدم.پرسيدم.قيدي داشت گريه مي كرد.نتونستم ادامه بدم.من و دوستم به ياد خاطره ها مون با آقاي كربلايي ،عكاسي كه دو سال تمام برنامه هاي شهرداري را ميومد ،بيتاب شديم.
يكي يكي اسم آشناها را مي شنيديم.ايل بيگي ،افشار، برادران،قريب و....
يكي از بچه هاي دانشكده زنگ زد.گفت كه سه تا از بچه هاي دانشكده خبر هم در بين كشته ها بودند و فردا(امروز)تو دانشكده مراسمه!!
همه رفتند..........................

۱۳۸۴ آذر ۱۰, پنجشنبه

شهر داران جهان

بعد از ديدن فعاليت 2 شهردار(با قاليباف 3تا) و 2 سرپرست شهرداري در تهران خيلي علاقمند بودم كه ببينم شهرداران در شهرهاي جهان چگونه فعاليت مي كنند.
ترجمه كردن چند خبر باعث شد تا حدودي با فعاليت آنها آشنا بشوم. آخريش را ديروز ترجمه كردم كه درباره شهردار سئول بود.
قبلي ها:

۱۳۸۴ آذر ۷, دوشنبه

برنامه رپرتاژي جاسبي و خبرگزاري هاي دانشگاه آزاد

با بعضي از سازمان هاي شهرداري كه ارتباط نزديك تري دارم ، مي دونم براي پخش يه موضوع تبليغاتي و يا برنامه سازي درباره سازمانشون و حتي پخش برنامه هايي در راستاي فرهنگ سازي براي شهروندان بايد خداتومن پول به بخش مربوطه صدا و سيما بپردازند.
تو روزنامه ها هم كه به اندازه كافي گزارش تبليغاتي يا رپرتاژي وجود داره.
خب با اين اوصاف، حضور چشمگير جاسبي در تلويزيون و مصاحبه هاي اختصاصي اخير روزنامه ها با اون را چطور بايد ارزيابي كرد؟؟
در يك قسمت از مصاحبه تلويزيون با جاسبي، اون از خبرگزاري هايي كه تاسيس كرده حرف زده كه من را حسابي عصباني مي كنه !! خبرگزاري هاي دانشگاه آزاد آنا و ايسكانيوزهستند!!!
واقعا ببخشيدا!!توهين به كسي نباشه ها!!ولي گويا خبرگزاري ها دارند مثل علف سبز مي شوند!!
و تاسف بيشتر داره وقتي مي شنوي ، خبرنگارهاي غير حرفه اي اين خبرگزاري ها كه معمولا هيچ سابقه كاري هم ندارند به اندازه دبير گروه هاي خيلي از خبرگزاري هاي معروف تر و روزنامه ها سطح بالاتر، حقوق مي گيرند!!
اين يعني نوعي هرج و مرج رسانه اي!!!

۱۳۸۴ آذر ۲, چهارشنبه

تخلف هاي گستره سازمان فرهنگي هنري شهرداري در مديريت سابق

تخلف هاي مالي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در مديريت قبلي، داره صداش و گندش در مي آيد.
ديروز تو جلسه شورا اين موضوع سر و صداي زيادي كرد.

ساعت 11 بود كه دستور جلسه هاي شورا تموم شد و نوبت به تذكرات اعضا به شهرداري رسيد.
موضوع جالب در تذكرات اعضاي شورا اينه كه توي 2 سالي كه احمدي نژاد شهردار تهران بود، 13 تذكر توسط اعضا به شهردار ارائه كه تنها به 6 مورد جواب داده شد ولي ديروز 5 تا از اعضا تذكر داشتند!!!

اولش سلطانخواه گزارشي درباره روند پيگيري تذكرات، كه بر عهده هيات رئيسه هست ،داد كه كاشاني را شاكي كرد.

كاشاني مي گفت: اولين تذكر شورا در سال 82 بوده كه هيات رئيسه در سال 84 پيگيري كرده!!!
سلطانخواه اين موضوع را رد كرد ولي كاشاني گفت: حرفهايي كه مي زنم بر اساس برگه هايي است كه هيات رئيسه به ما داده.

خلاصه اينكه تذكرات شروع شد . يه آن چشمم به صندلي هاي جلويي صحن شورا افتاد و كتابچه اي كه دست آقايي بود و رويش نوشته شده بود گزارش مالي سازمان!!علي عسگري رئيس جديد سازمان فرهنگي هنري را تا به حال نديده بودم و حدس زدم با توجه به تذكر دو هفته پيش خادم، اين آقا رئيس جديد باشه!!

تذكرات اعضا داشت طولاني ميشد و پچ پچ هايي در ميان صندلي هاي وسطي مربوط به اعضاي شورا شكل گرفته بود. يعني گروهي كه من آنها را آدمهاي منصف ، منطقي و كاركن تر مي دونم. اينجوري كه بوش ميومد انگار عده اي دوست نداشتند گزارش سازمان فرهنگي هنري خونده بشه!!

يه آن شريعتمداري از اون وسطا صداش در اومد و سلطانخواه منشي شورا را مخاطب قرار داد كه اين وظيفه منشي است كه حضور رئيس سازمان فرهنگي هنري را در دستور قرار مي داد و حالا كه قرار نگرفته و شما به مسئوليت خودتون عمل نكرديد بايد گزارش رييس سازمان تو جلسه امروز مطرح بشه!

چهره سلطانخواه ديدني بود و عصبانيت در چهره اش موج مي زد. خنده ام گرفت!! خادم چون در خيلي مواقع آدم ملاحظه كاري هست ، وقتي مي خواد يه عمل انتحاري و اعتراضي انجام بده شريعتمداري و يا بيادي را ميندازه جلو تا اونا كه بدون ملاحظه حرف مي زنند خواسته اش را بيان كنند.

بالاخره عسگري اومد تا گزارش خودش را بده و اولش هم گفت كه من فقط گزارش مالي را ارائه مي كنم و هيچ قضاوتي هم نمي كنم. خلاصه كلامش اين بود كه سازمان تو 6 ماه كل بودجه خودش را هزينه كرده و تازه 4 ميليارد تومان هم خارج از بودجه هزينه كرده و 5 ميليارد تومان هم بدهي دارد!!

بعد از گزارش عسگري سوال هاي اعضا مطرح شد. خادم يه سوال خيلي جالب از عسگري پرسيد كه گفته ميشه سازمان 216 ميليون تومان به پژوهشكده مهدويت در قم داده، 100 ميليون تومان براي احداث بانك اطلاعاتي گياهان دارويي!!!و 200 ميليون براي عكسبرداري از نسخ خطي هزينه كرده و جالب تر اينكه چند ماه پيش قراردادي 100 ميليوني براي انتشار سررسيد سال 84 بسته است؟

همه اين موارد را عسگري تاييد كرد. خانم خير هم پرسيد كه شما مطمئن هستيد اين رقم ها درست هست كه وقتي عسگري دوباره تاييد كرد ، خير گفت:"باور كردني نيست!!"

راستي عسگري مي گفت در طول اين سالها كه سازمان فعاليت ميكنه اين اولين گزارش مالي هست كه تدوين شده!!

آخرش هم قرار شد تمام جزئيات گزارش روشن بشه و اگه تخلف محرز شد پيگيري قانوني بشه!!

نمي دونم مشايي نظرش چيه!!
رئيس سابق سازمان و رييس فعلي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري!!!

۱۳۸۴ آبان ۲۴, سه‌شنبه

تكميل پست قبلي

امروز شوراي شهر بودم.آخر جلسه نسرين سلطانخواه با مهنوش معتمدي آذري يكي از زنان شورا، داشتند صحبت مي كردند.

كلاغ ها خبر دادند كه درباره من صحبت مي كردند!!!سلطانخواه داشت ماجراي سوال پرسيدن من را با معتمدي مطرح مي كرد و گويا معتمدي جواب داده چرا يه بار اين خانم(يعني من)نيامده از خودمون اين سوال رابپرسه!!!

كلاغه بقيه حرفها را نتونسته بشنوه ولي مي گفت گويا سلطانخواه حسابي شاكي بوده و داشته گوشي را ميداده دسته معتمدي كه حواسش باشه!!
در ضمن نفر سوم زنان شورا خانم خير هست كه من خيلي دوستش دارم .با اونكه از اون هم مي تونم انتقاد كنم ولي از همه صاف و ساده تر هست.

نسرين جون

وقتي سبك نوشتن خبر در رسانه هاي ما سخت و خشك و خيلي خيلي رسمي است ، ديگه هيچ فردي قادر نيست بفهمه در نشست خبري نسرين سلطانخواه رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري چه گذشته!!!
خبرها با يك وعده توخالي شروع و به پايان مي رسه.
خبر همه خبرگزاري ها و روزنامه ها را درباره اين نشست خوندم.دقيقا همينطور بود و فقط روزنامه جام جم اينگونه شروع كرده:صبح ديروز نخستين جلسه مطبوعاتي نسرين سلطانخواه ، رئيس جديد مرکز امور زنان و خانواده در حالي برگزار شد که وي به سوالات خبرنگاران به صورت مبهم و غيرشفاف پاسخ مي داد.
من هم از سلطانخواه سوال پرسيدم ولي به سوال من جواب نداد!!گفتم :دو سال و نيم در شوراي شهر تهران به همراه دو زن ديگه هستيد ولي هيچ طرحي درباره زنان در شورا ارائه نشده،چرا زنان شورا خنثي برخورد مي كنند؟
ايشان فقط با بيان اينكه ارائه طرح درباره زنان خارج از مسئوليت شورا است به مسئول روابط عمومي اشاره كرد كه سوال بعدي پرسيده بشه البته قبلش سوال من را با يك سوال كه وظيفه شورا چيه جواب داد ومن هم وظيفه شورا را گفتم ولي فراموش كردم بگم كه شورا روي هر مسئله در شهر ميتونه طرح بده چون اسمش "شوراي شهره"نه شوراي شهرداري!!!و وقتي مسئول روابط عمومي مي خواست جواب سلطانخواه را توجيه كنه ، سلطانخواه با لحن بدي گفت:ادامه نديد اين سوالها به اينجا مربوط نيست و بايد در شورا پرسيده شود!!
خلاصه اينكه روابط عمومي و سلطانخواه جوري جواب دادند كه گويا نقد زنان شورا بايد در شورا مطرح بشه و بقيه مسايل زنان در مركز زنان!!!!
خبرنگار جام جم هم اين سوال را پرسيد ولي سلطانخواه هيچ جوابي نداد!!!
خيلي غير مسلط به سوال ها جواب داد و وعده وعيد تو صحبت هاش زياد بود!!
وقتي آدمي جلوي احمدي نژاد گ.........اصلا بي خيال !
4 سال ديگه وضعيت زنان ما چه جوريه؟؟
راستي از خبرنگاري در حوزه زنان اصلا خوشم نمي آد!!خيلي محيط بديه!

۱۳۸۴ آبان ۱۸, چهارشنبه

ايرانشهر

دست تمام روزنامه نگارهاي با وجدان و اخلاق گرا درد نكنه!دست آقاي مهرداد مشايخي دبير گروه شهرآراي ايرانشهر همشهري هم درد نكنه كه مطلب من را با نام خبرنگار خودش كار مي كنه!!
ايرانشهر امروز همشهري شاهكاره!!فقط به خاطر اضافه كردن يك پاراگراف مسخره به آخر گزارش من ، اون را به اسم خبرنگار خودشون كار كرده!!
به تمام حرفه اي هاي حرفه روزنامه نگاري تبريك ميگم!!!!!!!!

۱۳۸۴ آبان ۱۵, یکشنبه

خواب زمستاني ساعت‌هاي تهران

چند ماه پیش بود که کتاب هزارستان پاریزی را داشتم می خوندم.البته کامل نخوندمش ولی همون اولای کتاب، دکترپاریزی به یک نکته درباره ساعت های تهران اشاره می کنه!

این نکته برای من خیلی جالب بود و به یکی از سوژه هام برای نوشتن گزارش تبدیل شد تا اینکه بعد از چند ماه تنبلی گزارش را نوشتم.اگه تعریف نباشه ولی خودم از این گزارش خیلی خوشم اومد!!


خواب زمستانی ساعت های تهران
سالها پيش در ميدان مخبرالدوله تهران دو ساعت توسط بلديه تهران نصب شده بود كه يكي رو به جنوب و ديگري رو به شمال بود. اين دو تا ساعت هيچ وقت نمي‌شد كه با هم مطابق باشند، اغلب يكي دو ساعت با هم تفاوت داشتند. خدا رحمت كند مرحوم محمود مسعود را، يك بار در روزنامه مرد امروز نوشت: هر وقت اين دو ساعت با هم ميزان شوند كار اين مملكت هم اصلاح خواهد شد. اين نكته آنقدر ظريف بود كه دهان به دهان مي‌گشت و بلديه چون ديد كه واقعا نمي‌تواند اين نقص را رفع كند براي رهايي از شماتت مردم، اول كاري كه كرد آن ساعت‌ها و ستون ساعت را از ميدان برداشت: حاجي مرد و شتر خلاص!

دكتر "محمدابراهيم باستاني‌پاريزي" با روايت اين داستان در كتاب هزارداستان خود به مشكلي از تهران قديم اشاره مي‌كند كه هنوز و در عصر جديد اين شهر با آن مواجه است. ساعت‌هاي برخي از ميادين تهران هميشه در خواب زمستاني به سر مي‌برند.



ساعت در ميدان


ساعت‌هاي تزييني، زينت‌بخش بسياري از ميادين هستند و اشكال متنوعي دارند كه يكي از آنها برج ساعت است. اين ساعت‌ها اثر قوي بر چشم، فكر و ذهن رهگذر دارد و اگر به دقت مكان‌يابي و با حساسيت جايگاه آن طراحي شود، نشانه قوي در شهر محسوب مي‌شود و تاثير بصري قوي خواهند داشت، اين نوع اثر حجمي، فرم باستاني ندارد و در قرن‌هاي اخير به كار گرفته شده است.

سازمان زيباسازي شهر تهران در يك سال اخير قرارداد نصب 200 ساعت را در ميادين و حتي ايستگاه‌هاي اتوبوس بسته است.

مهمترين ويژگي اين ساعت‌ها به گفته مهندس «ابوالقاسم وحدتي‌اصل» مديرعامل سازمان زيباسازي، متحدالشكل بودن آنهاست.

وي در گفت‌وگو با UNA در اين باره مي‌گويد: «نصب اين ساعت‌ها مبلمان متحدالشكلي را براي ميادين به ارمغان مي‌آورند و يك نظم ساختاري را به شهر مي‌دهند.»

در يك سال اخير با نصب تدريجي ساعت‌هاي جديد در ميادين، مردم ساعت‌هاي خود را با ساعت ميادين تنظيم مي‌كردند اما اين موضوع چند ماهي بيشتر دوام نياورد تا خواب زمستاني به سراغ برخي از اين ساعت‌ها آمد.

وحدتي‌اصل به طور كامل به اين موضوع واقف است و اين انتقاد را مي‌پذيرد. وي قبل از مطرح شدن سئوالي در اين خصوص خود به تشريح ساختار اين ساعت‌ها مي‌پردازد و مي‌گويد: «اين ساعت‌ها با برق كار مي‌كنند اما در مواقع ضروري كه برق نباشد با باطري‌هاي موقتي كه توسط برق شارژ مي‌شوند نيز كار مي‌كنند.»

وي مي‌افزايد: «سازمان زيباسازي از مناطق شهرداري تهران خواسته است تا به اين ساعت‌ها برق برسانند چون باطري‌ها تا يك مدت مي‌توانند جوابگو باشند و به تدريج از قدرت آنها كاسته مي‌شود.»

وي هماهنگي بين مناطق براي تامين برق ساعت‌ها را خواستار مي‌شود و مي‌گويد: «تامين برق علاوه بر تنظيم ساعت‌ها چراغ داخل ساعت‌ها را نيز روشن مي‌كند تا در شب هم قابل استفاده باشند.»

وحدتي‌اصل در پايان تصريح مي‌كند كه در تهران ميدان ساعت مانند آنچه كه در برخي از شهرهاي كشور و دنيا هست، وجود ندارد. اما سازمان زيباسازي در نظر دارد با نصب ساعت‌هاي كارآمد و متحدالشكل تمام ميادين تهران را تبديل به ميدان ساعت كند.

اما باستاني‌پاريزي در پي‌نوشت روايت خود از ساعت هاي ميدان مخبرالدوله درباره مشكل ساعت‌هاي تهران مي‌گويد:‌ «به عقيده من معجزه كشور سوئيس در بانكداري و ثبات اقتصادي آن نيست، در ثروت مردمش نيست، در اينكه تورم در آنجا از همه كشورها كمتر است نيست، در بي‌طرفي نيست، در شركت نكردن در جنگ نيست،‌ در آب و هوا و نظافت و لطافت و آداب مردم آن نيست، در هيچ كدام نيست. معجزه سوئيس در اين است كه بيش از پنجاه عدد ساعت، با قيافه‌هاي مختلف فقط و فقط در سالن فرودگاه آن هست و هيچ كدام از اين ساعت‌ها حتي يك ثانيه با هم تفاوت ندارند و همه يك وقت را نشان مي‌دهند.»

توفيق سوئيس در همين امر جزيي، ما را آگاه مي‌كند كه چنين ملت‌هايي مي‌توانند معجزه سياسي و اقتصادي هم داشته باشند.

۱۳۸۴ آبان ۳, سه‌شنبه

ماجرا هاي من با تاكسيراني

شايد براي هر كدوم از ما وقتي كه سوار تاكسي هستيم ماجراهايي پيش بياد ولي شايد بيشترين ماجرايي كه براي من اتفاق افتاده باشه بحث سر نرخ كرايه ها بوده كه به كار هر روزه من تبديل شده!!!

يك موقع ها هم اصلا حوصله جر و بحث را ندارم ولي در نهايت اغلب با شكست روبرو شدم.

خيلي راهها را طي كردم ولي مبارزه من هيچ نتيجه اي نداشت!!!

مثلا يك ماه پيش بود كه بعد از مدت ها از ونك سوار خطي هاي اكباتان شدم.كرايه مسير 350 تومان بود. شنيده بودم كه با سوار كردن 4 مسافر كرايه نفر پنجم سرشكن مي شد روي كل كرايه ها ولي با مصاحبه هايي كه از دهلوي مديرعامل تاكسيراني ديده بودم كه اين موضوع را تخلف مي دونست فكر نمي كردم تو سطح شهر اينقدر عمومي باشه و حتي خود مسافرها بدون هيچ اعتراضي 50 تومان روي كرايه 350 توماني بگذارند و پياده بشوند.

من اعتراض كردم!!!

ولي جرو بحث ها نتيجه نداشت و مجبور شدم 400 تومان را بدهم و پياده بشوم. بلافاصله شماره مسئول روابط عمومي تاكسيراني را گرفتم و ازش پرسيدم اين موضوع تخلفه؟ با قاطعيت گفت كه خلاف قانونه و اگه گزارش بشه پيگيري مي كنيم.

من هم موضوع را براش تعريف كردم و دوباره با قاطعيت گفت برخورد مي كنيم.

چند روز گذشت و من دوباره گذرم به ونك خورد و براي كنجكاوي خودم رفتم سر خط و از مسئول خط پرسيدم كه كرايه مسير چنده و اون هم گفت:400 تومان!!!

برق سه فاز از كله ام پريد و سريع زنگ زدم به خود دهلوي، مديرعامل تاكسيراني!!

دير وقت بود و قبل از روز تعطيل!!

وقتي گوشي را برداشت به شوخي اين موضوع را تذكر داد ولي من صحبتم را ادامه دادم و ماجرا را براش تعريف كردم.اون هم اين موضوع را تخلف مي دونست و اسم خط را يادداشت كرد تا برخورد كنه!!!

من اون روز خوشحال بودم كه به بالاترين مدير يك مجموعه اين تخلف را گزارش كرده ام و مطمئن كه حتما برخورد ميشه ولي زهي خيال باطل!!

من به عنوان يك خبرنگار به بالاترين مسئول اجرايي اون سازمان اعتراض كردن ، نوشتم و... ولي نتيجه نداد حال واي به حال مردم عادي !!!
باگذشت 8 ماه از سال هنوز نرخ كرايه تاكسي ها در سال 84 در شوراي شهر تصويب نشده!!واين اعتراض مسافر و راننده سر كرايه تاكسي ها به موضوعي تكراري تبديل شده كه گويا پشت مسئولان تاكسيراني آنقدر گرم هست كه ذره اي از اين اعتراض ها را نميشنوند.

ايران نيوز

ايران نيوز گويا يك خبرگزاري جديده!!
البته برخي از منابع غير رسمي مي گويند كه قاليباف حمايتش مي كنه!!

مهر

ماه مهر به همراه تاريخ تولد خودم و همچنين تاريخ تولد وبلاگم تموم شد!!
*يهو بعد از گذشت سه روز از ماه آبان ياد اين موضوع افتادم;)

۱۳۸۴ مهر ۳۰, شنبه

حرف براي گفتن يا نگفتن

اومدم وبلاگم ديدم پينگ شده!!گفتم چند كلمه اي بنويسم.
اينقدر حرف براي گفتن و نوشتن دارم ولي از بس زيادند نمي تونم بنويسم.
دارم مثل شما جريان هايي كه در كشورم رخ مي دهد را نظاره مي كنم تا ببينم به كجا مي رويم!!
فعلا يك تماشاچي هستم.

۱۳۸۴ مهر ۱۸, دوشنبه

مسئول رسانه هاي شهرداري در بهزيستي

اسفند سال پيش بود كه يكسري از بچه هاي خبرنگار با دعوت شدن به روابط عمومي شهرداري تهران با دكتر فقيه به عنوان مسئول جديد رسانه هاي شهرداري آشنا شدند.
از قبل فقيه را مي شناختم چون قبل از اينكه بيايد شهرداري، سرپرست روابط عمومي پزشكي قانوني بود و من در يكي از اجلاس هاي پزشكي قانوني تو ستاد خبري اش بودم.
مردي جوان ،قدبلند و لاغر با ريش پرفسوري و دندانهايي كه سيم گذاشته بود.
چند روزي كه باهاش كار مي كردم،مديريت خاصي ازش نديدم و اوضاع طوري بود كه تو ستاد خبري خودم خبر تهيه مي كردم،خودم تايپ مي كردم و خودم به روزنامه ها ارسال مي كردم و ستاد خبري هيچ نظمي نداشت.شايد درست نباشد كه اين موضوع را تعميم داد ولي خاطره خوبي از مديريت فقيه در ذهنم نمونده.
اين فرد بلافاصله در ستاد انتخاباتي احمدي نژاد قرار مي گيره و به قولي و اگه بشه اسمش را گذاشت" ترقي"، پله هاي ترقي را دوتا يكي طي ميكنه تا اينكه مسئوليت يكي از كليدي ترين سازمان هاي وزارت رفاه يعني بهزيستي بهش سپرده مي شه.
سرپرست موقت وزارت رفاه براي بهزيستي سرپرست موقت تعيين كرد و من كه هميشه فكر مي كردم بدتر ازمديريت راه چمني رييس قبلي وجود نداره، به اين باور رسيده ام كه كوتوله ها (از نظر مديريتي)مملكت را در دست گرفتند و اصل شايسته سالاري مثل همه اين سالها، اصلي از ياد رفته است.
در ضمن راه چمني در مراسم توديع خودش و معارفه فقيه شركت نكرد.

۱۳۸۴ مهر ۷, پنجشنبه

مراسم معارفه سلطانخواه

شنبه ساعت 9:30 مراسم معارفه نسرين سلطانخواه رييس جديد مركز مشاركت زنان است.ديروز از مركز تماس گرفتند و دعوتم كردند.شايد نرفتم ولي اگه بروم، "ويرم" گرفته كه حتما يه سوال را از سلطانخواه بپرسم.سوالي كه جوابش را خودم مي دونم ولي مي خواهم اون جواب بده!!
سوالي درباره دو سال و نيم فعاليتش در شورا و ميزان دغدغه اش درباره مشكلات شهروندان زن تهراني و طرح هايي !!!!كه در اين زمينه به شورا ارائه داده؟؟!!
جوابش قطعا درباره برگزاري اجلاس زنان عضو شورا هاي شهر خواهد بود و تعريف از آن!!!
كه برگزاري اين اجلاس سمبوليك هم جواب دارد.
تنها يكبار شركت كردن در اين اجلاس براي من كافي بود كه بفهمم كه در چه سطح و زمان از دوره هاي تاريخي صحبت مي شود!!اجلاسي تنها براي وقت هدر دادن!!!
اجلاسي كه حتي يك خروجي هم نداشت.
من دلم نمي خواهد اينقدر منفي نگاه كنم ولي همه اين اقدامات منفي بود.
نمي دونم مشكل از كجاست كه نمي تونم حتي يك مورد مثبت در اون پيدا كنم.

۱۳۸۴ مهر ۳, یکشنبه

دو انتصاب جديد

نسرين سلطانخواه عضو هيات رييسه شوراي شهر تهران رييس مركز امور مشاركت زنان شد.
محمد علي آبادي معاون فني و عمراني شهرداري تهران هم رييس سازمان تربيت بدني شد.
چه زيبا!!
بالاخره سهم ها بايد به خوبي تقسيم بشه!!
ياد چند طرح كميسيون فرهنگي شورا ميافتم كه چون در رابطه با زنان بود به سه زن عضو شورا واگذار شد تا اونها پيگيري كنند و اين طرحها در بايگاني اتاق اين زنان به فراموشي سپرده شد.
ياد مصاحبه هايم (3 مصاحبه) با سلطانخواه ميافتم و جواب هاي نا مربوط او!!
ياد اجلاس زنان عضو شوراهاي شهرهاي كشور ميافتم مخصوصا اجلاسي كه زمستون پارسال در تهران برگزار شد و عشرت شايق هم اومده بود و فرمايش هايي درباره زنان خياباني و اعدام اونها كرده بود.
ياد حرفي ميافتم كه يكبار سلطانخواه به طعنه به خبرنگارها گفت. او مي گفت اين خبرنگارا ناخن هاشون را هميشه به هم ميسابند تا شر بپا كنم!!!!!!!
سلطانخواه دكتراي رياضيات داره و من ياد روزي ميافتم كه در صحن علني شورا سر خوندن يك رقم كلي معطل كرد و آخر سر هم اشتباه خوند.
و ياد خيلي چيزهاي ديگر ميافتم.............................

۱۳۸۴ مهر ۱, جمعه

سازمان تربيت بدني

هنوز مطلبم درباره روز انتخاب قاليباف به عنوان شهردار تهران روي صفحه اول وبلاگم هست.
آخر اون مطلب نوشته بودم كه شايد علي آبادي به هيات دولت برود و رييس سازمان تربيت بدني بشه!
با اونكه مدت تقريبا زيادي از اون تاريخ مي گذره ولي اين مطلب را براي ثبت در حافظه وبلاگم و اطلاع افرادي كه به وبلاگم سرمي زنند مي نويسم.

از علي آبادي خاطره بدي ندارم و هميشه برخورد خوبي با خبرنگارها داشت. شايد برخي از اقداماتش در معاونت فني و عمراني را بتونم نقد كنم ولي از نظر شخصيتي آدم مثبتي هست.

روز بعد از انتخاب قاليباف ، ساعت يك بود كه از معاونت فني و عمراني تماس گرفتند و گفتند: ساعت دو مهندس علي آبادي نشست مطبوعاتي گذاشته و قراره درباره رقابتي كه با قاليباف براي شهردار شدن داشت و راي نياوردنش توضيح بدهد!

سريع آماده شدم تا به موقع برسم. قبل از من خيلي از خبرنگارها اومده بودند و هر كدوم به نحوي انتخاب قاليباف را تحليل مي كرد.
علي آبادي اومد و گفت: چون خيلي از خبرنگارها تماس مي گرفتند و درباره انتخاب شهردار سوال مي كردند،ترجيح داده تا در يك نشست خبري به سوال ها جواب بده.

جو نشست طوري بود كه گويا خبرنگارا از انتخاب قاليباف ناراحت و در پي دلجويي از علي آبادي هستند!!
علي آبادي يكجا به طور غير مستقيم از چمران گله كرد كه در نشست مطبوعاتي روز قبلش بايد مي گفت كه اون(علي آبادي) چند راي آورده!
خبرنگارا هم روي اين موضوع دست گذاشته بودند.

من پرسيدم: آيا در سمت معاون فني باقي مي مانيد؟
گفت: بايد در اين رابطه با دكتر قاليباف صحبت كنم كه هم شرايط ايشان را بدونم و هم شرايط ادامه همكاري خودم را اعلام كنم.
گذشت و گذشت و داشتيم به آخرهاي نشست مي رسيديم. توي چند دقيقه براي من اتفاق هايي افتاد كه تصميم گرفتم درباره سازمان تربيت بدني سوال بپرسم.
گفتم: ميگند قراره شما رييس سازمان تربيت بدني بشويد.درسته؟
گفت: رييس جمهور در اين باره با من صحبت كرده!
خبرنگارا سوال در اين مورد را ادامه دادند. يكي پرسيد: قبول مي كنيد؟
علي آبادي گفت : نمي تونم به رييس جمهور نه بگويم ولي ترجيح مي دهم در جايي فعاليت كنم كه به تخصصم مرتبط باشه.
خبرنگار شرق گفت: اگه طوري بشه كه با شرايط يكسان مجبور به انتخاب بشويد،كدوم را انتخاب مي كنيد؟
علي آبادي جواب داد: شهرداري را انتخاب مي كنم.

در مراسم معارفه قاليباف يكي از بچه هاي خبرنگار پيش علي آبادي ميرود و درباره آينده كاري اش در شهرداري مي پرسه. علي آبادي ادامه كارش را بعيد مي دونه و ميگه چند بار ديگه رييس جمهور درباره سازمان تربيت بدني باهاش صحبت كرده و احتمالا قبول مي كنه.

روز پنجشنبه خبر 20:30 هم گفت كه احتمالا علي آبادي رييس سازمان تربيت بدني ميشه!

اما ماجرا طوري ديگه:

از قرار معلوم گويا زماني كه اعضاي شورا سخت در تلاش براي انتخاب شهردار تهران بودند تا حدودي انتخاب رسول خادم ، عضو شورا به عنوان رياست تربيت بدني قطعي شده بود(شايد الان هم اين احتمال باشه) و اعضاي ديگه شوراي شهر هم در جريان اين موضوع بودند.

وقتي كشمكش ها بين دو گروه اعضاي شورا درباره انتخاب بين دوگزينه قاليباف و علي آبادي بالا گرفت.
آقاي مسعود زريبافان عضو شورا كه اخيرا دبير هيات دولت شده رو به خادم مي كنه و ميگه: اگه به علي آبادي راي ندي ، اون رييس سازمان تربيت بدني مي شه.
و در واقع منظورش خيلي روشن اين بوده كه شهردار نشدن علي آبادي مساوي است با نرفتن خادم به سازمان تربيت بدني! و خريدن راي اون!!! چون زريبافان ميدونست اگه راي خادم را تغيير بده، راي چند نفر ديگه هم تغيير مي كنه!!
حالا اگه علي آبادي واقعا رييس سازمان تربيت بدني بشه ، ماجراش اين بوده ولي اگه فرد ديگه اي بشه(حتي خادم)واقعا نمي دونم ماجراش چي بوده!!!!!!!!!

مديرعامل نوسازي

در مراسم معارفه قاليباف خيلي ها اومده بودند!
يكي از اونها، رازقي مديرعامل نوسازي شهر تهران بود!
رفتم جلو و پرسيدم كه شما با آقاي رييس جمهور به نيويورك رفته بوديد؟
خيلي جدي گفت: اگه سوال درباره نوسازي شهر تهران داريد، جواب مي دهم.
خودم را جمع و جور كردم و گفتم كه يه خبر روي سايت شهرداري(سما) بود و گويا قرار بود اجلاس حكومت هاي محلي و شهري در سازمان ملل همزمان با اجلاس رسمي برگزاربشه و من فقط مي خواستم بدونم شما در اين اجلاس شركت كرديد؟
فقط و فقط گفت: نه!

۱۳۸۴ شهریور ۲۱, دوشنبه

تيم اعزامي به نيويورك

اگه تنها اين نه نفر با احمدي نژاد به نيويورك ميروند، سه تا شون اصلا دليلي نداره كه به آمريكا بروند.
1-حميدرضا رازقي كه مديرعامل سازمان نوسازي شهر تهران هست .اتفاقا هفته پيش درباره موضوعي بهش زنگ زدم.گفتم ميتونم دو تا سوال كوچيك بپرسم؟چند ثانيه مكث كرد و گفت:نه!!!!
گفتم:چرا؟
گفت:من تلفني مصاحبه نمي كنم.
البته در اين شكي نيست كه من را فرستاد دنبال نخود سياه!!
2-مسعود زريبافان كه عضو هيات رييسه شوراي شهر هست و به قولي مشاور ارشد رييس جمهور!!!
البته كاملا درست هست كه عضويت در شوراي شهر شغل محسوب نميشه و اعضاي شورا كارمند نيستند و اين هم درسته كه از ديروز تعطيلات تابستونه شورا شروع شده ولي شعارهايي كه داده شد چي ميشه!!!؟؟در حد شعار باقي موند؟
اينقدر اين شهر مشكل داره كه 15 عضو در شورا براي حل اونها خيلي كم هستند و يه عزم جدي را مي طلبه ولي همين 15 نفر هر كدومشون به كاري ديگه غير شهر مشغول هستند.انگار تنها وظيفه دارند كه يك اسم در جلسات باشند و اين اسم نذاره تاج زاده وارد شورا بشه وگرنه جاهاي ديگه بيشتر سود داره!!
3-مهرداد بذرپاش كه معرف حضور هست.
تكميلي:

۱۳۸۴ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

قاليباف در شورا-2

راي گيري مجددي كه امروز در شوراي شهر تهران با حضور قاليباف انجام شد،نسبت به راي گيري روز يكشنبه يك راي ممتنع داشت و اون هم واعظي آشتياني بود.
بنابراين قاليباف، با 8 راي موافق،6راي مخالف و يك راي ممتنع شهردار پايتخت شد.

امروز قاليباف اومد شورا تا برنامه هاش را ارائه كنه.وقتي برنامه هاش را با برنامه هاي دو سال پيش احمدي نژاد كه تو صحن شورا اعلام كرد مقايسه مي كنم ، مي بينم كه قاليباف برنامه هاي خيلي متفاوت تري دارد.

تاكيدي كه روي مسائل اجتماعي مي كرد هيچگاه به اين ميزان مورد تاكيد احمدي نژاد نبود.
اما بايد ديد برنامه هاي قشنگي كه امروز ارائه شد تا چه اندازه عملياتي ميشه!!

امروز بيشتر از 50 تا عكاس و خبرنگار در صحن شورا بودند و تمام معاونان شهردار قبل، به جز سعيدلو كه چمران مي گفت در سفر هست و مشايي كه الان رئيس سازمان ميراث فرهنگي و جهانگردي شده ، به شورا اومده بودند.حتي مهدي هاشمي كه نامزد وزارت رفاه بود و در مجلس راي نياورده بود به شورا اومد.

اولين دستور جلسه، صحبت هاي قاليباف بود ولي چون هنوز نيامده بود سه دستور ديگه كه مربوط به اعتراض هاي فرماندار به مصوبات شورا بود بررسي شد كه درحين بررسي دستور سوم ، قاليباف وارد صحن شورا شد.

وقتي عكاس ها تجمع كردند تا از قاليباف عكس بگيرند ، چمران به شدت اعتراض كرد كه صحن علني را بر هم نزنند.

چمران وقتي مي خواست از قاليباف دعوت كند تا بياد حرف بزنه ، به اشتباه گفت:از آقاي رئيس جمهور!! مي خواهم پشت تريبون قرار بگيرد و وقتي متوجه اشتباهش شد، گفت:چون شهردار ما ،رئيس جمهور شده ،من اشتباه كردم.

اعضاي شورا وقتي مي خواستند از قاليباف سوال هاي خود را بپرسند، قشنگ معلوم بود كه بعضي ها از اين انتخاب كاملا ناراضي هستند.

در انتهاي جلسه وقتي قرار بود راي گيري بشه!يهو نفهميدم چي شد كه خادم با صداي بلند به بيادي مي گفت :چرا عصباني ميشي؟ انگار ماجرا از اين قرار بود كه زياري خيلي جبهه گيري مي كرد و يه درگيري لفظي با بيادي پيدا كرد و احتمالا هم ماجرا مربوط به خادم بود ،در واقع بيادي پشت خادم در اومده بود!!


قاليباف در شورا-1


فكر كنم زيباترين گزارش تصويري درباره حضور قاليباف در شورا را خبرگزاري فارس گرفته!

۱۳۸۴ شهریور ۱۳, یکشنبه

قاليباف سكاندار تهران شد

قاليباف با 8 راي در مقابل 7 راي علي آبادي ، شهردار تهران شد.

اين راي گيري بسيار جالب بود. افرادي كه طرفدار سر سخت احمدي نژاد بودند با حضور قاليباف به شدت مخالف بودند و از علي آبادي معاون شهردار طرفداري مي كردند ولي در نهايت به طور ميلي متري شكست خوردند. اين واقعيت به طور آشكارا مشخص شد كه اعضاي شورا هم دو طيف شده اند و در اين دو ماه، توي جلسه هاي بدون مستمع خود حسابي بحثهاي داغي كردند.

اما تعدادي از افرادي كه به قاليباف راي دادند قبلنا به عنوان اقليت شورا شناخته مي شدند. اين افراد شامل بيادي ، شريعتمداري ،خادم، خسروي وفا بودند كه در زمان احمدي نژاد بيشترين نقدها را به احمدي نژاد مي كردند كه در راي گيري به قاليباف افرادي كه خنثي تر بودند مثل چمران ،شيباني ، خير و كاشاني هم اضافه شدند.

اما به علي آبادي ، زريبافان(رييس ستاد انتخاباتي احمدي نژاد)، آشتياني، شكيب، سلطانخواه، معتمدي آذري، زياري و دانشجو راي دادند.

حاشيه ها جالب تر بود.اين اطلاعاتي كه بالا نوشتم را چمران به هيچ عنوان مطرح نكرد و اصلا هم تمايلي به انتشار اين اطلاعات نداشت ولي من از يكي از اعضاي شورا پرسيدم كه از اين انتخاب خوشحال بود.

ساعت 12 امروز شورا بودم ولي در كمال تعجب ديدم كه دم در جلويم را گرفتند و گفتند حق ندارم به طبقات بروم.هر چي اصرار كه مي خوام برم روابط عمومي ولي اجازه داده نشد.مسئول رسانه هاي شورا اومد و حالا كه سه نفر شده بوديم به سه تايي مون گفت كه بريم و براش دردسر درست نكنيم.

گفتيم خبرش را مي زنيم كه راهمون نداديد.گفت:ايرادي نداره ما هم تكذيب مي كنيم چرا كه گفته بوديم كه خبرنگار نياد.

به حرحال از خيرش گذشتيم و رفتيم ولي ساعت 4 زنگ زد و گفت سريع پاشو بيا شورا!
ديگه همه ميدونستند قاليباف شهردار شده ولي چمران اومد و كلي گويي كرد و گفت احتمالاسه شنبه قاليباف در صحن شورا برنامه هاش را اعلام مي كنه.
بعد از صحبت هاي نصف و نيمه چمران، از فضولي داشتم كلافه مي شدم كه زنگ زدم يكي از اعضا و كلي اطلاعات ازش گرفتم.اون مي گفت:علي آبادي با استعفا از شهرداري به دولت ميره و شايد رييس سازمان تربيت بدني بشه!!!
و.....

۱۳۸۴ شهریور ۶, یکشنبه

سخن نگوي شوراي شهر

30 خبرنگار را تصور كنيد كه امروز پشت در شوراي شهر جمع شدند و يكساعتي منتظر موندند تا اسم شهردار تهران را از زبون سخن نگو شوراي شهر(چمران)بشنوند.
اما سخن نگو!!شوراي شهر بعد از حضور در اين جمع 30 نفري بگويد: اعضاي شورا به نفر نهايي رسيده اند اما فعلا اين اسم اعلام نميشه تا مقدمات كار فراهم بشود!!!!
در اون زمان چه احساسي پيدا مي كنيد؟؟
امروز شهردار مشخص شد اما چمران از اعلام اسمش امتناع كرد!!
وقتي خبرنگاران مي پرسيدند:شهردار از مجموعه شورا و شهرداري است يا خارج از آن؟يا مقدمات يعني چه؟يا اينكه شهردار از معاون هاي شهرداري است يا نه؟
چمران جواب مي داد:اينجوري اگه سوال كنيد، 20 سوالي ميشه و در آخر هم به جواب مي رسيد ولي من قصد ندارم فعلا اسم فرد نهايي را اعلام كنم.

۱۳۸۴ شهریور ۴, جمعه

اطلاع رساني شورايي

كلي درباره انتخاب شهردار بحث كرديم.آخر سر گفتم حالا چه كسي شهردار ميشه؟چند ثانيه مكث كرد و بعد از من قول گرفت جايي عنوان نكنم و من هم قول دادم.
يك نفري را كه خوب ميشناختم اسم برد.
از اونور خط متوجه تعجب من شد و گفت:توي اين يكسال و نيم باقي مونده خوب سوژه پيدا كرديد!!و باز تاكيد كرد جايي عنوان نشه!!

توي اين دو ماه اخير كه بحث هاي مربوط به انتخاب شهردار بالا گرفته ،جو بسته خبري هم بوجود اومده
فكر كنم دستوره كه نبايد هيچ مطلبي از مذاكرات و جلسات محرمانه اعضاي شورا به بيرون درز پيدا كنه!!اما بعضي از خبرنگارها به دليل ارتباط خوبي كه با اعضا دارند كدهايي دريافت مي كنند اما اين جريان اطلاع رساني اصلا مطلوب نيست.

هفته پيش يك خبر در ايسنا كار شد كه در كار رسانه اي شاهكار!!!!!!بود .(لينك خبر را به دليل خراب بودن آرشيو ايسنا پيدا نكردم)

اين خبر درباره انتخاب شهردار بود و سه تا مصاحبه با اعضاي شورا داشت اما در هيچكدام از مصاحبه ها اسمي ذكر نشده بود و تنها عنوان شده بود كه" يك عضو شوراي شهر تهران گفت:..........".و در ادامه"يك عضو ديگر شوراي شهر تهران معتقد است:..........."و.....

بقيه خبرگزاري ها و روزنامه ها هم در اين موضوع وضعي به همين شكل دارند و در خبرها شون مطرح ميشه كه مثلا يك عضو شوراي شهر تهران كه نخواست نامش ذكر شود فلان مطلب را عنوان كرد.

يا مصاحبه ها را با نام منتشر مي كنند ولي مطلب خاصي ندارد مثل خبر امروز خبرگزاري مهر كه با حمزه شكيب مصاحبه گرفته شده! به اين قسمت توجه كنيد:"به دنبال اصرار فراوان مبنی بر تعیین تکلیف قالبیاف برای ماندن در بین گزینه ها یا حذف شدن نام وی ، عضو شورای شهر پاسخ داد : در جلسه تصمیم گرفته شد که هیچ کدام از اعضای شورای شهر از شخص خاصی نام نبرند و اطلاع رسانی را به رییس شورای شهر واگذار کنند ."

اين يعني همان حرفي كه در پست قبلي بهش اشاره كردم.بيادي در جلسه قبلي زيادي اطلاعات داده و باعث ناراحتي رئيس شده بنابراين از اين پس چمران با خبرنگاران طرفه!!

اين هم از وضع مملكت ما كه براي انتخاب شهردارش هم اينقدر پنهان كاري ميشه!!خوبه موضوع چيز ديگه اي نيست!

۱۳۸۴ شهریور ۱, سه‌شنبه

طلسم انتخاب شهردار نشكست

امروز هم شهردار انتخاب نشد.جلسه امروز شورا دوباره بدون حضور مستمع برگزار شد و نتيجه اي هم نداشت .در ضمن از 15 عضو شورا 4نفرشون هم غايب بودند كه از جمله اونها چمران رئيس شورا بود كه در مجلس به سر مي برد.
ساعت 12 شورا بودم.يه چندتا از بچه هاي خبرنگار هم اومده بودند ولي دقيقا يك ساعت پشت درهاي سالن جلسات شورا منتظر مونديم تا جلسه تموم شد.توي اين يك ساعت كه مرتب تعدادمون هم زياد ميشد كلي تصميم گرفتيم اما ...
بچه ها مي گفتند بايد متحد باشيم.وقتي همه امون اعتراض كنيم نتيجه مي گيريم.مي گفتيم بايد به جلسه ها ي بدون مستمع اعتراض كنيم.بايد بنويسيم.يكي مي گفت اصلا از اين به بعد بايد جلسات بدون حضور مستمع را تحريم خبري كنيم.خلاصه اينكه درباره موضوعات مختلف تو شورا همه خبرنگارا روي متحد بودن تاكيد مي كردند ولي يك ساعت بعد همه اين صحبتها فراموش شد و غير از يكي دوتا از بچه هاي خبرنگار،بقيه در خبرهاي ارسالي خود همه اين مسائل را يادشون رفت.
اما بيادي همه مسايلي را كه اگه چمران بود بروز نمي داد گفت.از اسامي كانديدا ها گرفته تا موضوع مونوريل و حتي نمايشگاه بين المللي!يكي از بچه ها مي گفت اگه چمران بفهمه كه بيادي چه چيزهايي را به رسانه ها كشونده ديگه غيبت نمي كنه تا جريان بسته خبري خودش ادامه پيدا كنه!!اما بيادي گفت كه امروز اردكانيان معاون وزير نيرو و نوريان رييس سازمان هواشناسي اومدند و برنامه هاي خودشون را ارائه كردند و ديروز بوربور معاون بنياد شهيد به شورا اومده بود .بيادي مي گفت بعد از ظهر امروز هم درباره حضور قاليباف تصميم گيري ميشه!تازه كانديدا بودن اعضاي شورا براي شهرداري هم منتفي نيست(يكي از نامزدها هم خود بياديه).من پرسيدم كه اگه قرار باشه اعضا كانديدا باشند بايد از شورا استعفا بدند ؟كه بيادي تاييد كرد.(اين يعني حضور تاج زاده)خيلي از خبرنگارا اعتراض مي كردند كه شما ميگيد سه ماه شورا فرصت داره تا شهردار انتخاب كنه و الان هم دوماه گذشته ولي اگه منصف باشيم شهر از وقتي كه احمدي ن‍ژاد كانديدا رياست جمهوري شده بود شهردار نداره!البته بيادي تا حدودي اينها را قبول داشت. در آخر بحثهاي مربوط به شهردار بيادي درباره توقف طرح مونوريل صحبت كرد و اينكه نمايشگاه بين المللي جديد در شهر آفتاب احداث ميشه.
براي اطلاع بگم كه شهر آفتاب همون بهشت زهرا و حرم امام خميني است كه قراره به صورت شهر دربياد.

۱۳۸۴ مرداد ۲۹, شنبه

دوباره ....

دوباره نا اميدي و دلتنگي به سراغم اومده!
براي فرار از اون اين جمله را بارها تكرار مي كنم:"به جاي لعنت فرستادن به تاريكي،يك شمع روشن كن"
شمع من كو؟پس چرا پيداش نمي كنم!!

۱۳۸۴ مرداد ۲۸, جمعه

رييس مشاوران جوان شهرداري در رياست جمهوري

بر اساس خبر ايرنا مهرداد بذرپاش، رييس گروه مشاوران جوان رياست جمهوري شد. بذرپاش در زمان احمدي نژاد در شهرداري تهران، رييس مشاوران جوان شهردار بود.
اما بذرپاش متولد 1359 و داراي مدرك ليسانس مهندسي صنايع هست.پارسال فارغ التحصيل شد و علاوه برمشاوري شهردار، رييس بزرگترين فرهنگسرا در خاورميانه يعني فرهنگسراي جوان(خاوران)نيز بود.
از فردي كه باهاش آشنايي داشت شنيده بودم كه بااينكه 25 سال بيشتر نداره ولي انگار تو همين 25 سال تو كار سياست بوده!و در زمان احمدي نژاد تو سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران نفوذ زيادي داشت.
خواهرم كه در رشته صنايع درس ميخونه تعريف مي كرد كه يكي از استاداشون يه روز سركلاس ميگفته كه ترم قبل(پارسال)يه شاگرد داشته كه سر هيچكدوم از كلاس ها نيومد و آخر ترم وقتي نمره نگرفته اومده پيشش و گفته كه من مشاور شهردارم و وقت نداشتم سر كلاسها بيام.اين استاد هم جواب داده كه هر كي ميخواي باش !بايد سر كلاسها شركت مي كردي.
اون هم دسته چكش را در اوورده و گفته چقدر بنويسم؟وقتي استاد از اين حركت ناراحت ميشه و امتناع ميكنه اون با پررويي ميگه يعني قيمتت خيلي بالاتره؟!!
اين موضوع ربطي به بذرپاش داره؟؟
پي نوشت:برخي از دوستان گفته اند بذر پاش فارغ التحصيل از دانشگاه شريف هست. ولي من شنيده ام از دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب فارغ التحصيل شده!

۱۳۸۴ مرداد ۲۳, یکشنبه

دو معاون شهردار در دولت

در ليست وزراي پيشنهادي در مجموع 5 اسم برايم آشنا بود!
دوتا از اين اسامي آشناتر!
يكي علي سعيدلو وزير پيشنهادي براي وزارت نفت وديگري مهدي هاشمي براي وزارت رفاه و تامين اجتماعي!
سعيدلو معاون مالي و اداري شهرداري و سرپرست فعلي شهرداري تهران است.سعيدلو در اين دو سالي كه معاون شهردار بود يكي از كم حرف ترين معاونين بود،البته خود سعيدلو تمايلي به صحبت با رسانه ها نداشت وگرنه مگه معاونت مالي ميتونه كم خبر باشه؟
هيچگاه مسايل مالي شهرداري بطور شفاف در اختيار رسانه ها قرار نگرفت.بطور مثال بودجه سال جاري شهرداري كه پشت درهاي بسته تصويب شد هيچگاه بطور كامل در اختيار رسانه ها قرار نگرفت.البته سعيدلو به عنوان يك فرد، انسان محترمي است و شخصيت آرام و مثبتي داره ولي سياست طور ديگري برخورد مي كند.
اما سيد مهدي هاشمي معاون امور مناطق شهرداري!فرد پشت پرده شهرداري! نفردوم بعد از احمدي ن‍ژاد در شهرداري! يكي از مقامات سپاه پاسداران!فردي كه تنها به يكي از پايگاه هاي بسيج در منطقه 10 در سال گذشته 560 ميليون تومان كمك مالي كرد!
و......اگه سعيدلو را از نظر شخصيتي خوب بدونم ولي درباره هاشمي نمي تونم هيچ اظهار نظري كنم!!فقط ميتونم بگم"مرموز"
وزارت رفاه وزارتخانه بسيار مهمي هست ولي.....

۱۳۸۴ مرداد ۲۱, جمعه

بافتهاي فرسوده

ويژه نامه جمعه اين هفته شرق با عنوان"شهر بدون شهردار"منتشر شد.
يك گزارش نوشتم با تيتر:
اين گزارش عملكرد دو ساله احمدي نژاد در بازسازي بافتهاي فرسوده تهران و آينده بافتهاي فرسوده كشوربا حضور شهردار سابق در دولت و هماهنگي كامل شورا،شهرداري و مجلس با دولت را بررسي ميكنه!!

۱۳۸۴ مرداد ۱۶, یکشنبه

خبر

يه خبر براي خبرنگاراني كه جشنواره مطبوعات را دنبال مي كنند.
نفر اول بخش گزارش هاي اجتماعي جشنواره مطبوعات امسال، شيده لالمي شد.
اسم شيده اصلا جزو كانديداها نبود ولي چند ساعت پيش براي من sms فرستاد و خبر اول شدنش را داد. گويا شمس الواعظين اين خبر را بهش داده!
خلاصه اينكه دوباره به شيده عزيزم تبريك مي گم.
به قول خودش ، هميشه سالهاي زوج براش خوش يمن بوده!دو ماه پيش جشنواره مطبوعات شهري و الان هم جشنواره مطبوعات!!
ندا جان مي توني بعد از اينكه از مرضيه رسولي شيريني گرفتي از شيده هم شيريني بگيري!

۱۳۸۴ مرداد ۱۰, دوشنبه

انتخاب شهردار پشت درهاي بسته

به احتمال زياد فردا سيزدهمين شهردار تهران (بعد از انقلاب )معرفي ميشه!
از يكشنبه بحث هاي اعضاي شوراي شهر تهران در اين مورد به طور رسمي تر شروع شده و احتمالا
فردا شهردار پايتخت پشت درهاي بسته معرفي ميشه!
دنيا به سمت مديريت مشاركتي پيش ميره و شهردار هر شهر توسط مردم اون شهر انتخاب ميشه اما اينجا شورا بايد شهردار را انتخاب كنه(موردي نيست)ولي چرا پشت درهاي بسته؟؟چرا؟؟
دو سال پيش هم اين اتفاق نيافتاد.دوسال پيش تو جلسه علني با حضور مردم و خبرنگارها،بعد از اينكه احمدي نژاد برنامه هاش را گفت،راي گيري انجام شد و با 12 راي مثبت، يك راي منفي و دو راي ممتنع شهردار تهران شد.
فردا خبرنگارها بايد پشت درهاي چوبي شورا منتظر بمانند تا ببيند شهردار مردم تهران چه كسي است!
فردااسم سكاندار شهر تهران در حالي منتشر ميشه كه مردم نبايد بدانند به چه دليل و با چه كار كارشناسي اسم كليد دار شهرشون منتشر شد.
مردم تهران فردا اسم يك فرد رابه عنوان شهردار تهران مي شنوند اما حق ندارند بپرسند:چرا اين فرد؟
حتي اگه انتخاب درستي باشه ولي نبايد اين حق از مردم گرفته بشه كه ندونند انجمن شهرشون چگونه شهردار را انتخاب كرد!!

۱۳۸۴ مرداد ۴, سه‌شنبه

احمدي نژاد،شورا و حاشيه ها


ديروز سفيري، روابط عمومي شوراي شهر بهم زنگ زد و گفت فردا(امروز)زودتر بيا ،قراره احمدي نژاد بياد شورا!دقيقا ساعت 9 شورا بودم.گفتند برم روابط عمومي.در حين اينكه داشتم ميرفتم بالا يه پيرزن جلوم را گرفت و شايد مثل خيلي موادي كه در اين چند سال باهاش مواجه شدم ،زمينش مشكل داشت و كلي پيشم گريه و ناله كرد.آخه از دست من چي برمياد؟؟گفتم بره پيش اعضاي شورا و گفتم امروز قراره احمدي نژاد بياد شورا!به من التماس مي كرد كه ببرمش پيش احمدي نژاد!گفتم :مادر جان فعلا خودم را هم اجازه نميدند كه برم داخل صحن!در ضمن الان احمدي نژاد نميتونه برات كاري بكنه!
هرچي من ميگفتم يه چيز ديگه ميگفت و التماس مي كرد.خلاصه سفيري اومد و به من گفت:اينجا واينستا!سريع برو بالا!
بعد از كلي بازرسي و وارسي رفتيم داخل صحن!جلسه بطور عادي پيش ميرفت.البته زياد هم عادي نبود.اولين دستور جلسه ارائه گزارش يكي از معاونتهاي شهرداري بود كه به قدري كسل كننده بود كه هيچ كدام از اعضاي شورا هم گوش نمي دادند،يا دوتا دوتا داشتند حرف ميزدند يا خواب بودند يا اصلا سر جاشون نبودند!بعد از اون هم يك لايحه تصويب كردند و بعد از اعضاي تيم صعود كننده به اورست تجليل شد!يه لايحه دوفوريتي هم داشتند كه ازش گذشتند!ساعت يازده و نيم احمدي نژاد اومد!صحن شورا داشت شلوغ و شلوغ تر مي شد.هر كسي تو شهرادي مسئوليتي داشت اونجا بود.از معاونتها گرفته تا شهرداران مناطق!بعد از گذاشتن هندونه هاي چمران زير بغل احمدي نژاد،احمدي نژاد هم متقابلا اين عمل را تكرار كرد.بعد هم عكس يادگاري حتي با خبرنگاران حوزه شهري!!بعضي ها هم حسابي پاچه خواري كردند!!چون كسي نبود از عكاس ها عكس بگيره چمران اين مسئوليت را پذيرفت.آخر سر هم در جمع خبرنگارا اين ثمانه خانم روزنامه شرق معلوم نبود چه جوري خودش را كنار احمدي نژاد رسونده بود و ازش سوال ميكرد(اصلا يه ريزه جا نبود كه بريم جلو)در ضمن يه سوالي پرسيد كه چمران را كه كنار احمدي نژاد ايستاده بود حسابي عصباني كرد و گفت:خانم من جواب شما را قبلا داده بودم كه ثمانه هم جواب دادكه سوالم را دارم از دكتر مي پرسم نه شما!!!

۱۳۸۴ مرداد ۲, یکشنبه

مونوريل پروژه حيثيتي يا كارشناسي؟‌

تهران _‌ 02 مرداد 1384 _پايگاه اطلاع‌رساني شهرسازي و معماري: هزينه احداث طرح آزمايشي مونوريل در مسير صادقيه به ميدان آزادي يك سال و نيم بعد از مراسم كلنگ‌زني اين طرح دو ساله، اعلام شد. طرح آزمايشي مونوريل از دو سال پيش با برآورد هزينه‌اي معادل 12 ميليارد تومان سر زبان‌ها افتاد. اكنون با گذشت حدود 17 ماه از مراسم كلنگ‌زني اين طرح هزينه اجراي آن حدود 40 ميليارد تومان اعلام شد. در حالي اين خبر هفته گذشته توسط مهندس مهدي چمران رييس و سخنگوي شوراي شهر تهران عنوان شد كه براساس مصوبه شوراي شهر تهران تا 7 ماه آينده اين طرح آزمايشي بايد به اتمام برسد. «اين مسير كارشناسي شده است»، «از نظر من شايد مسيرهاي بهتري هم پيدا مي‌شد ولي كارشناسان اين نظر را دارند و بايد بپذيريم.» اين بخشي از نظرات دكتر نادر شريعتمداري، رييس كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران است كه با تاكيد بر كارشناسي بودن اين طرح انتقادهاي شديد چند ماه پيش خود را در جلسه علني شوراي شهر تهران فراموش مي‌كند و مي‌گويد: «برآوردهاي اوليه شايد غيركارشناسي بود و نياز به اصلاح داشت اما در حال حاضر كارشناسان اين مسير را مناسب ارزيابي مي‌كنند.» سهم مونوريل در پروژه‌هاي حمل و نقل ريلي جهان تنها 2 درصد است و در كل جهان 230 كيلومتر خط مونوريل احداث شده است. از دو سال پيش زمزمه‌هاي اجراي آزمايشي طرح در مسير صادقيه به فرودگاه مهر‌آباد به گوش رسيد كه با مخالفت شديد كارشناسان روبه‌رو شد. با وجود اين مخالفت‌ها خط آزمايشي 5/6 كيلومتري مونوريل در شوراي شهر تهران به تصويب رسيد. اما از آن زمان تاكنون سخنان مسئولان طرح درباره مسير مونوريل، طول آن و هزينه‌هاي احداث اين خط، بارها و بارها تغيير كرده است و اين موضوع به ادعاهاي كار كارشناسي صورت گرفته براي اين خط آزمايشي خدشه‌ وارد مي‌كند. شريعتمداري معتقد است كه اين سيستم تجربه اول در شهر است و بايد در يك منطقه به صورت آزمايشي اجرا شود. وي كار كارشناسي صورت گرفته را براساس ميزان تقاضاي سفر و تعداد رفت‌وآمدها در آن محدوده مي‌داند و مي‌گويد: «توصيه سازمان حمل و نقل و ترافيك به مجموعه شورا مسير صادقيه به ميدان آزادي بوده است.» آشنايي مختصر با اين مسير، اين نكته را يادآور مي‌كند كه در خيابان محمدعلي جناح، تاكسي‌ها و اتوبوس‌هاي فراواني كار جابجايي مسافران به سمت ميدان آزادي و برعكس را در زمان و هزينه كمي انجام مي‌دهند و اين در حالي است كه گفته مي‌شود با اجراي اين مسير آزمايشي و با توجه به هزينه‌هاي جانبي آن، بليت مونوريل در اين مسير حتي از كرايه تاكسي‌هاي خطي مسير صادقيه به آزادي و بر عكس بيشتر خواهد بود. از سوي ديگر با آغاز بهره برداري از فرودگاه امام خميني لزوم احداث اين كريدور را آن هم با اين هزينه گزاف زير سوال مي رود. اصرارهاي فراوان شهرداري تهران و حمايت‌هاي شوراي شهر از اين طرح غيركارشناسي و غيراقتصادي اين شائبه را ايجاد مي‌كند كه مجموعه شهرداري و شورا به اين نقائص كاملا واقف است، اما از نظر حيثيتي بايد پروژه را اجرا كند. رييس كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران در پاسخ به اين موضوع مي‌گويد: «در بسياري از نقاط دنيا طرح‌هاي آزمايشي اجرا مي‌شود تا عملكرد واقعي آن ديده شود كه براساس ميزان هزينه‌هاي تمام شده و يا مشخصات فني طرح و راندمان آن تصميم‌گيري‌هاي بعدي براي توسعه يا توقف طرح گرفته شود.» شريعتمداري مي‌افزايد: «مثلا در شانگهاي چين قطار سريع‌السيري را به طول 30 كيلومتر با هزينه‌هاي بسيار بالا اجرا كردند. اما با توجه به اين هزينه‌ها و قيمت بليت و استقبال اندك مردم، در همان مرحله، پروژه متوقف شد.» به گفته شريعتمداري، وقتي تكنولوژي جديدي در شهر مطرح مي‌شود بايد فضايي براي نشان دادن عملكرد آن فراهم شود و طرح مونوريل مقدمه‌اي است براي طرح بزرگ‌تري كه اگر نتيجه مناسبي گرفته شود بتوان در بخش حمل و نقل عمومي به صورت مكمل استفاده شود. با شرايط موجود و همچنين با توجه به مخالفت‌هاي فراوان، شهرداري تهران مصمم‌تر از گذشته اين پروژه‌ را به مرحله اجرا در مي‌آورد. اما نبايد فراموش كرد، دنياي امروز در طرح‌هاي كلانشهري خود از نظرات و مشاركت‌هاي مردمي به طور جدي سود مي‌برد. به طوريكه نادر شريعتمداري سال گذشته در همايشي، مديريت مشاركتي را در شهري مانند تهران بسيار مهم ارزيابي كرد و با ارايه مثالي گفت: «شهردار تورنتو كانادا قبل از انتخاب شدنش به اين سمت درباره پروژه پلي كه مدت‌ها بر سر اجراي آن جنجال بود از مردم نظرسنجي به عمل آورد و وقتي با مخالفت‌ها مواجه شد، قول داد در صورت انتخاب به اين سمت از اجراي پل جلوگيري كند. وي هم‌اكنون با ديد مديريت مشاركتي خود، محبوبيت و موفقيت‌هاي ويژه‌اي را در اداره شهر كسب كرده است.» با وجود شعارهاي زيبايي كه در رابطه با مشاركت مردم در اداره كلانشهري مانند تهران داده مي‌شود بايد به ياد داشته باشيم تمامي لوايح مربوط به طرح بزرگي مانند مونوريل در اين دو سال اخير پشت درهاي بسته شوراي شهر تهران و بدون حضور مستمع و حضور خبرنگاران به تصويب رسيد و مردم در اين دو سال از جزييات پروژه‌اي كه براي آنها در نظر گرفته شده محروم ماندند. با ورق زدن برگ‌هاي تاريخ تهران به حدود يك قرن قبل مي‌رسيم كه اجازه احداث نخستين خط ترامواي تهران توسط مهندسان بلژيكي از ناصرالدين شاه گرفته شد، اما چون اين وسيله جديد مورد پذيرش مردم تهران واقع نشد در مدت كوتاهي با ورشكست شدن اين شركت بلژيكي، تراموا براي هميشه از تهران رفت. برگ‌هاي تاريخ در آينده درباره مونوريل تهران چه خواهد گفت؟

۱۳۸۴ مرداد ۱, شنبه

مديران شهرهاي بزرگ


اولا، اينكه بعد از يك ماراتن نفس گير امروز آخرين امتحان دانشگاه را دادم تا يك نفس راحت بكشم.
دوما ،مطلبي با عنوان مديران شهرهاي بزرگ را كه از مجله تايم ترجمه كرده بودم امروز روي سايت رفت.اگه حوصله داريد اين گزارش جذاب، از 5 شهردار اروپا را از دست ندهيد.اينقدر كار اين شهرداران جذاب هست كه آرزو كردم......

۱۳۸۴ تیر ۲۷, دوشنبه

پول خرد 40 ميليارد توماني

ديروز براي اولين بار در يكسال و نيم اخير ،چمران رئيس شوراي شهر تهران با خيالي راحت از ادامه طرح آزمايشي و غير اصولي مونوريل حرف زد.(چون ديگه كسي نمي تونه اعتراض كنه)
ديروز گيج امتحانهاي دانشگاه بودم كه هنوز كه هنوزه تموم نشده ولي وقتي صبح داشتم به اين موضوع فكر مي كردم سرم درد گرفت .دردي كه واقعا سخت بود.
قراره خط مونوريل از صادقيه تا آزادي با هزينه 40 ميليارد تومان كشيده بشه!!!و احتمالا تا شهرك اكباتان ادامه پيدا كنه!
شهرك اكباتان و اين مسيرها را خيلي خوب مي شناسم و با قطعيت تموم معتقدم كه شهرداري تهران داره يه كار احمقانه اي را انجام مي ده.مسير صادقيه تا آزادي پره اتوبوس و تاكسي هست و از جناح 10 دقيقه اي ميشه اين مسير را طي كرد.از اكباتان تا آزادي با اتوبوس فقط 15 دقيقه راه هست و شخصي ها با 150 تومان 10 دقيقه اي آزادي هستند!!خوب احتمالا 40 ميليارد تومان پول مفت پيدا كردند و موندند كه چه جوري خرجش كنند!!وگرنه آدم عاقل تو اين مسير مونوريل نميكشه!حالا كسي كه دكتراي ترافيك داره و قبلا شهردار تهران بوده و ميگويند تز دكتراش درباره مونوريل بوده!!نمي دونم با كدام كار كارشناسي داره اين پول را دور ميريزه!
در ضمن اكباتان فضايي نداره كه اين خط را در اون مسير اجرا كنند!!
دونستن حق مردم نيست!ديروز درباره اين موضوع مثل خيلي از موضوعات ديگه در پشت درهاي بسته تصميم گيري شد.بعد چمران اومد پيش خبرنگارها و گفت:در يكصد و شصتمين جلسه علني!!!و بدون حضور مستمع!!!!شورا اين تصميم ها گرفته شد.
اين شهرداري مشاركتي!!است كه همه دنيا حرفش را ميزنه!!مصلحت خودشون هميشه از مصلحت مردم بالاتره!!!و من مي سوزم وقتي چمران در روز شورا گفت كه در دور دوم تشكيل جلسات شورا،تا كنون هيچ جلسه اي غير علني برگزار نشده!و از خودم ميپرسم اينا حتي آمار انتخابات هيات رئيسه خودشون را كه در جلسه بدون مستمع برگزار شد را اعلام نكردند و وقتي خبرنگارها بعد از اون جلسه از تعداد راي ها پرسيدند ،چمران با قايم كردن برگه اي كه آمار روي آن نوشته بود ،گفت:تعداد راي ها خاطرم نيست!!!

۱۳۸۴ تیر ۱۹, یکشنبه

آنيكا بيلستروم اولين شهردار زن استكهلم

چند وقت پيش متني را از مجله تايم ترجمه مي كردم كه درباره 5 شهردار شهرهاي رم،پاريس،برلين،لندن و استكهلم بود.
در اين متن جالب ،بخشي مربوط به معرفي آنيكا بيلستروم شهردار استكهلم بود.اما نكته جالب درباره اين شهردار وبلاگ نوشتنش بود.
آنيكا بيلستروم به آدرسhttp://www.annikasblogg.se/ وبلاگ مي نويسه!

شهرداري يك محيط مردانه است

شهرداري تهران محيطي مردانه دارد.در دوره هاي قبل حضور زنها پر رنگ تر بود ولي در 2 سال اخير من كمتر اين
حضور را احساس مي كنم. به جز چند منطقه كه از معاونهاي خانم استفاده شده مثل منطقه 8 يا 6 بقيه پست هاي مهم شهرداري در سلطه آقايون هست.
فراموش نكنيم در ابتداي ورود احمدي ن‍ژاد به بهشت(ساختمان شهرداري در خيابان بهشت)تنها شهردار زن تهران در منطقه 7 بركنار شد البته من اينقدر ها هم يكطرفه به قاضي نمي روم.در اون سال 99 درصد شهرداران مناطق تغيير كردند كه يكي از اونها هم شهردار منطقه 7 بود.ولي اين را هم قبول ندارم كه توي تهران به اين بزرگي يك مدير زني كه بتوانند از عهده اداره شهر يا يه منطقه بر بيايد وجود نداشته باشه!
اما حضور زنان در كابينه آينده چطور مي تواند باشد؟
اسمهايي هم شنيده ميشه!
من فكر مي كنم كابينه آينده مردانه باشد، خيلي بهتر از رياست زنهايي است كه اسمشان شنيده مي شود.حتي مركز امور مشاركت زنانش!!!!

۱۳۸۴ تیر ۱۴, سه‌شنبه

اعضاي كابينه آينده

به يكي از اعضاي شورا شهر ميگم:شنيدم كانديداي عضويت در كابينه آينده هستيد!
رد نكرد.پرسيدم:حالا قبول مي كنيد؟
گفت:آره،جدي هم هست. ولي اعضاي ديگه شورا نمي گذارند از شورا برم .تازه يادشون افتاده و ميگويند تو موتور شورايي و نبايد از شورا بري!
ديروز هم معصومه عزيزم با واعظي آشتياني خزانه دار شورا مصاحبه گرفته بود كه واعظي با پررويي تمام،وزارت صنايع دولت آينده را خواسته بود.البته دور از انتظار هم نبود.از همون سال اول شوراي دور دوم داشت مقدمه چيني مي كرد و با نطق هاي پيش از دستور خود كه 100 درصد اونها اعتراض به دولت و وزارت صنايع بود اقدامات لازم را شروع كرده بود.همون موقع بين بچه ها زمزمه خواستن پست وزارت صنايع دولت آينده توسط واعظي شنيده مي شد.راستي واعظي مدرك كارشناسي ارشد مديريت را داره ولي بهش ميگند مهندس!!!
اما اين تيتر را داشته باشيد!!
بيادي نايب رئيس شوراي شهره كه تو جلسه امروز شورا اين حرف ها را زد!!

۱۳۸۴ تیر ۹, پنجشنبه

جنجال بين المللي


سر يه عكس كه واقعا عكس احمدي ن‍ژاد نيست ،چه جنجالي شد.
تيتر يك اكثر رسانه هاي خارجي!!از الان تخريب خيلي چيزهايي كه در اين 8 سال در عرصه بين المللي بدست آورديم شروع شد!
خبر تايمز در اين باره!
تكذيب بي بي سي
خبر ياهو به نقل از آسوشيتدپرس كه نظرات مردم دنيا درباره خبر وحشتناكه!
اما اگه وي‍ژه نامه شرق را در تاريخ 13 آبان 1383 بخونيم مي فهميم احمدي ن‍ژاد در تسخير سفارت آمريكا در حاشيه بود و بعضا مخالف!!!

۱۳۸۴ تیر ۶, دوشنبه

صحن شوراي شهر

انتخاب صحن علني شوراي شهر تهران به عنوان مكان برگزاري اولين نشست خبري رئيس جمهور جديد!را بايد يك تصميم هوشمندانه تلقي كرد كه شايد كمتر كسي متوجه آن شد.
تمام اين ماجراها از ورود 14 آبادگر(از 15 عضو)به شوراي شهر تهران آغاز و در نهايت منجر به در دست گرفتن بالاترين مقام اجرايي كشور شد.2 سال پيش در اين صحن شورا، احمدي ن‍ژاد پشت تريبون رفت و برنامه هايش را براي اداره تهران ارائه داد و هم اكنون پشت ميز رياست شورا مي نشيند و برنامه هاي اداره كشور را توضيح مي دهد!!
ديروز صحن علني شوراي شهر متفاوت بود.آدمها متفاوت بودند.احمدي نژاد هم متفاوت بود.اوآدم گمنام 2 سال پيش نبود كه خبرنگاران براي شناسايي اش دچار مشكل شده بودند و بعد از گرفتن راي اعتماد از اعضاي شورا در برابر سوالات متعدد خبرنگاران گم شد!
تركيب اين شورا به احتمال زياد تغيير نمي كند چراكه پشت در شورا تاج زاده نشسته است(از اعضاي علي البدل) كه با خروج هريك از اعضا، او وارد شوراي شهر مي شود. به نظر من آبادگران خواستار در اختيارگرفتن كامل شورا است.البته اگر هم تاج زاده وارد شورا بشه ،تنها يك نفره و در برابر اعضاي ديگر،مجلس و دولت كاري نمي تونه بكنه!
اصلاح طلبان از انتخابات شورا ها شكست خوردند.منصف باشيم!!شوراي شهر اصلاح طلبان را با شوراي آبادگران مقايسه كنيد!شوراي اصلاح طلبان تكه پاره شد و در نهايت منحل!اون شورا در سال آخر عمر خود با تمام اعضاي علي البدل، تنها 13 عضو داشت كه اين اعضا با شركت نكردن در بسياري از جلسات ،آن را از اكثريت ميانداختند.اما اين شورا 2 سال مقاومت كرده تا تركيب اوليه خود را از دست ندهد و حتي اختلافات داخلي خودشون را به جلسات بدون حضور مستمع مي كشاند ورسانه اي نشد!!
مردم چگونه قضاوت مي كنند؟!!

۱۳۸۴ تیر ۴, شنبه

عکس

پایان ماراتن،پایان سیاستمدار

1-داریم به پایان ماراتن انتخاباتی می رسیم که احتمالا پایان سیاستمدار هم هست!پیام این انتخابات چی بود؟فکر می کنید افرادی که به احمدی نژاد رای دادن مثل بسیاری از ما ها که دغدغه ایجاد محدودیت های فرهنگی و اجتماعی داشتیم ،آنها هم به این مسائل فکر می کردند؟
مطمئنا جواب منفی است!ملت ما گرسنه است !این نتایج زیر پوست کشوری را نشون داد که دغدغه اش بستن روزنامه ها،محدودیتهای فرهنگی-اجتماعی،زندانی سیاسی و...نیست.دغدغه اش نون شبش هست،دغدغه اش بیکاری و مشکلات اقتصادی هست،دغدغه اش گوشی برای شنیدن حرفهاش هست و این ملت به این نتیجه رسید که هاشمی 26 ساله که یه خط دور خودش با مردم کشیده.....
البته و صدالبته یه نکته تمومه این مطالب را تحت تاثیر قرار میده!50 درصدی که در انتخابات شرکت نکردند!امطالبی که در بالا نوشتم فقط مقایسه دیدگاههای رای دهنگان بود و در نهایت به پیروزی رسیدن دیدگاههای رای دهندگان به شهردار(سابق)تهران!
50 درصدی که رای ندادند را چگونه می توان توجیه کرد؟
2-یکی از بچه های ایلنا هفته پیش به من می گفت خبرگزاری شما خبرنگار نمی خواد؟
گفتم:چطور مگه؟گفت:اگه احمدی نژاد رئیس جمهور بشه احتمال بسته شدن ایلنا هم وجود داره.دلداریش دادم اما حالا که فکر می کنم وضعیت من هم چندان روشن نیست!پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری،خبرگزاری میراث فرهنگی،سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی،مرعشی،داماد هاشمی و....

۱۳۸۴ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

مسمومیت

فضای کشور فوق العاده مسموم است!دارم خفه می شم!

۱۳۸۴ خرداد ۳۰, دوشنبه

چند لینک و توضیح

همسر شهيد رجايي در بيانيه‌يي خطاب به مردم: شخصيت شهيد بزرگوار رجايي مورد سوء استفاده انتخاباتي قرار گرفته است.
....در انتخابات اخير رياست جمهوري ايران متأسفانه شخصيت شهيد بزرگوار رجايي در سطح وسيع به شكلهاي گوناگون با آقاي احمدي نژاد شبيه سازي شده و مورد سوء استفاده انتخاباتي قرار گرفته است و اين خود عين بي عدالتي و ظلم است. چگونه از ابتداي راه با بي عدالتي در رسيدن به قدرت كه به فساد نزديكتر است، مي‌توان عدالت را پياده كرد؟!.....
مهدي چمران: تأكيد مي‌كنم كه تخريب‌ها به نفع احمدي‌نژاد خواهد بود
چمران بهsmsهایی که این روزها علیه احمدی نژاد بازارش داغ هست حسابی اعتراض کرده.
راستی آقای چمران شنیده بودم که آبادگران قرار بود قبل از انتخابات یه موضع دیگه بگیره.چرا درست روز قبل از رای گیری حمایتتون را از احمدی نژاد اعلام کردید؟چرا مردد بودید؟راستی چرا دوتا از اعضای شورا(غیر از خسروی وفا)که از آبادگران خارج شده اند این روزها حسابی به احمدی نژاد چسبیده اند و خروج از آبادگران را تکذیب می کنند؟
عضو شوراي اسلامي شهر تهران: احمدي‌نژاد نتيجه‌ي عدالتخواهي به نفع مردم را درانتخابات می بیند
خانم معتمدی نذارید بگم پارسال سر تصویب نرخ کرایه تاکسی ها با صحبتهایتون چقدر باعث خنده خبرنگارا و سایر اعضا شورا شدید.(سره کار کارشناسیتون روی اهمیت پول خرد در تعیین نرخ کرایه های تاکسی)نذارید بگم وقتی تو شورا شما صحبت می کنید یا سوال می پرسید ،اعضای شورا نمی تونند جلوی خنده اشون را بگیرند!

چرا؟

چرا ما باید به جایی برسیم که بین بد و بدتر را انتخاب کنیم؟؟تا کی؟؟
من احمدی نژاد را میشناسم،از 14 اردیبهشت 1382 که برای رای اعتماد اومده بود شورای شهر و در نهایت شورا را با خوشحالی ترک کرد.
احمدی نژاد اون روز نتونست آراءهمه اعضا را به دست بیاره!خادم بهش رای منفی داد و شیبانی و شکیب هم رای ممتنع دادند ولی
داستان شهرداری آبادگران از اون زمان شروع شد.
احمدی نژاد استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود و وقتی خاتمی اومد اولین استانداری که بلافاصله عوض شد اون بود و ایضا محمدی زاده معاون خدمات شهری شهرداری تهران(معاون احمدی نژاد)هم در اون زمانها استاندار لرستان بود.شاید مرور انتخابات 8 سال پیش در لرستان لازم باشه !!
همه دست ها در یک کاسه هست!ا
باید دلم را راضی کنم!!اما....
چرا عالیجناب سرخپوش؟؟

۱۳۸۴ خرداد ۲۹, یکشنبه

رای نمی دهم!

قصد داشتم به هاشمی رای بدم ولی یاد قتل های زنجیره ای میافتم،یاد سعید امامی، یاد وزیر فرهنگ اون زمون ،یاد روابط خارجی و یاد.........
هر دو بدترند!و بدی وجود نداره!!حتی اگه ورژن ها متفاوت باشه!اینقدر فراموشکار نشویم!

جو انتخاباتی امروز

امروز عکس العمل ها به نتایج انتخابات دیدنی بود.به چندتا از خبرنگارای حوزه شهری زنگ زدم که خیلی ها هنوز تو شوک بودند.به خیلی هاشون به شوخی می گفتم تو دولت آینده چه پستی را قبول می کنید که یکی می گفت آبدارچی ریاست جمهوری می شم و یکی دیگه می گفت زندانبان می شم(این شغل آینده روشنی داره).
یکی از بچه ها به چندتا از اعضای شورا زنگ زده بود و می گفت کلی دارند خوشحالی می کنند.
به شورای شهر هم زنگ زدم.یکی از بچه های روابط عمومی می گفت اینجا عروسیه!مرتب شیرینی دارند پخش می کنند.کلی هم smsیک شکل دریافت کردم."اگر دست به دست رای به اکبر دهیم از آن به که کشور به ......"
یکی از بچه ها می گفت این smsرا کسی اگه جرات داره به موبایل چمران بفرسته!!
روزنامه شرق را میخوندم که درباره کنفرانس مطبوعاتی دیروز احمدی نژاد نوشته بود.نحوه جواب دادن احمدی نژاد را کاملا می تونستم تصور کنم!خیلی موقع ها سر اینجوری جواب دادنش اعصابم حسابی به هم ریخته بود!حتی ریز خندیدنهاش!
این قسمت را داشته باشید:
"احمدى نژاد كه از مراسم خارج مى شد خبرنگار شرق از او پرسيد آيا زندانيان سياسى را آزاد خواهيد كرد؟ كانديداى رياست جمهورى اما فقط مى خنديد. اين سئوال دوباره و دوباره تكرار شد نهايتاً چنين پاسخى را به همراه داشت: «كدام زندانيان سياسى؟ زندانيان سياسى در آمريكا؟» احمدى نژاد سوار ماشين شد و هوادارانش شعار مى دادند: « صل على محمد، بوى رجايى آمد.»"

بارها در سوال پرسیدن از احمدی نژاد با اینگونه جوابها و ادا و اصولها مواجه شده ام.یادم نمی رود روزی را که درباره ساخت و سازهای غیر مجاز بعضی از ارگانها در دارآباد از شهردار سوال می کردم و اون با تحکم می گفت به این سوال جواب نمی دهم و با تکرار سوال من ،مصرتر در جواب ندادن می شد و می گفت:سوالی بپرس که دوتا مشکل مردم را حل کند!!و من سوال دیگری را مطرح کردم ولی درپایان جواب دادن به سوالم دوباره سوال اولیم را تکرار کردم ولی احمدی نژاد بدون هیچ حرفی از اتاق خارج شد.

۱۳۸۴ خرداد ۲۸, شنبه

تقلب!

به تقلب در انتخابات دارم مطمئن میشم!
یاد چند ماه پیش میافتم که در اجلاس شورای کلانشهرها که حداد عادل دعوت بود با چه اطمینانی میگفت دولت بعد دست ما است.
یا یاد صحبت منبع موثقم میافتم که می گفت شهرداری فقط در یک مورد به یکی از پایگاه های بسیج تو منطقه 10 تهران 580 میلیون تومان کمک کرده و هیچ موقع یادم نمی ره که وقتی از احمدی نژاد در این مورد سوال پرسیدم اینقدر پرت به سوالم جواب داد که از خیر سوالم گذشتم چون واقعا دستم بسته بود اگه می خواستم ادامه اش بدم!!!

ورژن

شاید بشه گفت "هاشمی، ورژن 2005 "ولی ورژن احمدی نژاد همون 1979 اول انقلاب باقی مونده!ورژن قدیمیه قدیمیه!!

شهرداری بعد از انتخابات

هیچکس تصورش را هم نمی کرد!!
شاید بالای 100 بار احمدی نژاد را از نزدیک دیده ام و صحبتهایش را برای کار خبری ثبت کرده ام و بالای 10 بارهم ازش مصاحبه اختصاصی گرفته ام و می تونم بگم یه شناخت خوب از احمدی نژادو کارهایش دارم.پای صحبتهای خبرنگارها هم می شینم چه چپی و چه راستی!!ازش شاکی هستند.اما چه فایده!هیچ خبرنگاری قدرت نداره!حتی یک هزارم جریان خبری شورای دور اول در این شورا ایجاد نشده و از شورا بخاری بلند نمیشه!اگه خبرنگاری هم پیدا بشه که بخواد چیزی بگه واقعا تنهاست
در شگفتم که چه نیرویی باعث میشه که جریان خبری ایجاد نشه وگرنه بعضی از تخلفات شهرداری مثل روز روشنه ولی هیچ خبرنگاری پیگیری نمی کنه!آخریش عضویت زریبافان عضو شورا به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی شهردار در حالیکه طبق قانون حضور و فعالیت اعضای شورا در کارهای سیاسی و انتخاباتی تخلفه!یا بررسی بودجه شورا در جلساتی با عنوان"علنی و بدون حضور مستمع"!!
واقعا مردم عجیبی هستیم و این اصلا خوب نیست.اگه یه جامعه شناس بخواد این رفتار را بررسی کنه و با 4 سال پیش مقایسه کنه واقعا گیج میشه!
بالای 70 میلیون ایرونی تو ایران و سطح جهان زندگی میکنند ولی رئیس جمهور 5 میلیون نفر، ما را به چه سرنوشتی میکشونه؟؟
ما یه پس رفت به 8 سال پیش داشتیم!

۱۳۸۴ خرداد ۲۶, پنجشنبه

بعد از 8 سال سکوت و ...

8 سال سکوت می کنی و باز هم قهرمانی بعد از 8 سال مردم منتظرند از خودت حرف تازه ای بشنوند ولی خودت را در حاشیه می گذاری و از دیگری طرفداری می کنی!
آقای کرباسچی شکستن سکوت بعد از 8 سال تنها یک بار اتفاق میافتاد و شما این فرصت را سوزوندی!!
این مقایسه ای که کرباسچی انجام داده را بخونید:
"نوعاً در تاريخ معاصر ايران نقش آقاى هاشمى را با اميركبير مقايسه مى كنند ولى من شخصاً معتقدم با توجه به شرايط فعلى كشور نقش ايشان بسيار پيچيده تر و مهم تر از دوره هاى قبل است. مى دانيد كه آقاى هاشمى از گذشته به اميركبير توجه داشته. از جمله معدود افرادى بوده كه در تاريخ معاصر درباره اميركبير مطالعه كرده و كتاب نوشته است و حتى درباره مرگ امير در حمام فين مى نويسد كه امير گفت جزايم همين است چون من مى خواستم كشور نفرين شده پيامبر را آباد كنم. اشاره اميركبير به نفرين پيامبر پس از پاره شدن نامه دعوت شاه ايران به اسلام است كه فرمود خدا مملكتش را پاره كند. آقاى هاشمى البته مى نويسد اين پاره پاره شدن معطوف به دو موضوع است اول تجزيه ايران كه پس از عصر ساسانى رخ داد و دوم سقوط سلطنت ايران كه آن نيز محقق شد. اما الگوى ذهنى هاشمى كسى جز اميركبير نيست."
یکی رجایی میشه یکی امیرکبیر!چرا هیچکس خودش نیست؟؟؟
وقتی مصاحبه روزنامه شرق با کرباسچی را خوندم اولین چیزی که از خودم پرسیدم این بود که چرا مصاحبه کننده اثری از خودش به جا نگذاشته و اسمی ازش نوشته نشده؟

مارمولک 2

کمال تبریزی کارگردان فیلم مارمولک فیلم مارمولک 2 را با حضور رئیس مارمولک ها اکران کرد!!

۱۳۸۴ خرداد ۲۳, دوشنبه

آتلیه شهرسازی پاریس

با اونکه خیلی صحبت درباره انتخابات دارم ولی فعلا یک خبر غیر انتخاباتی!
هفته پیش به مدت 5 روز تو کارگاه تخصصی بررسی طرح های توسعه شهری تهران و پاریس شرکت کردم.
مسئولین برگزاری این کارگاه، از اعضای آتلیه شهرسازی پاریس دعوت کرده بودند تا تجربه های 40 ساله شهرسازی خودشون را ارائه کنند که خیلی جالب بود.این آتلیه مسئول تمام پروژه های شهر سازی پاریس هست.
دارم یک سری گزارش در این باره مینویسم که یکی از اونها درباره خود آتلیه بود :
شايد اگر امروز بالزاك به عادت قديم در خيابان‌هاي پاريس شب‌گردي كند، متوجه گذشت زمان نشود. چه از سال‌ها قبل كارشناسان شهري اين شهر رويايي اروپا، توسعه شهري را بر پايه سياست‌هاي مطالعه شده بنا گذاشتند.
تدوين سياست‌هاي شهرسازي طي 40 سال توسط «اپور» نماي شهري را مي‌سازد كه پاريس امروز نام دارد....
یا گزارشی درباره مسکن اجتماعی در پاریس:

۱۳۸۴ خرداد ۲۰, جمعه

پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری

پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری هم شروع بکار کرد.
فعلا در این مجموعه کار میکنم.میگم فعلا چون نمیدونم تو چند روز دیگه چه اتفاقهایی میافته!باید بعضی از شرایط جدید را دوباره
بسنجم!
چندین گزارش تو صفحات مختلف این سایت کار کردم که از جمله در صفحه شهر و شهرداری مطلب ترافيك چهارمين برج بلند دنيا را مي بلعد؟
این سایت را ببینید و خوشحال میشوم نظرتون را بدونم.

۱۳۸۴ خرداد ۱۴, شنبه

روابط خانوادگی و...




این عکس در حاشیه بازی ایران و کره گرفته شده که از چپ به راست محمدرضا خاتمی،رحمانی استاندار تهران،موسوی لاری وزیر کشور ،کناری لاری را نمیشناسم و مجتبی اعلایی مدیرکل روابط عمومی شهرداری تهران!!!
اما اعلایی در این جا چیکار میکنه!
وقتی این عکس را دیدم یاده صحبتهای 5 ماه پیش یک منبع آگاه افتادم که می گفت:"دختر" اعلایی مدیرکل روابط عمومی شهرداری تهران ،"عروس" موسوی لاری وزیر کشور هست!!
شاید بدونید که یکی از سازمانهایی که شهرداری تهران توی دو سال اخیر باهاش خیلی درگیره همین وزارت کشوره!!به قول منبع آگاهم این دعوا ها خونوادگیه و اصلا هم صلاح نیست که تو دعواهای خونوادگی دخالت کرد چون زود حل میشه!!

۱۳۸۴ خرداد ۱۱, چهارشنبه

معین کیه؟

دنیای من با دنیای تو چقدر فاصله داره؟
دیروز سوار ماشین بودم و به طرف خونه میومدم وقتی داشتم از میدون آزادی رد میشدم نسیمی ها(حامیان معین) را دیدم که با کاور قرمز رنگ و به همراه پارچه نویس هایی در حال آماده شدن برای ایجاد حلقه دور میدون بودند.دختری که کنار دستم نو ماشین نشسته بود با تعجب داشت نگاه می کرد،من هم برای اینکه دختر مردم را از حالت علامت سوالی بیرون بیارم گفتم که اینها طرفدار معین هستند.دختر با تعجب نگاهش به من جلب شد و گفت:این که اسم بردی کاندیدا است؟؟در حالی داشتم از تعجب شاخ در میاوردم گفتم:بله
گفت : انگار حرفهای خاتمی را میزنه!! اینبار باحیرت گفتم: معین وزیر خاتمی بود! در اینجا دختر دیگه هیچ سوالی نپرسید و در جای خود فرو رفت و من هم در فکر فرو رفتم که دنیا من با آدمهای اطرافم چقدر متفاوت هست؟!!یاد چند ماه پیش افتادم که ماجرایی تقریبا مثل این موضوع تکرار شد ولی اینبار یکی دیگه از کاندیدا های امروز انتخابات بود که برای مردم ناشناخته مینمود!حدود چهار ماه پیش بود که از افرادی که علاقه به خبرنگاری داشتند یه مصاحبه ای انجام میدادیم و یه سوال مشترکی که از همه اونها می پرسیدیم این بود که شهردار تهران کیه؟ شاید به جرات میتونم بگم که 95 درصدشون نمیدونستند که شهردار تهران کیه!!
حالا شاید بشه یه سوالی پرسید و یه نتیجه گیری هم کرد.
سوال اینه که افرادی که میخواهند رای بدند چقدر کاندیداها را میشناسند؟و چه کسی شناخته شده تر هست؟
اگه بخواهیم با خودمون رودربایستی را کنار بگذاریم خب مسلما هاشمی رفسنجانی بخاطر سابقه سیاسی حضورش در متن حکومت این ویژگی را داره!
شما فکر میکنید یه فرد بیسواد و یا کسی که در روستاها و شهرهای دور افتاده و حتی بعضی هایی که در خود این تهران زندگی میکنند و با اونچیزی که شنیدند که رای دادن را یه وظیفه شرعی!میدونند (متاسفانه تعدادشون هم کم نیست) چه کسی از این کاندیداها میشناسند؟آیا اصلا اینها میدونند کوی دانشگاه خوردنی بود یا پوشیدنی؟!!یا شاید هم فکر میکنند هنوز کرباسچی شهردار تهرانه!!
خلاصه اینکه چیزی که نمیشه به هیچ عنوان منکرش شد معروفیت رفسنجانی در جامعه ایران هست و گمنامی سایر کاندیداها!!
اما اما و اما اگه یه موقعی و یه موقعی جامعه از حالت بی تفاوتی خارج بشه و بخواد حتی یک دهم جریان 8 سال پیش را ایجاد کنه امکان داره معینی که مثل اون زمان خاتمی ناشناخته بود شناخته بشه و بتونه همه حریفهاش را کنار بزنه!
اما چقدر معین به خاتمی شباهت داره؟؟

۱۳۸۴ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

2حاشیه های شورای شهر در حاشیه های انتخابات گم میشه

اما تندترین انتقادها از طرف خادم بود که میگفت:الان احمدی نژاد بجای افندی زاده باید پشت تریبون میرفت و جوابگو می بود اما تریبون به راحتی در اختیار هرکسی قرار میگیره تا بیاد صحبت کنه!
خسروی وفا که در طول این صدو چهل و یک جلسه دور دوم شورا خیلی کم حرف زده هم شروع کرد به اعتراض کردن و می گفت: در جلسه يكشنبه شورا چرا به جاي شهردار پيمانكار گزارش داد، اینها رابگوييد تا خبرنگاران بدانند در جلسه روز يكشنبه چه گذشت.(جلسات یکشنبه شورا بدون حضور مستمع برگزار میشه)
آخر سر هم شریعتمداری گفت:شهرداری در لایحه احداث 273 کیلومتر مونوریل زمان سه سال را پیشنهاد داد و یا برای طرح آزمایشی 18 ماه!(به تمسخر)وقتی پتانسیل اینقدر بالاست چرا طرح جامع که خودشون پیشنهاد دادند را یکساله تموم نکردند.
و آخرش هم گفت:در سطح مدیریتی ترافیک مردم عادی اگه از کارشناسان شرکت مطالعات بیشتر ندانند کمتر هم نمی دانند!
بعد از این گزارش هم دو دستور جلسه خیلی فوری جمع بندی شد و جلسه را یکساعت زودتر تموم کردند و بیادی از اعضا خواست که به طبقه بالا برند چراکه یه جلسه مشورتی دارند که از قرار معلوم ادامه این بحث ها بود و چون خبرنگارها همیشه نامحرم هستند نباید از این بحث ها مطلع شوند!
برای نوشتن گزارشی تا ساعت 4 در دفتر یکی از اعضا نشسته بودم و از اطلاعات پوشه ای که مربوط به گزارشم بود با اجازه خودش یادداشت برمیداشتم و وقتی داشتم اتاق را ترک میکردم دیدم تازه این عضو از جلسه مشورتی به اتاقش اومد!فرصتی نشد ازش بپرسم تازه چه خبر؟؟؟!!!

1حاشیه های شورای شهر در حاشیه های انتخابات گم میشه

امروز یه روز جنجالی برای شورا بود!
تازه آدم میفهمه که اگه چهارتا از این جلسه های علنی برگزار بشه خیلی از اختلافها رو میشه!
اولین دستور شورا که به ریاست بیادی در غیاب چمران برگزار شد ارایه گزارش شهریار افندی زاده مدیرعامل شرکت مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک بود که بیشتر از دو ساعت طول کشید و بیشتر بحث ها سر این موضوع بود.
افندی زاده بصورت تاریخی از اول اول شروع کرد!!تا اینکه آخر ما نفهمیدیم از اول چی شد!!
گزارشش قرار بود درباره طرح جامع حمل و نقل و ترافیک باشه اما اگه اعضا و سایر حاضرین در شورا فهمیدند آخر چی شد ما هم فهمیدیم!!
یه توضیحی بدهم که در تاریخ 9 دی 82 قرار شد شهرداری یکساله طرح جامع حمل و نقل و ترافیک را تهیه کنه ولی بیشتر از یکساله که میگذره ولی خبری نیست!
بعد از اینکه افندی زاده مثلا گزارشش تموم شد اعضا شروع کردن به پرسیدن سوالهاشون.
آشتیانی میگفت:" از گزارشي كه ارائه شد نمي‌توان حتي يك جمع‌بندي 5 خطي هم درآورد و فقط فضا كسالت‌آور شد."
دانشجو سخنگوی کمیسیون فنی و عمرانی مثل چند تا دیگه از اعضای شورا از تحویل ندادن طرح تو زمان مقررش گله کرد.
اما افندی زاده شروع کرد از خودش و شرکتش تعریف کردن.میگفت:"من دکترای ترافیک از کانادا دارم و چند تا پروژه هم در اوتاوا انجام داده ام و خوب میفهمم که طرح جامع ترافیکی چیه و اصلا امکان نداره که طرح جامع ترافیکی تهران یکساله تموم بشه و حداقل سه سال زمان نیاز داره."
اون میگفت:50 تا کارشناس ارشد ترافیکی در شرکت مشغول فعالیت هستند و قویترین اطلاعات ترافیکی تهران در این شرکت موجود هست.گفت و گفت و گفت!!و داشت از خودشون تعریف میکرد که یک لحظه دانشجو میکروفن میزش را روشن کرد و با صدای رسایی که قصد تمسخر هم داشت گفت:خدا قبول کند ان شاءالله!!و میکروفن را قطع کرد.ولی افندی زاده پررو تر از این حرفها بود و داشت ادامه میداد و حتی ادعا میکرد که ترافیک یه بحث فوق العاده تخصصی هست و هرکسی حالیش نمیشه!!و بعد گفت 6 بار از شریعتمداری رئیس کمیسیون برنامه و بودجه دعوت کرده تا باهم گفت و گو کنند ولی جوابی نشنیده اند!
این موقع بود که حسابی اعضای شورا عصبانی شدند!شکیب رئیس کمیته ایمن سازی میگفت:حداقل 10 نفر از اعضا شورا عضو هیات علمی دانشگاهها هست و دارای تخصص!

۱۳۸۴ خرداد ۴, چهارشنبه

2 اراضی عباس آباد و لابی ها

بعد از تموم شدن این بحث ها دستو دوم درباره اراضی عباس آباد بود اما یه جورایی مشکل داشت چراکه وقتی صبح تو اینترنت صفحه شهری همشهری را میخوندم دیدم که نوشته مدیرعامل جدید شرکت نوسازی اراضی عباس آباد منصوب شد در حالی توی این جلسه مدیرعامل قبلی یعنی جواهری پور اومده بود و اینطور که خودش میگفت از عزل شدنش خبر نداشت واز خبرنگارا شنیده و حتی بولتن خبرهای شورا وشهرداری در اول جلسه بین اعضا ردو بدل میشد و اعضای شورا که از این برکناری خبر نداشتند خبر همشهری را به هم دیگه نشون میدادند.
بهر حال جواهری پور گزارش خودش را داد ولی یه جورایی خیلی چیزها را هم رو کرد و از شهرداری انتقاد کرد و بیچاره جواهری پور که نمیدونست رئیس ستاد انتخاباتی احمدی نژاد یعنی زریبافان ،عضو شورای شهر هست چراکه با الفاظ تندی جواب جواهری پور را داد و لب کلامش این بود که چون برکنار شده داره این حرفها را میزنه.

حرف جواهری پور درباره لابی هایی بود که صورت گرفته تا بعضی از ساخت و سازها اونجا انجام بشه و شهرداری با اونکه میتونسته جلوگیری کنه ولی هیچ کاری نکرده.
اون میگفت:30 مورد واگذاري زمين‌ در اين اراضي رخ داده كه برخي از آنها منجر به صدور سند شده است.
طي اين سالها هيچ اقدام جدي براي باطل كردن سندهاي صادره و جلوگيري از ساخت و سازهاي غير قانوني نشده است.

جواهری پور میگفت 5 ماه پیش طرحشون را به شهرداری میفرستند ولی شهرداری جوابی نمیده اما با فشارهایی که رو شهرداری آورده میشه یک ماه پیش برای ما نامه نوشتند و گفتند طرحتون بدرد نمیخوره.

اما دانشجو عضو شورا هم یه حرفی زد که وقتی بعد از جلسه از یکی دیگه از اعضا در این مورد سوال کردیم خیلی چیزهای دیگه برامون روشن شد.
دانشجو میگفت: صدا و سيما با اعمال فشار بدون اينكه حقوق شهر را پرداخت كند ساخت و ساز غیر مجازانجام مي‌ده و گردن کلفتی میکنه!که یکی دیگه از اعضا که گفت اسمش را نبریم درباره برج سازی صدا و سیما در تقاطع آفریقا با مدرس و همچنین محله سردار جنگل حرف زد و حسابی گله کرد!!!!

1 نمایشگاه کتاب و شورا

میخوام اگه فرصت شد هر هفته جلسات شورای شهر تهران به همراه مصوباتش را یه جور دیگه روایت کنم.
اما جلسه دیروز...
مثل همیشه البته نه همیشه ی همیشه سه شنبه ها شورا جلسه با حضور مستمع!داشت.ساعت نزدیک 9 بود که از مترو حسن آباد پیاده شدم و به سمت بهشت!راه افتادم.ساعت از 9 گذشته بود که به ساختمون شیشه و چوبی شورا رسیدم و جزو اولین خبرنگارا یی بودم که وارد صحن شورا شدم و در جای همیشگی خودم نشستم.طبق معمول جلسه با تاخیر و بعد از اینکه حسن بیادی نایب رئیس شورا قرآن خوند شروع شد.

یه ماکت بسیار بزرگ ازطرح تپه های عباس آباد تو چشم میزد که وقتی صورت جلسه را خوندم فهمیدم یه ارائه گزارش درباره این طرح تو دستور هست که در جای خودش از حاشیه اش میگم.

اما اولین دستور ارائه گزارش درباره هجدهمین نمایشگاه کتاب توسط خادم رئیس کمیسیون فرهنگی بود که ابتدا یک گزارش کوتاه تصویری رفتند و بعد خادم اومد درباره جلسات شورا برای ایجاد هماهنگی در برگزاری نمایشگاه کتاب توضیح داد.نکته ای که این گزارش داشت این بود که بعد از یک ماه تمام اقدامات گفته شد چراکه اگه یک ماه پیش خبرنگارا سئوالی درباره نمایشگاه میپرسیدند تنها جوابی که میگرفتند این بود که برید از وزارت ارشاد یا بازگانی درباره نمایشگاه بپرسید ولی حالا بعد از یکماه گزارشی از اقدامات شورا داده شد.بعد از گزارش چندتا از اعضا هم نظراتشون را دادند که مثل همیشه حالت انتقادی داشت.مثلا واعظی آشتیانی میگفت: برگزاري مناسب هجدهمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب با همكاري شوراي شهر و شهرداري اين گونه تصورایجاد میکند كه شوراي شهر بايد از مصوبه انتقال مكان نمايشگاه توبه كند، وخوشا به حال وزير ارشاد كه به نوعي با كمك شورا و شهرداري توانست اين نمايشگاه را برگزار كند. از سويي دلمان براي وزير صنايع مي‌سوزد كه در زمان برپايي نمايشگاه خودرو، دوستي نخواهد داشت.

زياري هم میگفت: رييس‌جمهوري گفتند كه هيچ دخالتي در مديريت شهري ندارد اما اخيرا هيات دولت مصوبه‌اي داشته تا كاهش سفر و مديريت تقاضاي سفر و تصميمات ديگر به يك كميته كاري واگذار شود و اين مساله جاي سوال است كه چگونه مي‌گويند دخالت نداريم اما تصميم‌گيري مي‌كنند. از سوي ديگر ظرف 6 ماه بر خلاف دستورات رييس‌جمهوري هنوز اقدامي براي جانماي نمايشگاه نشده است.

۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۷, شنبه

حجاب




ایشونو که می بینید خواهر گرامی آنجلینا جولی هنرپیشه معروف هالیوود هستند که اومدند همین کنارا در پاکستان ،چونکه سفیر سازمان ملل در امور پناهندگان افغانی هستند.

۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبه

وبلاگ خبرگزاری....

تو دنیا بعضی از روزنامه ها یا خبرگزاری ها هستند که وبلاگ دارند که نمونه بارز اون وبلاگ خبری روزنامه گاردین انگلیس هست.
اما اگر اشتباه نکنم تو ایران هیچ روزنامه یا خبرگزاری وبلاگ نداره!البته بجزاین خبرگزاری که از امروز وارد وبلاگشهر شده!!
مبارکه

۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۰, شنبه

چمران و ادبیات شهردار

امروزچمران به مناسبت روز شوراها یه نشست خبری داشت و بعد از اینکه عملکرد شورا را تشریح کرد که البته اکثر اونها تکراری بود به سوالهای خبرنگارهایی که درباره صحبت های روز پنجشنبه احمدی نژاد می پرسیدند جواب نداد!
سوال چندتا از خبرنگارها درباره ادبیات شهردار تهران و جایگاه او بود که چمران تنها گفت که ادبیات صحبت کردن خودش تغییر نکرده و به شوخی هم گفت با خوندن شعرهای حافظ بهتر هم شده ولی درباره ادبیات شهردارگفت: از خودش سوال کنید!!
آخر نشست بازهم خبرنگارا سراغ چمران رفتند و قسمتهایی از صحبتهای احمدی نژاد را به چمران گوشزد کردند و خواستار اظهارنظر از طرف سخنگوی شورا شدند که چمران تنها گفت که صحبتهای احمدی نژاد را هنوز نخوانده!!و وقتی خوند میتونه نظرش را بگه!!
خلاصه اینکه چمران از جواب دادن طفره رفت.
در ضمن احمدی نژاد که برای زیارت!!!(یه موقع فکر نکنید برای تبلیغات انتخاباتی)به مشهد رفته بود گفته:اتفاقات روزهاي آينده، معادله انتخابات را بر هم مي‌زند
حتما با اومدن ایشون تموم معاملات به هم میریزه و مثل بازار بورس با اومدن ایشون تغییرات اساسی در رتبه بندی کاندیدا ها صورت میگره و حتما سهام ایشونه که بیشترین سود را میکنه و در راس قرار میگیره!!

۱۳۸۴ اردیبهشت ۹, جمعه

قدرت رسانه ای شهردار

شهردار تهران در این دوسالی که این سمت را داره یک اقدامی در راستای عملی کردن کارهایی که تو سرش داشت و پشت هر کدام این کارها هم یک سیاستی خوابیده بود، انجام داد که به نظرم تا حالا خیلی مفید و مثمر ثمربوده!
اون اقدام، همگام کردن رسانه ها با مجموعه شهرداری بود.فکرش را بکنید از دو سال پیش ملاقاتهای مردمی هر پنجشنبه احمدی نژاد براهه و دوره چهارم خودش را سپری میکنه و تصور کنید در هر منطقه یک نشست خبری برپا میشه یعنی هر هفته یک نشست خبری یک ساعته با شهردار تهران و از دوسال پیش تیتر صفحه اجتماعی روزهای شنبه بیشتر روزنامه ها به اخبار این نشست مربوط میشه و....
به نظر من شهردار تونسته یک جریان خبری مثبت برای مجموعه شهرداری ایجاد کنه و در این راستا هم تهران سما با همکاری خبرگزاری مهر شروع بکار کرد و در آینده بسیار نزدیک خبرگزاری شهر هم راه میفته!!
حالا این فرد در هر هفته به راحتی میتونه به جریاناتی که در طول هفته اتفاق افتاده جواب بده و حتی از مقام خودش پا را فراتر بگذاره!!!
شهردار تهران این پنجشنبه منطقه 4 بود و خودش را در جایگاهی دیده که به رئیس جمهور توهین کنه!گفته:"صحنه‌ي كشور نشان
مي‌دهد در اين هشت سال سر چه كساني كلاه رفته است."
شهردار تهران که خودش را بسیار مردمی میدونه و یه همین دلیل اسم سایتش را گذاشته مردمیار اظهار داشته:"‌ خوشحال از اينكه بالاخره يك بار از ميان مردم عبور و در پايان دوره‌ي هشت ساله بخشي از مشكلات مردم را لمس كردند و متأسف از اينكه بسيار دير و در پايان دوره‌ي مأموريت با معضل ترافيك آشنا شدند."
یه جای دیگه هم گفته:"البته احتمال مي‌دهم كه رييس جمهور اين بار از مسير ويژه و با اسكورت حركت نكرده و همين امر باعث شده كه بخشي از مشكلات مردم را لمس كند. شايد به جاي اينكه از پاستور به دانشگاه تهران بروند، از كاخ سعدآباد حركت كرده‌اند و اين مسير طولاني وي را دچار مشكل كرده است و فكر مي‌كنم اگر دفتر ايشان در پاستور باقي مي‌ماند شايد زودتر با مشكلات مردم آشنا مي‌شدند چرا كه در سعدآباد انسان ديرتر واقعيت‌هاي زندگي مردم را مي‌بيند"
بقیه این سخنان گهربار!!را اینجا ملاحظه کنید.
دیروز جایی قرار داشتم وگرنه به منطقه 4 میرفتم ولی وقتی این حرفها را شنیدم کلی عصبانی شدم و اینبار از خودم پرسیدم توی این دوسال احمدی نژاد برای تهران چه کرد؟بجای توجه به زیر ساخت ها، برای اینکه شنیده مردم عقلشون به چشمشون هست تنها رو سازی کرد.بجای اینکه به وضع مترو برسه بدون مطالعه رفت سراغ منوریل و تراموا چون تو چشم هست!!
الان احمدی نژاد کارهای انتخاباتی خودش را شروع کرده و به شهرهای مختلف میره و تو دانشگاههای مختلف سخنرانی میکنه ولی یکماه پیش وقتی تو این نشستهای خبری هفتگی یکی از خبرنگارا دوباره درباره شرکت کردنش در انتخابات پرسید و بهش گفت که ما از کوشه کنار از کاندیدا شدنش چیزهایی میشنویم ولی چرا خبرنگارهایی که هر هفته با شما همراهی میکنند و به مناطق میایند را در جریان کارهای انتخابیتون نمیگذاری؟احمدی نژاد گفت:اگه به نتیجه ای برسم اولین نفرها شما هستید که متوجه خواهید شد!!
خلاصه اینکه هندوانه هایی زیر بغلها گذاشته شد که دیدنی بود.

۱۳۸۴ اردیبهشت ۵, دوشنبه

تراموا و بافت شهر

خیلی وقت بود که گزارشی ننوشته بودم و موتور گزارش نوشتنم داشت خاموش میشد ولی امسال تصمیم گرفتم که شروع کنم .چون سال پیش سال کاری خوبی برای من نبود و میتونست خیلی بهتر باشه!حالا بعد گذشت یکماه از سال این گزارش را درباره تراموا نوشتم.
لایحه تراموا تقریبا یکماهی میشه که هر سه شنبه تو دستور جلسات شورا قرار میگره ولی برای اینکه معمولا آخرین دستور جلسه هست وقت نمیشه که بررسی بشه.
دلم نمیخواد یه طرفه به قاضی برم ولی سیستم های حمل ونقلی مثل تراموا در دنیا دیگه طرفدار نداره.
یک قرن پیش هم بحث احداث تراموا تو تهران مطرح بود ولی اونموقع که دوران شکوفایی تراموا تو دنیا بود این سیستم تو تهران شکست خورد.ولی یه نکته دیگه ای هم هست و اون هم تغییر نوع نگاهمون به مسائله!اگه تراموا یی که استانداردها را رعایت کرده باشه را قبول کنیم و مطالعه شده بدونیم، مسیر هم باید مطالعه شده باشه.یاده دکتر حبیبی رئیس دانشکده هنرهای زیبا میافتم که وقتی بحث تعریض خیابان ولیعصر داغ بود پیشنهاد داد برای حفظ بافت طبیعی اون محدوده تراموا کشیده بشه!!البته این پیشنهاد هم جای بحث بسیار دارد!!

۱۳۸۴ فروردین ۲۸, یکشنبه

از دید من

یه غلطی کردم به دبیر گروه اجتماعی ایسنا گفتم که دارم یه گزارش درباره اسکان غیر رسمی برای فلان روزنامه مینویسم ،البته باورهای نادرستی که درباره این قشر وجود داره!هنوز یک هفته نشده سوژه من را کار کردند!!با عنوان بررسي" شهروندزدايي كم‌درآمدها" در گفت‌و‌گو با كارشناس اجتماعي.
البته گزارش من از این مصاحبه خیلی جامع تره ولی یکسری از موضوعات تکراری میشه!!! اما زیاد مهم نیست و من کار خودم را انجام خواهم داد.

زیاد از محیط ایسنا خوشم نیومد و به پیشنهاد کاریشون جواب منفی دادم.
درست هفته پیش بود که شب قبل از اینکه اولین و آخرین روز کاری ام را تو ایسنا شروع کنم ،خبرنگار حوزه شهری ایسنا به من زنگ زد و هرجوری بود با زبون بی زبونی حالیم کرد که یه موقع به سرت نزنه بخوای جای من را بگیری و تهدید کرد اگه دبیر گروهش بخواد حوزه شهری را ازش بگیره از ایسنا میره!من فقط بهش گفتم که برای من حوزه شهری مهم هست و خیلی هم دوسش دارم ولی حالا میخوام تو حوزه آموزشی که بهم پیشنهاد شده کار کنم و اگه خوشم نیومد به راحتی کنار میکشم و هیچ اصراری به موندن به هر قیمتی ندارم!اما فردای اونروز با غیر این موضوع مواجه شدم و دبیر اجتماعی ایسنا خواست تا از من بعنوان گزارشگر در تمامی حوزه ها استفاده کنه ولی بعد سوژه هایی داد که بیشترمربوط به آسیبهای اجتماعی و قتل و استثمار و... بود که اصلا با روحیات من سازگار نیست.
و اون شب تصمیم گرفتم که به پیشنهادشون جواب منفی بدم چون من فقط برای دل خودمه که دارم کار میکنم؛پس دوست دارم برم دنبال سوژه هایی که مورد علاقه ام هست نه اینکه بخاطر یک قرون دوزار هر پیشنهادی را قبول کنم!من به کار تخصصی بیشتر اعتقاد دارم،به ریز شدن در موضوعات مختلف،به نگاه کردن به جنبه های مختلف یک موضوع ولی اگه قرار بود در همه موضوعات اجتماعی گزارش بنویسم اونوقت دچار افت میشدم، دچار سطحی نگری و .....

۱۳۸۴ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

پشت درهای شیشه ایی

گزارشی که خواننده را به ساختمان چوبی و بسیار زیبای شورا می بره و تو جو بررسی بودجه شهرداری پشت درهای بسته قرار میده.
بودجه شهرداری با توجیه تخصصی بودن غیرعلنی(البته با عنوان جلسه علنی بدون حضور مستمع) بررسی شد!
یعنی این بودجه از بودجه کل کشور که تو صحن علنی مجلس بررسی میشه تخصصی تره؟
از هفته پیش منتظر چاپ این گزارش بودم .گزارشی که یکی از دوستان خوبم نوشته و گزارشش را بااین جمله پر معنی تموم کرده:
"پشت درهاى شيشه اى شورا هنوز مى توان، تصويرها را به خاطر آورد. تصوير چالش ها، كشمكش ها، اينجا ديوار به ديوار همين ساختمان مجلل، در قلب خيابان بهشت تهران، مردانى آمدند و بر مسند شهريارى تهران نشستند كه دير يا زود رفتند، بسيارى اما تنها به يك اتهام: سندى كه شفاف نبود... دادگاهها چه زود از خاطر مردم مى روند... آدم ها هم؟"
مطمئنا این گزارش مستند خیلی ها را عصبانی و به واکنش وادار میکنه!!!

۱۳۸۴ فروردین ۲۱, یکشنبه

بارون درخت نشین

از اول امسال یه برنامه هایی برای خودم چیدم که یکیش اجرای سیاست خوندن یک کتاب در هفته هست .تا الان هم که سه هفته از سال گذشته سه تا کتاب خونده ام.البته این برنامه را از اسفند سال پیش شروع کردم ولی حالا جدی تر شده!!
آخرین کتابی که خوندم (یعنی دیروز تمومش کردم) کتاب بارون درخت نشین نوشته ایتالو کالوینو بود.
یک رمان جالب با مفاهیمی زیباتر!بارونی(بارن) که دوری گرفتنش از زمین و زندگیش روی درختها بخاطر نزدیکتر شدن به آسمانها نبود بلکه برای این بود که زمین را بهتر ببینه!برای اینکه نظم های کهنه اجتماعی را دگرگون کنه و نظم جدیدی را ایجاد کنه و با
دگرگون کردن زندگی خود الگویی از پویندگی را به نمایش بگذاره!
خلاصه اینکه کتاب خوبی بود در ضمن هفته اول سال کتاب "چراغ ها را من خاموش میکنم"زویا پیرزاد را خوندم که به نظرم یه برشی از زندگی چند خانواده ارمنی در آبادان بود ولی تصویرسازی های زیبایی داشت و در دومین هفته هم "مترجم دردها"ی جومپا لاهیری را خوندم که بعضی از داستانهاش بسیار دلچسب بود و خوشمزه ( البته به تندی غذاهای هندی...

۱۳۸۴ فروردین ۲۰, شنبه

پرنسس جدید



پرنس چارلز و کامیلا پارکر بعد 35 سال ارتباطی که هر دو با وجود متاهل بودن با هم داشتند، ازدواج کردند.
وقتی تیتر رسانه ها را میدیدم اغلب تیتر زده بودند "بالاخره ازدواج کردند"

۱۳۸۴ فروردین ۱۹, جمعه

بوش و خاتمی

قصه

امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی.....

۱۳۸۴ فروردین ۱۸, پنجشنبه

کار

امسال را با دو پیشنهاد کاری شروع کردم که هر دو خبرگزاری هستند.یکی را بخاطر تخصصی بودن رد کردم و در گیر و دار تصمیم گیری برای اون یکی هستم.
اونجا که ایسنا باشه حوزه آموزشی بهم پیشنهاد شده که واقعا بعد از سه سال کار کردن تو حوزه شهری خیلی برام سخته از این حوزه خارج بشم ولی یاد کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد میوفتم که شاید بعضی تغییرات برام مفید باشه!وبه جلو رفتنم کمک کنه ولی .....
نمیدونم!خیلی سرگردونم!گاهی فکر میکنم از کار کردن تو خبرگزاری ها به شدت زده شده ام چون اونجا فقط باید خبر تولید کنی و کمتر
میتونی نگاهت را تو خبر بیاری و خیلی موقع ها خسته کننده میشه!!!
بهر حال الان تنها هدفم اینه که از موقعیتی که هستم فرار کنم!

۱۳۸۴ فروردین ۱۷, چهارشنبه

خبرنگاران شورای شهر و مجلس

از شروع بکار مجلس هفتم کم و بیش در جریان مسائلی که در ارتباط با خبرنگاران بوجود آوردن هستم تا اینکه مسیح علی نژاد را اخراج کردند!!
سر گیردادن به حجاب خانم های خبرنگار یاد اوایل کار شورای دور دوم افتادم که این مسئله وجود داشت .یادمه وقتی یکی از خبرنگارا میخواست با یکی از اعضا مصاحبه بگیره اون عضو شورا گفت که اول حجابتو درست کن تا مصاحبه کنم!
اون زمانا چندین مورد مثل این موضوع پیش اومد ولی مدتیه دیگه مشکلی پیش نیومده و روابط اعضای شورا با خبرنگارا حسنه هست.
دیروز قرار بود جلسه شورا بدون حضور مستمع باشه ولی ساعت 9/30 زنگ زدند که جلسه علنی شده و با یک ساعت تاخیر اومدیم شورا که یکی از اعضا وقتی تو راهرو یکی از خبرنگارا رو میبینه میگه معلوم هست شما کجایید؟
این عضو شورا میگفته از اول جلسه هی میگفتیم الان میاند ولی وقتی دیدیم خبری نشد فکر کردیم شاید اتفاقی افتاده!
البته گاهی اوقات بعضی از قلقلکهای روزنامه نگارا اونها را حسابی شاکی میکنه که آخریش "در حاشیه جلسه شورا"ی روزنامه شرق بود که هرکدوم از اعضای شورا البته در حمایت از شیبانی یه چیزی به خبرنگارش گفتند چون اون تو در حاشیه نوشته بود که در بررسی فلان دستور جلسه هیچ کدام از اعضا به جز خادم و چمران به صحبتهای مشاور طرح گوش نمیکردند و هرکی به کاری مشغول بود ،مثلا فلانی قرآن میخوند اون یکی بولتن شهرداری را میخوند یکی دیگه از اعضا با چند تای دیگه حرف میزد(البته همه اینها را با اسم آورده بود)و بالاخره شیبانی هم مثل سایر جلسات شورا خواب بود!!!
که این موضوع اعضای شورا را شاکی کرده بود و حتی یکی از اعضا وقتی من را دید میگفت این خبرنگار شرق خیلی بی ادبه!من هم نمیتونستم هیچی بگم چون دیدم آتیشش خیلی تنده!!

تراموا در تهران

یکی از دستورات جلسه دیروز شورای شهر تهران لایحه احداث تراموا از میدان امام حسین تا میدان راه آهن بود که وقت نشد بررسی بشه و قرار شد هفته دیگه تو دستور جلسه قراربگیره که مطمئنا این موضوع هم مثل مونوریل سروصدا بپا میکنه!
اونجوری که من شنیدم الان تو دنیا تراموا یک وسیله منسوخ شده هست و اما بالاخره انتخابات نزدیکه!!!
چند ماه پیش یکی از اعضای شورا یه نشست خبری گذاشته بود که از مونوریل حمایت کنه و مزایای مونوریل را بگه که در یکی از جمله هاش به سیستم های حمل ونقل عمومی که در دنیا مورد استفاده قرار میگیره اشاره کرد و خیلی روشن گفت تراموا منسوخ شده هست چون آلودگی صوتی زیادی داره و من چون میدونستم تو شهرداری صحبت ساخت تراموا هم هست ،این سوال را پرسیدم که فهمیدم انگار اطلاع نداره که وقتی روابط عمومی در گوشش اشاره ای کرد گفت که اون خط تراموایی که شهرداری میخواد بسازه تو کمربندی تهرانه و خارج از شهره!!!
حالا باید دید که آقای واعظی آشتیانی موضعش نسبت به احداث تراموا در داخل شهر چیه!!
البته جواب هم روشنه چون اگه شهردار بگه ماست سیاهه بعضی ها تو شورا میگند.......

۱۳۸۴ فروردین ۱۰, چهارشنبه

مسئولیت امام جماعت مسجدی در ایتالیا به یک زن اعطا شد



مردم یار چه اسم....
انگار موضوع نامزد شدنش تو انتخابات جدی هست.
پس دیگه نباید با اون لحن بخصوصش بگه"آقا ما 25 سال پیش نامزد کردم و از من گذشته!!"

۱۳۸۴ فروردین ۸, دوشنبه


چند روز پیش که داشتم تو سایت آمازون در قسمت کتابهای پرفروشش جستجو میکردم با کتاب رمز داوینچی که یک رمان هست برخوردم،چند تا از نظرات را خوندم دیدم انگار بدک نیست.امروز تو سایت کتابهای فارسی دیدم تو همین چند روز ترجمه کتاب به بازار اومده ،خوب باید صبر کنم تا تعطیلات تموم بشه وبرم بخرمش.
مترجم کتاب نوشين ريشهري هست و انتشارات نگارینه منتشرش کرده.

۱۳۸۴ فروردین ۷, یکشنبه

تعطیلات اطلاع رسانی

15 روز تعطیلی برای مطبوعات کشور کم نیست و تو دنیای اطلاعات آن لاین امروزه بی سابقه!!
ولی از اون لحاظ که ایرانیها تو این امورات همیشه عجیب و غریب هستند این رویه تو کشورمون سالها و سالها ست که داره اجرا میشه و کسی هم انگار اعتراضی نداره!!!
همه ادارات دولتی البته به ظاهر از روز 3،4عید کار خودشون را شروع میکنند ولی مطبوعات ما مثل مدارس تا 13 نوروز تعطیلند!!
اگه این روند تغییر کنه مطمئنا نتایج خوبی هم خواهد داشت.هیچ وقت سال79 یادم نمیره،اواخر اسفند حجاریان ترور شد و روزنامه ها برای اینکه روند اطلاع رسانی از این واقعه تعطیل نشه با برنامه ای که برای خودشون چیده بودنداز روز اول نوروز روی دکه روزنامه فروشی بودند،مردم هم خوب استقبال کردند،با اونکه الان شرایط تغییر کرده ولی اگه این روند ادامه پیدا میکرد تاثیرات مثبتش خیلی زیاد بود.
باز هم جای شکرش باقیه که یه روزنامه تو این شرایط در میاد!
خلاصه اینکه من از بیکاری دارم دیوونه میشم.

۱۳۸۳ اسفند ۳۰, یکشنبه

دعای عید


خدايا
برای سال نو
ازت شيرينی می خوام
با يه لباس قشنگ
يه عروسک گنده
و اگه ممکنه يه ذره عشق
حتی اگه فقط يه ذره کوچولو مونده باشه
"شل سيلور استاين"

۱۳۸۳ اسفند ۲۹, شنبه

دروغ 13 شرق

امروز که داشتم وبگردی میکردم دیدم چند سایت خبری و چندین وبلاگ خبرهای صفحه دروغ 13 شرق را باور کرده اند وحتی خبر برج میلاد در آستانه سقوط را از زبان شهردار نقل کردند!!
اما یه مطلب درباره یکی از این خبرها به ذهنم رسید که خوندنش خالی از لطف نیست!
در دروغ 13 "عبور مونوریل از روی سازمان میراث فرهنگی" تنها چند جمله جابجا شده و بقیه صحبتها عین واقعیته!
توی یه بخشی از این خبر اومده :حميد بهبهانى معاون حمل و نقل وترافیک شهرداری تهران در خصوص ضرورت احداث منوريل در تهران گفت: «ما منوريل احداث مى كنيم كه جوان هاى ما هم در كشور خودشان داشته باشند كه اگر كسى گفت منوريل، نگوييم: منوريل چيه؟! شتره؟ گاوه؟! پلنگه؟!! و بگوييم ما هم در كشورمان منوريل داريم.»
شاید افرادی که این مطلب را خونده باشند بگند که این هم لابد در راستای دروغ 13 شرقه و خیلی مسخره باشه که یه مسئول تو شهرداری که دکترای حمل و نقل و ترافیک هم داره این حرف را بزنه!
ولی خداییش بهبهانی این حرف را زد.ثمانه قدرخان خبرنگار روزنامه شرق این مصاحبه را تو تاریخ 3 دی 82 تو صحن شورای شهر از بهبهانی گرفت!من هم اونجابودم ولی بعد بهبهانی زیرش زد!
اگه باور ندارید لینک را حتما ببینید در پاراگراف سوم این سخن گرانبهااز یک مسئول مملکت آورده شده است!!!

قبل از عید

عيد آمد و ما خانهء خود را نتكانديم
گردى نسترديم و غبارى نفشانديم
ديديم كه در كسوت بخت آمده نوروز
از بيدلى او را ز در خانه برانديم
هر جا گذرى غلغلهء شادى و شور است
ما آتش اندوه به آبى ننشانديم
آفاق پر از پيك و پيام است، ولى ما
پيكى ندوانديم و پيامى نرسانديم
احباب كهن را نه يكى نامه بداديم
و اصحاب جوان را نه يكى بوسه ستانديم
من دانم و غمگين دلت، اى خسته كبوتر
سالى سپرى گشت و ترا ما نپرانديم
صد قافله رفتند و به مقصود رسيدند
ما اين خرك لنگ ز جوئى نجهانديم
مانندهء افسونزدگان، ره به حقيقت
بستيم و جز افسانهء بيهوده نخوانديم
از نه خم گردون بگذشتند حريفان
مسكين من و دل در خم يك زاويه مانديم
طوفان بتكاند مگر "اميد" كه صد بار
عيد آمد و ما خانهء خود را نتكانديم


اخوان ثالث

۱۳۸۳ اسفند ۲۴, دوشنبه

تجمع خبرنگاران دانشکده خبر مقابل نهاد ریاست جمهوری

دیشب وقتی داشتم میرفتم خونه یکی از بچه های دانشکده خبر زنگ زد و گفت که میخواند دانشکده را منحل کنند و فردا ساعت نه ونیم جلوی در دانشگاه تجمع هست و از من خواست حتما بیام و به بچه های دیگه هم اطلاع بدم.وقتی اومدم خونه و وبلاگ ندا و پرستو را دیدم فهمیدم که ماجرا جدیه.
ساعت حدود 10 دانشگاه بودم اما هنوز جمعیتی جمع نشده بود! ولی ساعت حدود 11 که مراسم شروع شد تقریبا 150 نفری میشدیم.همه داخل دانشگاه بودیم،اول یکی از بچه ها اومد و کاملا تفهیم کرد که ماجرا از چه قراره بعد رئیس دانشکده صحبت کرد و بعد خانم رفعتی معاون دانشکده!قرار شد که جلوی در دانشگاه جمع بشیم و بیانیه تهیه شده خونده و امضا بشه و بعد چند نفر از بچه ها به نمایندگی از دانشجو های دیگه بطرف محل نهاد ریاست جمهوری و جلسه شورایعالی اداری که ساعت 2 قرار بود برای این موضوع انجام بشه بریم!
از خیلی از رسانه ها برای پوشش خبری اومده بودند که البته جای تعجب نداشت(ناسلامتی دانشکده خبره)!
اما چند تا نکته منفی وجود داشت که یکی این بود که قرار شد تنها بچه هایی که دانشجوی داشکده هستند و کارت خبرنگاری دارند به طرف نهاد ریاست جمهوری برند(که تصمیم درستی بود)ولی این با اعتراض بچه های دیگه مواجه شد که باعث درگیری فیزیکی شد که دوربین واحد مرکزی خبر از تموم این صحنه ها فیلم گرفت!که امیدوارم پخشش نکنند اما بالاخره 15 نفر از بچه ها آماده شدند که به طرف میدون پاستور برند که من هم در بینشون بودم.
وقتی رسیدیم مطمئن بودیم که راهمون نمیدند ولی تلاشمون را کردیم ولی چون هماهنگ نشده بود نتونستیم بریم داخل!خلاصه اینکه همونجا به تحصنمون ادامه دادیم و مطمئن بودیم که با دوربین هایی که اونجا هست حتما کسی برای صحبت کردن می آید که اومد!اما قبل از اون بطور کاملا اتفاقی رمضانزاده (سخنگوی دولت)که گفته میشه سالی یکبار هم از اونجا پیاده نمیگذره از اونجا رد شد و ماهم وقتی دیدیمش به طرفش رفتیم و باهاش صحبت کردیم و اون قول داد که رسیدگی کنه!
اما مرتب با تذکرهای حراست خیابون پاستور مواجه شدیم و فردی که از طرف نهاد اومده بود از ما خواست محل را ترک کنیم که در آخر قرار شد 3 نفر از بچه ها بمونند و بقه بطرف دانشکده برند که من ترجیح دادم بیام خونه و وقتی رسیدم دیدم که ایسنا خبر داده که جلسه بدون نتیجه تموم شده و قراره در جلسه بعد با ارائه راهکار به این موضوع رسیدگی بشه!!

خبر تجمع امروز 1
4 3 2