۱۳۸۷ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

به گل نشستن 15 ساله یک قایق در یکی از خیابان های تهران

من پیام های مردمی روزنامه ها را به طور مرتب مرور می کنم و دنبال کردن برخی از پیام ها خود می تواند سوژه گزارش باشند.

چند روز پیش یکی از دوستان خوبم زنگ زد و گفت: محبوب! تو که پیام های مردمی را می خوانی ،آیا درباره حضور یک قایق در پیاده رو یکی از خیابان های تهران چیزی دیده ای؟

گفتم که آره . چند بار یک شهروند زنگ زده و از شهرداری منطقه 12 خواسته تا قایقی قدیمی را که در یکی از خیابان های پایتخت قراردارد ببرد.دوستم هم گفت که از فروردین سال گذشته این پیام ها شروع شده و هر ماه چندبار تکرار می شده.ابتدا لحن آن شهروند خیلی محترمانه بوده ولی در اسفند ماه گویا خسته شده و به صورت اعتراضی پیام می گذارد.

گفتم:باز چه همتی دارد آن شهروند!!

دوستم این موضوع را به یکی از خبرنگارانش داد و امروز روایتی از ناگفته های تهران که روایت یک قایق است در روزنامه تهران امروز منتشر شد.

روایتی که شاید برای آن شهروند پیگیری که مرتب پیام می گذارد رفع شدن یک مزاحمت،سد معبر و .... باشد اما برای خیلی از شهروندان ساکن در اونجا این قایق تبدیل به خاطره شده است.خاطره دوران جنگ که در کنار قایق ، تانک و جیپ هم بود اما آن دو را بردند و قایق ماند...........

۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

کوچه باغ های طرشت

یک بخشی از دوران کودکی ام در کوچه باغ های طرشت که الان از باغ هایش کمتر نشانی می بینید ، گذشت.
خونه مادر بزرگ و پدربزرگم آنجا بود.
در ماه یکی دو بار همه خاله ها و دایی ها به همراه بچه هایشان که اغلب از من خیلی بزرگتر بودند در آن خانه با حیاط کوچکش جمع می شدند و کودکی سپری می شد.
تمام دوران کودکی مادرم هم در آن خانه بود. وقتی پدربزرگ رفت هنوز نشست های دوره ای برگزار می شد اما بعد از مدتی خانه فروخته شد. از طرشت خاطره ماند.دیگر جایی نبود که نشستی برگزار شود. مادر بزرگ که عزیز ما بود ،هم دیشب رفت....او عاشق بود.عاشق زندگی کردن...

بازخورد

پست قبلی ام بازخوردهای زیادی را به دنبال داشت. از فحش دادن به من تا انتشار این موضوع در چندین رسانه و وبلاگ و...!!

خیلی ها که از طریق سیستم کامنت بلاگر نتوانسته بودند نظر بدهند ، با ایمیل نظراتشون را گفتند.
دوست بسیار عزیزم ، فهیمه خضرحیدری هم از من خواست تا برای صفحه کافه روزنامه ، روزنامه اعتماد ملی یک یادداشت کوتاه بنویسم .یادداشت من با عنوان به دنبال حقوق شهروندي در مترو در روزنامه امروز اعتماد ملی کار شد که بیشتر تشریح این خبر و اتفاق هایی بود که منجر به حذف بلیت تک سفره شد و در نهایت اقدام این شهروند آورده شده است.

از طریق نظر یکی از دوستان هم متوجه شدم که آقای حمیدرضا ابک در ضمیمه امروز روزنامه اعتماد مطلبی دراین باره نوشته که عنوان آن :"استراتژي تبديل گل به بهار" است و بسیار وسیع تر به تحلیل این ماجرا پرداخته شده است.

دیروز هم به مدیرعامل شرکت بهره برداری مترو زنگ زدم و از او درباره این موضوع سوال کردم. او هم تائید کرد که این جزو حقوق آن شهروند و هر شهروندی که بخواهد یکبار از مترو استفاده کند محسوب می شود و بعد هم گفت در دنیا بلیت تک سفره را حذف نمی کنند بلکه قیمت آن را آنقدر زیاد در نظر می گیرند که هیچ فردی سراغ این نوع بلیت ها نرود و استفاده از بلیت اعتباری نهادینه شود. حذف بلیت تک سفره در شهریور سال 1386 نتیجه تصمیم مشترک بین فرمانداری تهران با شورای شهر بود چراکه فرمانداری معتقد بود قیمت 150 تومان برای این بلیت زیاد است............

برخی هم معتقد بودند که اصلاحات با این نوع کارها شکل می گیرد.........

۱۳۸۷ فروردین ۲۶, دوشنبه

شکایت یک شهروند به دیوان عدالت اداری به دلیل حذف بلیت تک سفره مترو

دیروز مثل همه یکشنبه ها بعد از جلسه غیر علنی شورای شهر، سخنگوی شورا به روابط عمومی آمد و گزارش جلسه را به خبرنگاران داد. دیروز روز اعتراض فرمانداری به مصوبات پیش از عید شورا بود که افزایش نرخ کرایه وسایل حمل و نقل را شامل می شد.

اعضای شورا هم به یکا یک اعتراض ها که شامل نرخ کرایه اتوبوس های خصوصی ، مینی بوس، مترو و تاکسی بود جواب دادند. وقتی دانشجو داشت درباره نرخ بلیت مترو و اعتراض فرمانداری صحبت می کرد، گفت:بلیت تک سفره مترو را شورا برای سال 1387 صدوپنجاه تومان تعیین کرد که با توجه به اعتراض فرمانداری آن را به 125 تومان کاهش داد.

من پرسیدم که پس ماجرای تثبیت هم اتفاق نیافتاد و نظر فرمانداری اعمال نشد ضمن اینکه در سال 1386 اصلا در سیستم مترو به دلیل اعتراض های فرمانداری اصلا بلیت تک سفره وجود نداشت. پس ماجرا از چه قرار است؟

دانشجو به یک ماجرای جالب اشاره کرد و آن این بود که بعد از اینکه شورا و فرمانداری در سال گذشته به این نتیجه رسیدند که بلیت تک سفره وجود نداشته باشد یک شهروندی پیدا شده و سر این ماجرا به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و گفته:« من شاید بخواهم فقط یکبار از مترو استفاده کنم و این حق من است که بتوانم بلیت تک سفره بخرم ولی مترو این حق را از من گرفته است.»

دیوان عدالت اداری به این شکایت رسیدگی کرده و در نهایت رایی به نفع آن شهروند صادر شده است...............

بعد از اینکه دانشجو این ماجرا را تعریف کرد ، خبرنگارها خنده اشان گرفته بود و می گفتند چه همت و حوصله ای اون فرد داشت!!!

پی نوشت:گویا این نوشته من سوء تفاهمی را ایجاد کرده است.من گفتم: خبرنگاران خندیدند. نگفتم که خبرنگاران این شهروند را تمسخر کردند.برای خبرنگاران جالب بود و خندیدند ضمن اینکه اگر من بخواهم درباره ماجراهای مربوط به چرایی حذف بلیت تک سفره مترو بنویسم شاید از حوصله خیلی ها خارج باشد.همه این ماجرا ها هم تحلیل های خاص خودش را دارد. شاید من خبرنگار حوزه شهری به این نتیجه رسیده باشم که اصلا نباید بلیت فروشی در باجه انجام شود چراکه با آمار و ارقام مشخص شده که چقدر زیان به همراه دارد و باید به نوعی سیاست های تشویقی برای خرید بلیت اعتباری صورت گیرد بنابراین فردی که می خواهد یکبار از مترو استفاده کند باید هزینه های همان یکبار را هم بپردازد پس معنی ندارد که این مسئله را جزو حقوق شهروندی بدانیم بلکه باید با فرهنگ سازی اهمیت آن روی سکه را نشان دهیم.در ضمن اصلا منکر همت این شهروند نیستم و قطعا از شورا دنبال می کنم تا پیدایش کنم ........

پی نوشت2: هنوز فروش بلیت تک سفره در مترو آغاز نشده . اگر فرمانداری قیمت را تائید کرد لازم الاجرا می شود و مترو بلیت تک سفره هم می فروشد.

۱۳۸۷ فروردین ۱۹, دوشنبه

دولت:همه چیز گران شود الا کرایه تاکسی

در سایت های خبری می گشتم ، دیدم فرمانداری تهران فکسی را ارسال کرده و از قول فرماندار از اعضای شورای شهر خواسته تا نرخ کرایه وسائل حمل و نقل را در سال جاری تثبیت کند!!!!!

دلیش این بوده که «هر گونه تغییر در خصوص افزایش نرخ جابجایی مسافر مستقیما بر زندگی اقشار کم درآمد جامعه تاثیر گذار است.»
دلیل واقعا خنده داری است!!!

از زمانیکه یادم می آید هرساله قیمت کرایه تاکسی ها افزایش یافته حال یک زمانی در دوران احمدی نژاد در شهرداری تهران بود که اینقدر بی نظمی زیاد بود که در طول سال دوبار نرخ ها اضافه می شد اما الان دو سالی هست که کمی این مسئله همیشگی نظم پیدا کرده و برچسب های مشخص، قیمت ها را اعلام می کند.گرچه هنوز تاکسیرانی وضعیت مطلوبی ندارد اما از این نظر یک نظم مشاهده می شود.

دوران احمدی نژاد را یادم هست که شهرداری به دلایل نامعلوم لایحه نرخ کرایه ها را هیچ موقع در زمان مقرر به شورا نمی داد و بعد از اینکه تاکسیرانان خود اقدام به افزایش نرخ می کردند،شهرداری در یک عمل انجام شده قرار می گرفت و حتی اگر نرخی را کمتر از آنچه که معمول شده بود تصویب می کرد اما در عمل مجبور بود به نظر آنهایی که در خطوط قیمت ها را تعیین کرده بودند تن دهد.

مثلا این خبر را مشاهده کنید که در مهر سال 82 هنوز نرخ کرایه ها تصویب نشده بود و معاون حمل و نقل شهرداری قول داده بود که این نرخ ها که برای سال 82 بود به زودی تصویب می شود........

یا مثلا در ابتدای سال 83 بود که هنوز لایحه نرخ کرایه ها به شورا ارسال نشده بود ولی کرایه ها بالا رفته بود و چمران آن زمان اینگونه اظهار نظر کرده بود:هر اظهار نظري از جانب شورا افزايش كرايه تاكسي را در پي دارد

این گزارش را هم خبرگزاری فارس از بازار آشفته نرخ کرایه ها در سال 83 نوشته بود که بدون هیچ مصوبه ای افزایش یافته بود

در نهایت هم در خرداد 1383 نرخ کرایه تاکسی ها در شورا تصویب که افزایش 15 درصدی داشت

سال 84 هم این نابسامانی وجود داشت اما در سالهای 85 و 86 وضع بهتر بود گرچه مطلوب نبود.مطمئنا قیمت پائین تر کرایه ها به نفع من نوعی که هر روز از تاکسی استفاده می کنم هم هست اما در این اظهار نظرها نباید فراموشکار باشیم.

هر ساله افزایش قیمت ها بیداد می کند اما فرمانداری می گوید: نرخ کرایه تاکسی ها تثبیت شود. الان نرخ چی تثبیت شده که نرخ کرایه تثبیت شود؟ آن ور قضیه تاکسیرانان قرار دارند که آنها هم قطعا مثل همه ما شهروند این شهر هستند......

به نظر من اگر دولت نگران افزایش کرایه ها است چرا به بخش تاکسیرانی سوبسید نمی دهد؟ من هم در توانم نیست که به دلیل کار خبرنگاری که انجام می دهم روزانه چندین هزار تومان را فقط برای کرایه استفاده از تاکسی اختصاص دهم ولی از صحبت های سیاسی دولتی ها هم حسابی شاکی می شوم!!!

این افراد همه چیز را از دیدگاه سیاسی می بینند!!!
امسال فقط خدا به داد مردمی برسد که به دلیل اینکه سال سرنوشت خیلی ها هست باید درگیر دعواهای سیاسی دولت و شهرداری شوند!!!! و تنها متضرر این دعواها باشند.

۱۳۸۷ فروردین ۱۶, جمعه

زندگی خصوصی شهردار لندن سوژه داغ بی بی سی

یک ماه دیگر انتخابات بسیار مهم شهرداری در شهر لندن انگلیس برگزار می شود. از چند ماه پیش بحث های مربوط به این انتخابات در رسانه های مختلف دنیا داغ شده و رسانه ای مانند بی بی سی زندگی خصوصی شهردار فعلی را مورد هدف قرار داده.
کن لیوینگستون شهردار فعلی و بسیار جنجالی لندن می خواهد برای بار سوم شانس خود را امتحان کند .او که نماینده حزب کارگر هست رقابت بسیار نزدیکی با نماینده محافظه کاران یعنی بوریس جانسون دارد.

داشتم خبرهای مربوط به شهرداران جهان را مرور می کردم که دیدم بی بی سی در تیتری زده که شهردار لندن پنج فرزند دارد و در لید خبر آمده که اعلام این موضوع که شهردار لندن ینج فرزند از سه مادر متفاوت دارد رقابت های انتخاباتی شهرداری را تحت تاثیر قرار داده است!!

البته بلافاصله از قول شهردار لندن آورده که رای دهنده ها هیچ گاه به زندگی خصوصی او علاقه ای ندارند.

بعد عنوان شده که شهردار لندن دو فرزند از فردی که با او زندگی می کند(پارتنرش)دارد. دو دختر از یک نفر دیگر و یک پسر از فرد دیگری!!

حالا مشخص نیست پر رنگ شدن این موضوع توسط رسانه ای مانند بی بی سی تا چه حد می تواند آراء مردمی را تحت تاثیر خودش قرار بده. ضمن اینکه در هر دوره لیوینگستون در زمان انتخابات جنجال به پا کرده است.در دوره اول انتخابات ،حزب کارگر گزینه دیگری برای شهرداری داشت اما لیوینگستون با اصرار فراوان می خواست نماینده این حزب در انتخابات باشد که در نهایت منجر به اخراج او از حزب شد. او در آن انتخابات به طور مستقل شرکت کرد و مهمترین رقیبش نماینده حزب کارگر بود. همین اقدام جنجالی او باعث شد تا توجه افکار عمومی جلب شود و او بالاترین را رای را بیاورد.........
ملاقات او با هوگو چاوز و اظهاراتش علیه یهودیان هم جنجال های دیگر شهرداری است که معروف به RED KEN هست.