۱۳۸۵ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

يه اصفهاني و يه مشهدي و سينما آزادي تهران

رئيس حوزه هنري در مراسم كلنگ زني بازسازي سينما آزادي با لهچه اصفهاني مي گفت كه يه اصفهاني با يه مشهدي(شهردار تهران) دست به دست هم دادند تا بچه هاي تهرون هم صاحب سينما بشند.

ديروز اول تو سينما كانون كه تو خيابان وزرا نرسيده به عباس آباده همه جمع شده بودند تا مراسم قبل از كلنگ زني را برپا كنند.

7 نفر سخنراني كردند تا با آخرين سخنراني همه به سمت سينما آزادي روانه شوند. اين مسير را شهردار به همراه بسياري از بازيگرها پياده طي كرد. حسابي خيابون شلوغ شده بود و اتوبوس ها ايستاده بودند و مسافرها سرشون را بيرون داده بودند و محو تماشا بودند.

بالاخره به خيابون عباس آباد رسيديم و شهردار با عبور از خط كشي عابر پياده به اون سمت خيابون رفت و كلنگ در دست ، محل مورد نظر را كوفت و بالافاصله محل را ترك كرد ولي اينبار از چراغ قرمز رد شد!!!(البته تقصيري نداشت ، مامورها ماشين ها را متوقف كرده بودند تا قاليباف رد بشه)

خلاصه قراره اونجا تابلوي روز شمار هم نصب بشه تا تو جشنواره فجر سال 1386 ،سينما به طور كامل به بهره برداري برسه!!

من هم يه كم شهردار را عصباني كردم. سوالي پرسيدم كه قاليباف گفت در جريان نيست ولي دوباره سوالم را به نوعي ديگه تكرار كردم كه يه كم با عصبانيت جوابم را داد!!

۱۳۸۵ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

ديدار شهردار با مسئولان حماس

وقتي حدود 7 تا خبرنگار شهري منتظر آسانسور شوراي شهر باشند تا به طبقه هشتم برسه و يهو در آسانسور باز بشه و شهردار تهران داخل آسانسور باشه اين خبرنگارا چيكار مي كنند؟

ديروز قاليباف با مسئولان حماس ديدار داشت. قاليباف اعلام آمادگي كرد كه هر كمكي از شهرداري بر بياد براي شهرهاي فلسطين نشين انجام مي دهد.

كلي خبرنگار براي پوشش برنامه اومده بودند ولي نيم ساعته صحبت هاي دو طرف كه حرفهايي كليشه اي بود بيشتر طول نكشيد و قاليباف في الفور مي خواست بره.

يكي از خبرنگارها اون وسط با اعتراض گفت كه آقاي دكتر! نمي خواهيد به ابهام هاي خبرنگارا درباره چگونگي كمك شهرداري به حماس پاسخ بديد؟
كاملا مشخص بود كه شهردار يك لحظه موند كه چي بگه و در نهايت گفت كه جلسه داره و بايد بره ولي در برنامه فردا شهرداري به همه سوالها پاسخ ميده . يه مختصري هم درباره كمك به حماس توضيح داد و رفت.

يواش يواش سالن شهرداري در ساختمان شورا داشت خالي مي شد و بچه ها پشت در آسانسور منتظر بودند كه در اين حين آسانسور باز شد و قاليباف داخل آسانسور بود. يه آن خبرنگارا موندند كه سوار آسانسور بشوند يا نه. ولي در اسانسور كه زياد باز نمي مونه !!

وقتي در بسته شد تازه از خودمون مي پرسيديم كه چرا سوار آسانسور نشديم؟؟ و فقط بر و بر همديگه را نگاه مي كرديم؟

۱۳۸۵ فروردین ۲۶, شنبه

موضوع هاي تكراري و اعتراض هاي تكراري

وقتي نرخ كرايه تاكسي ها را شورا پشت درهاي بسته تصويب مي كنه نتيجه از اين بهتر نميشه! دعا مي كنم اين يكسال باقي مونده زودتر تموم بشه تا از اين جريان بسته اطلاع رساني كه ايجاد كردند خلاص بشم البته مشخص نيست! شايد بعدي ها بدتر هم باشند.

آخراي اسفند كه داشتند نرخ كرايه ها را پشت درهاي بسته تصويب مي كردند بعد از يكي از اين جلسه ها با خنده از چمران پرسيدم كه بعد از سه سال هنوز معني جلسه علني بدون حضور مستمع را نفهميدم ! چمران هم با خنده گفت كه ان شا‍ءا... تا يك سال ديگه متوجه ميشوم!!!

به چمران مي گفتم كه چرا مصوبات مهم بايد پشت درهاي بسته تصويب بشه ؟ او هم با جوابي بدون ربط مي گفت كه شورا موظف هست كه هر 15 روز يكبار جلسه علني و در صحن شورا داشته باشه ولي ما هفته اي دوبار جلسه داريم كه يكي از جلسات بدون حضور مستمع هست!!!!

ديگه خبرنگارها پشت اعتراض هاي من را نمي گيرند. گويا اونها حسابي از اين موضوع هاي تكراري كه نتيجه نداره خسته شدند.

پنجشنبه شورايعالي استانها با نمايندگان 30 شوراي كشور جلسه داشت كه رياست اين جلسات با چمران هست. بعد از جلسه خبرنگارها درباره نرخ كرايه تاكسي ها از چمران سوال كردند كه چمران در كمال ناباوري گفت اين كرايه ها همان قيمت هايي است كه تو سه ماهه آخر سال توسط راننده ها زياد شده بود و اين قيمت ها را فقط شورا تصويب و قانوني كرد.

من كه لجم گرفته بود خط آزادي – تجريش را مثال زدم كه سال 84 ، 450 تومان كرايه مي گرفتند و وقتي بستن كمربند ايمني اجباري شد اين نرخ 500 تومان شد و الان با مصوبه شورا 650 تومان شده!!!

چمران گفت كه اگه اين موارد گزارش بشه ، شورا اصلاح مي كنه!!حالا من دارم ليست تهيه مي كنم كه گزارش بدم! اگه شما هم اين مشكل را داريد بگيد تا ببينم واقعا رو حرفشون هستند؟؟

با اونكه ديگه به تاثيرگذاري خبرنگارها در بعضي موارد شك دارم ولي باز هم پي اين موضوع را مي گيرم تا ببينم چه شود!

۱۳۸۵ فروردین ۱۷, پنجشنبه

معني هديه چيه؟اتاق امن چيه؟

قاليباف سال جديد را خيلي خوب با خبرنگارها شروع كرد.
آقاي شهردار ديروز پشت ميز اتاق كنفرانس شهرداري منطقه 17 نشست و شايد به حدود 20 سوال متنوع خبرنگارها جواب داد.

اينقدر موضوع هاي مطرح شده متنوع بود كه وقتي تيتر خبرگزاري ها و روزنامه هاي امروز را ديدم ، كمتر با تيترهاي مشترك مواجه شدم اما دو تا موضوع براي من جالب بود.

يكي از خبرنگارا درباره طرح اتاق امن از شهردار سوال كرد كه قاليباف با تعجب گفت كه اين موضوع را براي اولين بار از شما مي شنوم و در رابطه با اين طرح هيچ اطلاعي ندارم و اين در حاليه كه در مديريت قبلي درباره اين طرح به طور گسترده اي تبليغ شد به طوريكه تابلوهاي سطح شهر در ابعاد خيلي وسيع اين موضوع را تبليغ مي كردند و زير اين تبليغ سايت اتاق امن كه براي در امان ماندن دربرابر زلزله قرار بود اجرا بشه را معرفي كرده بودند.

حتي روزنامه همشهري در يك ويژه نامه جدا اين طرح را براي اجرا در بافت هاي فرسوده به طور مفصل معرفي كرده بود و در چند مصاحبه مطبوعاتي هم علي آبادي معاون شهردار و هم مازيار حسيني رئيس مديرت بحران و هم احمدي نژاد بارها در اين باره توضيح داده بودند.

احمدي نژاد در يكي از جلسات صحن علني شورا درباره عملكرد شهرداري با اعلام اين طرح كلي از آن تعريف كرد و حالا قاليباف خيلي راحت ميگه كه تا حالا حتي اسم اين طرح به گوشش هم نخورده!

حالا يه گيره ديگه به دولت!!

سال پيش و وقتي كه آلودگي هواي تهران تو وضعيت بحراني بود ،رئيس جمهور اعلام كرد كه 500 دستگاه اتوبوس به شهرداري تهران هديه مي كنه ولي اي دل غافل كه هنوز اين اتوبوس هاي اهدايي ساخته نشده و حتي قرارداد ساختش هم منعقد نشده!! حالا اين چه هديه اي هست ما كه نفهميديم.

اما ديروز قاليباف ميگفت كه اين اتوبوس ها سهميه شهرداري تهران از وزارت كشور و دولت هست كه بايد به چند كلانشهر و از جمله تهران داده بشه!!! بالاخره من نفهميدم معني هديه يعني چه!!!

۱۳۸۵ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

اندر حكايت دانشكده خبر و تهران شهر

امروز شورا جلسه بود، با پايان جلسه امروز خبر نوشتن من هم تموم شد و سريع فكس كردم تا براي اولين بار در عمر دانشجويي خود سر وقت در كلاس حاضر بشم. از سه جلسه درس ترجمه متون خبري از فارسي به انگليسي كه از اول ترم برگزار شده به خاطر جلسات شورا فقط تونسته بودم يكبار سر كلاس حاضر بشم و اينبار خوشحال و خندان آماده تحصيل علم بودم كه ناگهان متوجه شدم ،نه تنها استاد گرانقدر نيامده اند كه دانشجويان سخت كوش هم همه در غيبت صغرا بسر مي برند!!

خلاصه اتاق خبر چشمكي به من زد با يكي از رفيقان شفيق و هم حوزه اي در شهرداري به اين اتاق هجوم آورديم تا به مانند ديگر دوستان خبرنگار در اين اتاق خبر جمع شده و در پشت يكي از كامپيوترهاي متصل به اينترنت اين اتاق نشسته و به مانند حدود 20 خبرنگار حاضر در اين اتاق به كاري غير از خبر بپردازيم!!!

سر و سامان دادن به وبلاگ در دستور كار بود ولي اي دل غافل وقتي آدرس وبلاگ را تايپ كردم ديدم كه خيلي مودبانه به خارجه از من معذرت خواهي كرده و بازهم به زبان خارجه نوشته كه اين سايت فيلتر شده!!

خيلي علامت سوال در بالاي سر من نقش بست و من سخت در فكر فرو رفتم كه چرا وبلاگ من كه با تمام كارت هاي اينترنتي بالا مياد و مشكلي نداره، پس چرا در دانشكده مربوط به دولت كريمه و خبرگزاري دولت مهرورز يعني ايرنا فيلتره؟؟

البته جواب را هم دريافتم و فكر مي كنم كه اين موضوع به مطالب آرشيوي يكسال قبل من مربوط ميشه كه درباره شهردار سابق خدمت رسان و رئيس جمهور باز هم خدمت رسان مطالبي را نوشته بودم.

جل الخالق!!!!!!!!