۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه

آرشیو گم شده برگشت


زمانی آرشیو روزنامه همشهری به عنوان روزنامه شهرداری برای من منبع خبری بسیار بسیار خوبی بود تا اینکه دو سال پیش با ورود همشهری آنلاین، ارتباط من به کل با این روزنامه قطع شد.

یک عادت همیشگی من این است که صبح های زود خبرهای روزنامه هایی که در اینترنت سایت دارند را چک می کنم ، روزنامه همشهری هم یکی از اصلی ترین این روزنامه ها بود که هر روز صفحه شهری آن را می خواندم . وقتی در حال تهیه گزارشی بودم آرشیو همشهری به کمکم می آمد مثلا زمانی درباره تونل رسالت گزارشی می نوشتم و دنبال یک نکته بودم و آن هم خبر کلنگ زنی این پروژه بود . حدود 2 ساعت در آرشیو همشهری جستجو کردم و بالاخره آنچه را که می خواستم پیدا کردم!!

اما از زمانیکه همشهری آنلاین ایجاد شد دیگر این سایت برای من جذابیتی ندارد و در سایت گم می شوم. بارها هم ، من و دوستانم اعتراض کردیم که چرا آرشیو را حذف کرده اند اما نتیجه نداشت تا اینکه الان متوجه شدم بعد از دو سال اعتراض های افرادی مثل من جواب داده و آرشیو همشهری برگشته است.
خبر خوبی بود................

مرتبط: آرشیو همشهری را نجات دهید

۱۳۸۶ اسفند ۶, دوشنبه

پرنده خارزار

در افسانه ها از پرنده اي شگفت انگيز ياد شده است.....
پرنده اي که تنها يکبار در طول زندگيش آواز مي خواند....
از بدو تولد او به دنبال خارزار است و تا آنرا نيابد آرام ندارد آنگاه که يافت تيزترين و بلندترين خار را انتخاب کرده و خود را در ميان آن اسير مي کند و زيباترين آواز را سر مي دهد تا جائيکه جان مي سپارد....
بلبلان و چکاوکان با مرگ او آواز سر مي دهند....
او تمام زندگي خود را به يک آواز مي بازد....
آوازي که همه آنرا مي شنوند....
و خداوند و فرشتگان نيز در آسمانها گوش فرا مي دهند و لبخند بر لبانشان جاري مي گردد....

از "رمان پرندگان خارزار اثر کالین مک کالو"

۱۳۸۶ بهمن ۲۵, پنجشنبه

کیهان و خوانندگان:زبان دوم مترو عربی باشد

گویا دو زبانه شدن اعلام نام ایستگاه های مترو حاشیه های فراوانی را به دنبال داشت. در یک ماه اخیر که در مترو این اتفاق افتاده می شود واکنش های متفاوت مردم را هم مشاهده کرد.

خبرگزاری فارس هم گزارشی نوشته و از ابداع زبان جدید در مترو تهران انتقاد داشته است. اما چند روز پیش داشتم بخش مربوط به پیام های مردمی روزنامه کیهان را می خواندم .فردی پیام گذاشته بود که :

«چند روز است كه اسامي ايستگاه هاي مترو به زبان انگليسي هم اعلام مي شود. زبان انگليسي در بسياري ديگر از جنبه هاي زندگي ما سلطه دارد و لازم است دقت كنيم كه آن را گسترش ندهيم. با توجه به اين كه غالب مسافران مترو فارس و اقليتي عرب هستند و اگر مي خواهيم كه از غرب زدگي دوري كنيم، زبان دوم را پس از فارسي، زبان قرآن بدانيم.»

این هم یک نوع اظهار نظره دیگه!!!!!!!!!

دلم گرفته است

دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است
فروغ(دیروز سالگردش بود)

۱۳۸۶ بهمن ۲۰, شنبه

کاندیداهای هشت سال پیش مجلس: احمدی نژاد، الهام، رضایی و.....

با کیک روی عکس آن را در ابعاد بزرگتر مشاهده می کنید

این عکس را از آرشیو روزنامه هایم در هشت سال پیش پیدا کردم. این عکس نشان می دهد که احمدی نژاد بعد از شرکت در انتخابات نخستین دوره شوراهای شهر و روستا که راهی به شورای تهران نبرد و گویا نفر 24 شد، شانس خود را در انتخابات مجلس ششم امتحان می کند که باز هم شکست می خورد.

از آن زمان یک تصمیم مهم توسط این فرد گرفته می شود و آن هم تدارک ویژه و خاص برای انتخابات دومین دوره شوراهای شهر بود. هسته مرکزی تصمیم گیری ها در دانشگاه علم و صنعت یعنی در جایی که استاد دانشگاهش هست شکل می گیرد.آبادگران به وجود می آید و لیست شورای شهر تهران توسط احمدی نژاد چیده می شود.برخی از دوستان او مانند شریعتمداری، زیاری و حتی زریبافان در لیست آبادگران تهران قرار می گیرند. برخی از افراد دیگری که در لیست احمدی نژاد قرار می گیرند دورادور او را می شناسند ولی تاکید می کنند که لیست توسط این فرد تهیه شده است.

لیست احمدی نژاد با کمترین درصد شرکت مردم در انتخابات پیروز می شود و نخستین گام شورای منتخب!! انتخاب شهردار است. احمدی نژاد یک گزینه است در کنار سعیدی کیا که شانسی برابر او دارد اما افرادی که در شورای شهر حسابی سنگ او را به سینه می زدند ومی زنند در آن زمان مخالف شهردار شدن این فرد بودند. رای گیری داخلی صورت می گیرد در نهایت تعداد آراء بعد از چندین سری رای گیری هشت به هفت به نفع احمدی نژاد می شود. با هم قول و قرار می گذارند با توجه به اینکه شهردار شدن احمدی نژاد قطعی است در صحن علنی برای اینکه شهردار جدید از پشتوانه رای بالایی برای کار کردن برخوردار شود آنهایی که رای منفی دادند رای خود را تغییر دهند.در نهایت در صحن علنی احمدی نژاد با 12 رای مثبت ، دو ممتنع و یک مخالف شهردار می شود.

آبادگران گام بعدی را در مجلس هفتم بر می دارد وبعد نوبت به ریاست جمهوری می رسد..............

این ماجراها یک پیام جالب دارد. فردی که در خیلی از انتخابات به عنوان کاندیدای عضویت شرکت می کرد اما به دلیل نا شناخته بودن راه به جایی نمی برد اما در نهایت شهرداری تهران برای او از سکوی پرش هم چیزی فراتر بود...........

پی نوشت:منبع خیلی از اطلاعاتی که در اینجا آورده ام مصاحبه با افرادی است که گفته هایشون قرار بود کتاب شود اما نشد که بشه!!

پی نوشت 2: این لیست انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز و ائتلاف خط امام و رهبری است که چون کل عکس در اسکنر جا نمی شد همین قسمتش را در وبلاگ گذاشتم.

۱۳۸۶ بهمن ۱۸, پنجشنبه

رفتار زشت قالیباف با بیش از 30 خبرنگار


گویا یک جلسه انتخاباتی باعث شد تا قالیباف شهردار تهران با بیش از 30 خبرنگار رفتار زشتی داشته باشد.

خواننده های این وبلاگ نگویند که احیانا من مشکلی دارم . نه! من مشکلی ندارم. من دوست دارم آنچه را که واقعا دیدم در اینجا انعکاس یابد. حال در دو پست قبلی واقعیت برخورد قالیباف با خبرنگار ایران به آن گونه که شرح دادم بود و در برنامه دیروز برج میلاد اینگونه بود که شرح می دهم :

از روابط عمومی شهرداری اس ام اس آمد که بهره برداری از سالن همایش های برج میلاد در ساعت 14 با حضور قالیباف برگزار می شود.فکس برنامه هم رسیده بود. ساعت یک و نیم عازم برج میلاد شدم که زنگ زدند و گفتند برنامه به ساعت چهار و نیم بعد از ظهر منتقل شده است.مجبور شدم به محل کارم برگردم اما ساعت چهار و نیم در سالن بودم.برنامه تا نزدیکای هفت بعد از ظهر ادامه داشت. به خبرنگاران حاضر گفته بودند که بیرون سالن همایش تریبون درست کرده اند تا قالیباف در آنجا با خبرنگاران صحبت کند. من هزار بار به روابط عمومی گفتم :« به خودش گفتید؟ وسط راه کسی باهاش مصاحبه نمی گیره؟حتما میاد؟مثل دفعه های قبل نشه ها!!»

آنها هم با اطمینان می گفتند که با خود شهردارهماهنگ شده است اما برنامه تمام شد. قالیباف از سالن بیرون آمد و حتی نیم نگاهی به خبرنگارانی که دور تریبون منتظر ایستاده بودند نکرد و راهش را کشید و رفت. بچه ها سریع تا آسانسور او را همراهی کردند و تا سوار آسانسور شد همه اعتراض ها هم بلند شد که این چه وضعیتی است، تریبون درست می کنید و راهتون را می کشید و می روید. گویا قبل از اینکه در آسانسور بسته شود قالیباف یک چیزهایی فهمیده بود اما فکر نکنید احیانا از آسانسور بیرون آمد ها . نه از این خبرها نبود اما در عوض مدیرعامل برج میلاد را از آسانسور بیرون کرد تا جوابگوی خبرنگاران باشد. خبرنگارها هم خیلی رک و صریح به میرصادقی گفتند که ما نمی خواهیم با شما مصاحبه کنیم.

در پارکینگ ، دنیامالی معاون فنی و عمرانی شهرداری را دیدیم. دورش جمع شدیم و گلایه کردیم.او می گفت :آقای قالیباف ارادت خاصی به خبرنگاران دارند. ما می خندیدیم و با عصبانیت می گفتیم :داریم این ارادت را در تمام برنامه ها مشاهده می کنیم.

به نظر من این برخوردها همه به خاطر نظامی بودن این فرد است که اگر حتی مدیرکل روابط عمومیش به او بگوید که چنین برنامه ای را تدارک دیده اند به خاطر تفکر نظامی اش آنچه را که خود تصمیم می گیرد اجرا می کند. به نظر من قالیباف می توانست ده دقیقه دیرتر به جلسه انتخاباتی اش برود اما اینگونه به خبرنگاران بی احترامی نکند. ما خبرنگاران مثلا نماینده افکار عمومی هستیم بنابراین با این رفتارها به تمام شعارهای قشنگشون پشت کردند و تفکر واقعی خودشون را درباره جامعه نمایان کرده اند.من اهل تخریب کردن کسی نیستم ولی همیشه منتقد شهرداری بودم .من حتی برخورد توهین آمیز شهردار با خبرنگار ایران را تائید نمی کنم اما معتقدم دروغ هم نباید بگوئیم.

این را بدانید که در برنامه میدان آزادی گویا از سوی همین روزنامه ایران از آن ماجرا هم عکس و هم فیلم تهیه شده است. پس می توان نتیجه گرفت که یک برنامه از قبل چیده شده بود اما بعد از آن برنامه اصلا انتظار چنین برخوردی را از شهردار نداشتم.

من خیلی راحت می گویم که به هیچ عنوان احمدی نژاد را قبول ندارم اما هیچ وقت چنین برخوردی از طرف احمدی نژاد شهردار با خبرنگارها نشد(حتی اگر تبلیغی بوده باشد).فقط خبرنگاران در برنامه های احمدی نژاد خیلی معطل می شدند که همین همیشه مورد اعتراض بود.
اگر توانستم بخشی از فیلم برخورد قالیباف با خبرنگاران را در وبلاگم قرار می دهم.

۱۳۸۶ بهمن ۱۴, یکشنبه

گاف رئیس فراکسیون زنان مجلس.سیمون دوبوار یا سیمون بولیوار

آمنه با من تماس گرفت که آیا در تهران خیابانی با نام سیمون دوبوارداریم؟ من هم گفتم آره ولی سیمون بولیوار منظورته دیگه؟ گفت : نه منظورم همون سیمون دوبوار نویسنده کتاب معروف جنس دوم است. گفتم: نه .خیلی بعید می دونم . اصلا با عقل جور درنمی آید.

پرسیدم : ماجرا از چه قراره؟
گفت: دبروز فاطمه آلیا رئیس فراکسیون زنان با ایسنا مصاحبه کرده و گفته که پیشنهاد می شود به جای خیابان سیمون دوبوار در غرب تهران که مروج فرهنگ فمنيستي مشخصي است نام شهدای زن گذاشته شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گفتم:در غرب تهران ،خیابان و مجسمه ای وجود دارد که در زمان احمدی نژاد در شهرداری تهران از آن با حضور هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا بهره برداری شد که اسمش مبارز ونزوئلایی یعنی سیمون بولیوار است نه خانم فمینیستی با نام سیمون دوبوار!!!

به آمنه گفتم برای اینکه مطمئن شود به معصومه آباد رئیس کمیته نامگذاری شورای شهر تماس بگیرد که آباد خیابان سیمون بولیوار را تائید کرد.......


خود آمنه در وبلاگش در این باره نوشته است. ضمن اینکه باید به نماینده محترم شهروندان تهرانی در مجلس شورای اسلامی که هنوز شهر خودش را نمی شناسد گفت که گویا نام شهدای زن پیش از این بر روی خیابان ها گذاشته شده است. این حرف من، به استناد گزارش سایت بی بی سی در چند سال پیش است.

عصبانیت شهردار تهران در روزنامه ایران

روزنامه ایران خبر ماجرا را کار کرد وتوهین های شهردار را هم نوشته(راست و دروغش پای خودش) اما چیزی ننوشته که حاکی از ضرب و شتم خبرنگار توسط شهردار باشد. کاش قالیباف سعه صدر بیشتری داشت حتی اگر و اگر و اگر اشتباه صد در صد از خبرنگار ایران بود.

در ضمن روزنامه ایران گفت و گویش با چمران را در این باره کار کرده که چمران گفته: "وضعيت سنگ هاى به كار برده شده در محوطه ميدان آزادى نيز مطلوب نيست". اما کاش خبرنگار ابتدا درباره سنگ های بی کیفیت آنجا از مسئولان میراث فرهنگی سوال می کرد چون آنها معتقد بودند این سنگ ها میراثی است و حتی بد و خیلی بد باید از همین نوع سنگ در محوطه سازی استفاده شود یعنی سنگ معدن جوشقان......

رونامه ایران در چند هفته اخیر گزارش های تخریبی خود علیه شهرداری را تشدید کرده تا جائیکه هفته پیش برای تخریب شهردار با یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس هشتم چنان گفت و گویی گرفته بود که هم تبلیغ او را کرده باشد و هم تخریب شهرداری را.
البته آن فرد کسی جز نسرین سلطانخواه عضو شورای دوم شهر تهران نبود که در انتخابات شوراهای سال گذشته مردم به او اعتماد نکردند و بهش رای ندادند حال او که سابقه چند ماه مدیریت بر مرکز امور زنان در دولت احمدی نژاد را دارد درصدد امتحان اقبال خود در انتخابات مجلس است.....

پی نوشت: نوریان خبرنگار حوزه شهری یکی از خبرگزاری ها است که در آن مراسم حضور داشت.او درباره خبرنگاری کتک خوری نوشته و چند حاشیه مبنی بر محتویات کشف شده از رکوردر خبرنگار ایران............

۱۳۸۶ بهمن ۱۳, شنبه

قالیباف کسی را کتک نزد!

یکی یکی به خبرنگارانی که دیروز در برنامه بهره برداری از فاز نخست بهسازی میدان آزادی حضور داشتند زنگ می زنم و صحت خبر وبلاگ زیرتیغ با عنوان "ضرب و شتم خبرنگار روزنامه ایران به وسیله سردار قالیباف (شهردار تهران) " را پیگیری می کنم البته خودم هم حضور داشتم ولی چنین چیزی را اصلا ندیدم.

اول به خبرنگار روزنامه سرمایه زنگ می زنم که گویا قراره فردا گزارشی انتقادی درباره میدان آزادی کار کند. می گوید :چنین چیزی ندیده ام. با خبرنگاران خبرگزاری های مهر، فارس ، دانشجویان(ایسنا)،ایرنا، خبرنگار روزنامه تهران امروز، روابط عمومی شهرداری ،خبرنگار رادیو و.... هم تماس می گیرم، آنها هم ضرب و شتم را تکذیب می کنند اما چند نفر یک موضوع حاشیه ای را مطرح می کنند.شب پیش خبرنگار CHTN (خبرگزاری میراث فرهنگی – گردشگری)هم همین را گفت.

ماجرا از چه قرار بوده؟

پیرو این گزارش خبرنگار روزنامه ایران در برنامه دیروز حضور یافت و هنگامیکه قالیباف در حال عبور از آن مجموعه و رفتن به سمت محوطه برج بود این سوال را از او می پرسد.قالیباف در سالن حدود نیم ساعت به سوال خبرنگارها جواب داده بود و به خبرنگار مذکور می گوید من جایی جلسه دارم و خوب بود که در سالن سوالت را می پرسیدی. خبرنگار ایران دنبال قالیباف راه می افتد و گویا وقتی قالیباف در حال صحبت با یکی از مدیرانش بوده ضبطش را روشن می کند. قالیباف متوجه و عصبانی می شود و رکوردر خبرنگار را از او می گیرد و در جیب پالتویش قرار می دهد .این ماجرا تا نزدیک خودروی قالیباف ادامه پیدا می کند و خبرنگار داد و بیدا می کند که باید به سوال من پاسخ بدهی و گویا اینبار قالیباف با تندی جواب او را می دهد(گویا خیلی تند و به صورت توهین آمیز) و سوار اتومبیلش می شود و می رود........(این ماجرایی بود که من از زبان چند خبرنگار حاضر در آنجا شنیدم).

این خبرنگار گویا این سوال را از چمران هم می پرسد که چمران در آن هنگام به یکی از مسئولان پروژه رو می کند و این موضوع را از او می پرسد که آن مسئول می گوید بالای این قسمت که چکه می کند چمن کاری نیست و باید در فصول غیر بارندگی اقدام به مرمت اساسی آن کرد.

خیلی مسخره است که موضوع به این کوچکی را دارند بزرگ می کنند. البته شهردار هم باید بیشتر خویشتنداری از خودش نشان می داد.زمانیکه احمدی نژاد شهردار بود همه فریاد می زدند که برج آزادی درحال تخریب است ولی کسی در شهرداری گوشش بدهکار نبود که اقدامی انجام دهد. فقط در کمیسیون فرهنگی شورا طرحی نوشته ودنبال شد و در نهایت در دوره شهرداری قالیباف پیگیری شد. حالا که این اقدام صورت گرفته(هرچند با وجود نواقصی که حتما دارد) ، این فریاد از روزنامه دولت بلند می شود که سقف چکه می کند!!

هفته پیش من در حال تهیه گزارشی در این باره بودم که به یکی از مسئولان میراث فرهنگی زنگ زدم و قرار مصاحبه گذاشتم اما نیم ساعت قبل از مصاحبه به من گفت روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی اجازه مصاحبه نمی دهد و با وجود اینکه در این پروژه با میراث هماهنگی خوبی صورت گرفته اما گویا به صلاح نیست که این موارد عنوان شود(این ماجرا درست یک روز بعد از گزارش منفی ایران اتفاق افتاد).

در ضمن جناب وبلاگ زیر تیغ لطفا از وبلاگ من برای سندیت بخشیدن به حرفایت هزینه نکن چون من اینگونه حرف نمی زنم(به دروغ) . در ضمن اینقدر جرات دارم که مطالب انتقادی ام نسبت به شهرداری را با نام خودم منتشر کنم نه نام مستعار.

راستی ماجرای طومار هم دروغ دیگری است .من خبرنگار منتقد حوزه شهری که نسبت به برنامه های شهردار گله مند هستم ولی هیچگاه مشکلم را با طومار برطرف نمی کنم..........