۱۳۸۷ تیر ۷, جمعه

روزشمار بوستان بانوان آزادگان صفر نمی شود

10 تاریخ متفاوت بین سال های 1384 تا 1387 برای افتتاح بوستان مخصوص بانوان در بزرگراه آزادگان اعلام شده اما هنوز روزشمار بهره برداری از این پارک صفر نشده است.

یادم هست که سال 1383 لایحه احداث 5 بوستان مخصوص زنان در شورای شهردور دوم تصویب شد.البته من در کتاب شورای دور نخست هم با چنین مصوبه روبرو شدم که گویا مصوبه شورای دوم درباره مکانیابی این بوستان ها بود.
اما قرار بود نخستین بوستان مخصوص خانم ها بوستان آزادگان در بزرگراه آزادگان باشد.آن زمان ها هنوز احمدی نژاد شهردار بود و محمدی زاده استاندار فعلی خراسان رضوی معاون خدمات شهری!

در این سالها آنقدر تاریخ برای افتتاح این بوستان عنوان شده که مرور آن خالی از لطف نیست!!

*در تاریخ 20 مرداد 1383 شورای شهر یک فوریت طرح« احداث و ايجاد پاركهاي مادر توسط شهرداري تهران » را تصویب کرد.(5 پارك تهران به امكانات تفريحي براي بانوان تجهيز مي‌شوند)

*در تاریخ 20 بهمن 1383 و زمانی که احمدی نژاد شهردار بود ؛معاونش اعلام کرد که بوستان بانوان آزادگان خرداد 1384 به بهره برداری می رسد.(خرداد ماه سال آينده ؛فاز يك اولين بوستان مادر تهران به بهره‌برداري مي‌رسد )

*اما در شهریور 1384 قالیباف شهردار تهران شد و نخستین اتفاق در این زمینه تصویب لایحه ای دیگر در این رابطه در شورای شهر بود درباره جانمایی بوستان های دیگر مخصوص بانوان بود.(احداث پارك‌ مادر در بوستان‌هاي قائم ، چيتگر و گفتگو )

*در تاریخ 8 مرداد 1384 هم اعلام شد تا پایان سال 1384 بوستان بانوان آزادگان به بهره برداری می رسد.(بانوان تهراني تا پايان امسال صاحب پارك اختصاصي مي شوند)

* 18 دی 1384 بار دیگر تاریخ افتتاح تغییر یافت و اینبار اعلام شد که اوایل سال 1385 مراسم بهره برداری برگزار می شود.(بانوان تهراني صاحب 4 بوستان اختصاصي مي‌شوند )

*ماجرا زمانی جالب تر شد که در تاریخ 21 تیر 1385 مدیرعامل سازمان پارک ها پایان سال 1385 را زمان افتتاح بوستان بانوان آزادگان اعلام کرد(بانوان تهراني تا پايان سال صاحب پارك اختصاصي مي‌شوند ) اما در تاریخ 20 آبان 1385 اینبار توسط مشاور شهردار زمان بهره برداری از این بوستان آذر 1385 علام شد.(اولين بوستان مخصوص بانوان تهراني آذرماه افتتاح مي‌شود )

*سال 1386 هم شروع شد و اینبار در 22 اردیبهشت 1386 تاریخ افتتاح مرداد 1386 اعلام شد.(نخستين بوستان مخصوص بانوان تهراني مرداد افتتاح مي‌شود .)

*اما 15 مهر 1386 تاریخ دیگر باز پایان سال 1386 اعلام شد.(نخستين بوستان‌هاي بانوان در تهران تا پايان سال افتتاح مي‌شود )

*این تاریخ هم آمد و رفت اما از بوستان بانوان آزادگان خبری نبود تا اینکه در تاریخ 22 بهمن 1386 باز تاکید شد که در اسفند 1386 بوستان بانوان افتتاح می شود.(نخستين بوستان مخصوص بانوان در تهران اسفند افتتاح مي‌شود )

*اما 11 اردیبهشت 1387 شد و بار دیگر مشاور شهردار و خیلی های دیگر با جدیت تمام گفتند همزمان با میلاد حضرت فاطمه یعنی 4 تیر 1387 بوستان بانوان آزادگان به بهره برداری می رسد.(نخستين بوستان بانوان در پايتخت افتتاح مي‌شود )

البته همزمان با این وعده جدید ،بوستان بزرگ و زیبای« نشاط» تغییر نام داد و اینبار با نام «بهشت مادران» با حضورشهردار تهران به بهره برداری رسید و به عنوان نخستین بوستان مخصوص بانوان که تا آن زمان این کاربری را نداشت به همگان معرفی شد اما خیلی ها منتظر ساخته شدن بوستان آزادگان برای خانم ها بودند.

*به هر حال تاریخ 4 تیر هم گذشت و حالا جدید ترین تاریخ 8 مرداد 1387 اعلام می شود ...........
خیلی جالب است که برای ساخت چنین بوستانی بیش از ده تاریخ برای بهره برداری اعلام شده است . با توجه به اینکه تمام جست و جو هایم در این موضوع ، مربوط به اخبار خبرگزاری فارس است( چون جست و جوی این خبرگزاری نسبت به سایر خبرگزاری ها قوی تر ، دقیق تر و بهتر است) بنابراین شاید اگر در سایر خبرگزاری ها امکان چنین جستجو فراهم می شد تاریخ های متفاوت دیگری هم احیانا پیدا می شد!!!

گفته می شود در این پروژه با چهار پیمانکار قرارداد بسته شده که سه تای قبلی کلاه برداری هایی صورت داده اند.
سر این پروژه خیلی حرف های دیگر هم زده می شود مانند مکانیابی بسیار جالبش !!! و ....

یک نکته: علی محمد مختاری مدیرعامل سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری تهران یکی از با سابقه ترین های شهرداری است .او پیش از انقلاب کارمند این سازمان بود تا اینکه به مدیرعاملی رسید وبا شهرداران بسیاری کار کرد. روایت است ، این فرد خیلی به شغلش وابسته شده و اگر روزی او را برکنار کند قطعا برایش اتفاق های ناگواری می افتد!!اما اخیرا مشاهده شده در چند نوبت قالیباف انتقادهای تندی را نسبت به او داشته است .آخرین آن در مراسمی بود که قالیباف نسبت به تاخیر در پرداخت حقوق کارگران فضای سبز شهرداری تهران بسیارمعترض شد. حال هم این تاخیر در افتتاح بوستان آزادگان انتقادهای تندی را متوجه مختاری کرده است.

۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه

تهران امروز

یکی از دوستان در کامنت ها گله کرده بود که چرا درباره توقیف روزنامه «تهران امروز» چیزی در این وبلاگ ننوشته ام؟

واقعیتش اینقدر این روزها خبرهای بد درباره حرفه ام و بچه های خبرنگار می شنوم که نمی دانم کدام را بیان کنم؟این توقیف ها آنقدر زیاد شده که نمی دانم چه بگویم؟پیش خودم می گویم:« اصلا بنویسم !چه فایده دارد؟»

وقتی خبر لغو امتیاز را شنیدم خیلی خیلی ناراحت شدم.

اما این توقیف نتیجه چه بود؟ زیاده خواهی ؟ افراطی گری؟ غیر حرفه ای بودن؟ نقد پذیر نبودن دولت؟ فضای بسته رسانه ای؟ تبلیغ و بزرگ شدن؟ یا..........

اتفاق هایی که منجر به این توقیف شد کم نیست ! اما دردناکترین قسمتش این بود که ویژه نامه ای باعث بیکار شدن عده ای شد که هیچ کدام از افرادی که در آن ویژه نامه مطلب می نوشتند خبرنگار روزنامه تهران امروز نبودند!!البته نمی توان همه ماجرا را هم تقصیر آنها گذاشت چون ......
چه بگویم؟...

پی نوشت مرتبط:
روزهای در توقیف

تهران امروز و روزنامه هایی که تو مشتمون پنهان کرده ایم !

دانشکده فنا شده خبر

وقتی دکتر احمدی افزادی که در مدیریت کوتاه مدتش در دانشکده خبر بهترین بود می خواست از دانشکده خوب ما برود ، آرزو کردم یک ترم باقی مانده ام زودتر تمام شود چون با شنیده هایم درباره رئیس بعدی به این نکته رسیدم که دیگر دانشکده دانشکده بشو نیست.

اولین ماجرا مربوط به دیوار کشیدن در سلف دانشکده بود که البته در آخرای ترم خوشحال شدم که رئیس جدید آنقدر انعطاف دارد که بالاخره دیوار را برداشت اما حالا از دوستانم که در دانشکده مشغول تحصیل هستند چیزهایی می شنوم که واقعا متعجبم می کند.

من دانشکده خبر را خیلی دوست داشتم. فکر می کنم یکی از فعال ترین محیط های دانشگاهی بود چون بیشتر بچه ها خبرنگار بودند و هر اتفاق کوچک و بزرگ در دانشکده، خبر می شد. یادم هست در موضوع زمزمه های انحلال دانشکده در دوران ریاست جمهوری خاتمی بچه های دانشکده در یکی از برنامه های ریاست جمهوری این سوال را از خاتمی می پرسند و همین حساسیت ها تاثیر خودش را گذاشت و دانشکده قدرت بیشتری گرفت.

اما الان هر روز خبرهای ناامید کننده ای از دانشکده می شنوم و افسوس می خورم.

آخرین خبر درباره نحوه گزینش دانشجویان ترم جدید دانشکده بود که در وبلاگ خانم خلعتبری درباره اش خواندم.به نظرم اگر این موضوع صحت داشته باشد باید پیگیری کرد (تا هرجایی که امکان دارد) تا حق خوری نشود.



بهترین دوران دانشکده زمان ریاست دکتر احمدی افزادی بود که گویا خون تازه ای به رگ های دانشکده تزریق شد.شاید دکتر ما را بد عادت کرد. در اتاق او همیشه بر روی خبرنگارها باز بود و او اکثر مواقع ناهارش را در سلف همراه با دانشجویان می خورد و در زمان ناهار درباره همه چیز حرف می زدیم.

نشریه های دانشکده در زمان دکتر در حال شکوفایی بود که پاتوغ یکی از آنها بود اما آنقدر دوران مدیریت دکتر احمدی کوتاه بود که خیلی از طرح ها بعد از رفتن ایشان به سرانجام نرسید.

من فقط باید اظهار امیدواری بکنم تا زودتر این شرایط بد سپری شود.

پی نوشت:(برخی از نوشته های دانشجویان فعلی دانشکده)

پرچم های پیشنهادی سران دانشکده خبر برای امریکا و اسراییل!

اخراج مرد محبوب دانشکده خبر

افتتاح نمایشگاه عکس عاشورای دانشجویان دانشکده خبر(سلف گالری دانشکده)

۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

خبرنگاران ،شورا را تحریم کردند نه روابط عمومی را

داشتم وبلاگ آقای نجفی عضو شورای شهر را می خواندم که به اتفاقی که امروز خبرنگاران در شورا ایجاد کرده بودند اشاره کردند اما گویا ایشان اشتباه متوجه شدند یا اشتباه به اطلاع ایشان رسانده اند. خبرنگاران به عملکرد اطلاع رسانی تک تک اعضای شورا معترض بودند نه به نحوه برخورد روابط عمومی شورای شهر !!بنابراین امروز جلسه علنی شورای شهر را تحریم کردند نه روابط عمومی را!!

من همیشه به این نکته اذعان داشته و دارم که در طول کار خبری ام روابط عمومی های بسیاری را دیده ام اما هیچ جا مثل روابط عمومی شورا محیط صمیمی و دوستانه ای را برای تمام خبرنگاران ایجاد نکرده بود!!

اما ماجرا از چه قرار بود؟
روز یکشنبه روابط عمومی شورای شهر اعلام کرد:« خبرنگاران از حضور در جلسه با سخنگوي شوراي شهر که بعد از جلسه علنی اما بدون حضور مستمع برگزار می شود خودداري کنند؛ زيرا موضوع اهميت چنداني نداشته و خود روابط عمومي اقدام به ارسال اخبار خواهد كرد.»

اما من در مسیر به سمت شورای شهر متوجه این ماجرا شدم و به روابط عمومی گفتم :« در را ه شورا هستم».روابط عمومی هم گفت بنابراین به طبقه اول که محل برگزاری جلسات است نروم. قبول کردم. در این هنگام یکی از دوستانم زنگ زد و گفت :« اهالی سرخه حصار جلوی در شهرداری تحصن کرده اند. »
با وجود چند کار بانکی که داشتم ،ساعت حدود 10 و نیم جلوی در شهرداری بودم . 300 نفر از اهالی معترض سرخه حصار خیابان بهشت را بسته بودند و تمام خیابان های اطراف قفل شده بود. ساعت یازده و نیم و بعد خوابیدن هیجانات اهالی سرخه حصار راهی شورا و دفتر یکی از اعضا شدم و خبرها را دریافت کردم . به روابط عمومی آمدم که در این هنگام و همزمان با هم چند خبرنگار دیگر هم سر رسیدند.همه تصمیم گرفتیم با توجه به اینکه خسرو دانشجو سخنگو به روابط عمومی نیامده ، خبرنگاران به اتاق وی روند و همین کار را هم کردیم و او به ناچار ما را پذیرفت و اخبار را منتقل کرد!!!

اما گویا افرادی روابط عمومی را تحت فشار گذاشته بودند و گویا این امر باعث شد روابط عمومی از خبرنگارها بخواهد به دفتر روابط عمومی برای ارسال خبر مراجعه نکنند!!

ما هم در پارکشهر جلسه تشکیل دادیم و در تصمیمی قرار شد برای اعتراض به جریان اطلاع رسانی شورای شهر و نحوه برخورد آنها با خبرنگاران جلسه سه شنبه شورا را تحریم کنیم.

من در اون جلسه پارکشهری اظهار نگرانی کردم که این جریان نباید به نفع هیچ کدام از گروه های شورای شهر تمام شود و اعتراض ما به همه آنها است........

خلاصه تصمیم گرفتیم با خبری که خودداری خبرنگاران از حضور در جلسه شورای شهر را اعلام می کرد با محدودیت های اخیر مقابله کنیم اما گویا اشتباهاتی را مرتکب شدیم. من شخصا به اشتباهات خودم اذعان می کنم و می گویم در نهایت من بازی خوردم ولی پشیمان هم نیستم چون می دانم می توانیم این ماجرا را نوع دیگر رقم بزنیم....

هفت سال است دارم نون و نمک روابط عمومی شورای شهر را می خورم اما در عین حال احساس آزادی خوبی را در شورای شهر داشتم و به این امر واقفم که روابط عمومی شورای شهر به هیچ عنوان در کار اطلاع رسانی من خلل ایجاد نکرده است.
افرادی که خلل در کار اطلاع رسانی من ایجاد کردند اعضای شورای شهر بودند. هیچ فرقی هم بین اصلاح طلب و اصولگرا نبوده. یک روز یک اصلاح طلب عضو شورا به من بی احترامی کرد و روز دیگر یک اصولگرا این موضوع را تکرار کرد....
اعتراض ما اعتراض به نحوه اطلاع رسانی گزینشی هم بود. چون معتقد بودیم در مسائلی مانند کمک 3 میلیاردی به لبنان قرار نبود اطلاع رسانی صورت گیرد و تنها یک اتفاق این جریان را معکوس کرد.
این کار ما حواشی زیادی هم داشت . در مجموع با وجود برخی اتفاق های مثبت که اقدام ما در پی داشت اما برخی سوء استفاده ها از سوی اعضای شورای شهر هم رخ داد که باید با این موضوع مقابله کرد.من از این سوء استفاده ها ناراحت هستم.
این سوء استفاده ها نحوه برخورد آنها با ماجرا بود.
در ضمن در این جریان شناختم نسبت به برخی از آدم ها اطرافم خیلی بیشتر شد.
مرتبط:
پی نوشت بسیار مهم:آقای نجفی بسیار متشکر هستم که متن حاشیه جلسه را اصلاح کردید و موضوع برخورد تبعیض آمیز روابط عمومی را حذف کردید.

۱۳۸۷ خرداد ۲۶, یکشنبه

خبرنگار دلقکی که شهردار لندن شد

درباره شهردار سابق لندن در این وبلاگ زیاد نوشته بودم چراکه شخصیت جنجالی او برای من جالب بود اما هیچگاه تصور نمی کردم شهردار جدید از نظر شخصیتی جالب تر از کن لیوینگستون باشد.


یک ماه پیش که انتخابات شهرداری در لندن برگزار شد حزب کارگر و نامزد این حزب یعنی شهرداری که هشت سال بر این شهر حکومت کرد شکست خوردند و نامزد محافظه کاران برنده این رقابت نزدیک شد.

اما بوریس جانسون کیه؟
جد بوریس جانسون علی کمال نام داشته که روزنامه نگار ترک بوده و مدت کوتاهی هم در دولت احمد پاشا حضور داشته است.پدر بزرگش عثمان علی جزو ترک های عثمانی بود که به انگلیس مهاجرت کرد و نام خود را به ویلفرد جانسون تغییر داد.

خود بوریس جانسون در نیویورک به دنیا آمده است.یک ازدواج منجر به طلاق داشته اما دومین ازدواجش با دختر یکی از مدیران بی بی سی بوده است و خودش هم سردبیر چند مجله بوده است و زمانی هم گویا در روزنامه ها سیاست های کن لیوینگستون شهردار را نقد می کرد.

خلاصه اینکه در دهه اخیر وارد حزب محافظه کاران شد و به دلیل شوخ طبعی، حرکات و نوع لباس پوشیدنش معروف به دلقک شد.

حالا هم که شهردار لندن هست اما لباس دلقکی را کنار گذاشته و جالب این جاست که اگر به سایت شهرداری لندن مراجعه کنید الویت های کاری او را به طور جز به جز مشاهده می کنید. مثلا اگر به بخش حمل و نقل بروید می بینید که در هر بخش حمل و نقلی برنامه های ویژه و خاص دارد.

من گزارشی را در این رابطه ترجمه کردم که به زودی در یکی از مجلات کار می شود.گزارشی در این رابطه سایت بی بی سی منتشر کرده که نویسنده مطلب فردی به نام برایان ویلر است که تشابه فامیلی با پدر زن جانسون یعنی چالز ویلر دارد و گزارشی با جزئیات کامل از زندگی اوست.بخشی از گزارش من هم با استناد به این گزارش است.......

۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

سایه همیشگی سیاست بر سر شورایاری ها

شورایاری ها یا همان انجمن معتمدان محله در دو دوره ای که پشت سر گذاشتند همیشه جنجال هایی را هم به دنبال خود داشتند.جنجال هایی که خود باعث و بانی آن نیستند اما افرادی که در سیاست و سیاست بازی دستی دارند آن را دنبال می کنند.

در شورای اول که تماما اصلاح طلب بودند شورایاری ها شکل گرفتند یعنی در سال 1379 (یا 80) تا اینکه در انتهای سال 1381 شورای اول منحل شد .
دوره فعالیت شورایاری ها دو ساله تعریف شده بود بنابراین در بحبوحه انحلال شورا دوره فعالیت آنها تمام شده بود و آنها بلاتکلیف ماندند.

در شورای دوم ، دو سال تعداد 87 شورای یاری به صورت کج دار مریض برای اینکه شکل خود را پیدا کند و آماده برگزاری انتخابات دوره دوم شود حال چه به صورت قانونی یا غیر قانونی فعالیت کرد و با کمیسیون فرهنگی شورا گام برداشت تا اینکه برگزاری انتخابات دوره دوم آنها در جلسات غیر علنی شورا جنجال آفرید یعنی دلیل اصلی آبستراکسیون شورای دوم در یکی از جلسات غیر علنی شد.

این نشان از قدرت پنهان شورایاری ها دارد تا اینکه سنگ های بزرگ دولت جدید جلوی راه شورایاری ها قرار گرفت اما با هر زحمتی که بود انتخابات در اسفند 1383 با هر بدبختی در دو مرحله برگزار شد و اینبار 370 محله یعنی تمام محلات تهران شورایاری دار شدند.
دوره دو ساله این انجمن ها در تاریخ 9 اردیبهشت به پایان رسید.
اما هیچ تکاپویی را از سوی کمیسیون فرهنگی برای پیگیری مقدمات کار برای شکل گیری دوره سوم شاهد نبودیم تا اینکه در آخرین روز اردیبهشت امسال یعنی حدود دو هفته پیش این کمیسیون یادش آمد تا برای شکل گیری شورایاری های دور سوم طرحی دو فوریتی ارائه کند و وقتی این طرح در دستور کار روز سه شنبه که جلسه صحن علنی شورا برپا است قرار نگرفت(به هر دلیل منطقی یا غیر منطقی) توسط دو روزنامه اصلاح طلب این مطلب را پررنگ کردند اما هیچ گاه کم کاری خود را توضیح ندادند.یعنی جرقه جنجال درباره شورایاری ها زده شد......

حال من به شما قول می دهم هم از سوی دولت و هم شورا و هم شهرداری برگزاری انتخابات سومین دوره با جنجال همراه می شود و عده ای در این بین پی منافع شخصی خود می روند.

باور ندارید!
نظاره کنید!