۱۳۸۴ آذر ۷, دوشنبه

برنامه رپرتاژي جاسبي و خبرگزاري هاي دانشگاه آزاد

با بعضي از سازمان هاي شهرداري كه ارتباط نزديك تري دارم ، مي دونم براي پخش يه موضوع تبليغاتي و يا برنامه سازي درباره سازمانشون و حتي پخش برنامه هايي در راستاي فرهنگ سازي براي شهروندان بايد خداتومن پول به بخش مربوطه صدا و سيما بپردازند.
تو روزنامه ها هم كه به اندازه كافي گزارش تبليغاتي يا رپرتاژي وجود داره.
خب با اين اوصاف، حضور چشمگير جاسبي در تلويزيون و مصاحبه هاي اختصاصي اخير روزنامه ها با اون را چطور بايد ارزيابي كرد؟؟
در يك قسمت از مصاحبه تلويزيون با جاسبي، اون از خبرگزاري هايي كه تاسيس كرده حرف زده كه من را حسابي عصباني مي كنه !! خبرگزاري هاي دانشگاه آزاد آنا و ايسكانيوزهستند!!!
واقعا ببخشيدا!!توهين به كسي نباشه ها!!ولي گويا خبرگزاري ها دارند مثل علف سبز مي شوند!!
و تاسف بيشتر داره وقتي مي شنوي ، خبرنگارهاي غير حرفه اي اين خبرگزاري ها كه معمولا هيچ سابقه كاري هم ندارند به اندازه دبير گروه هاي خيلي از خبرگزاري هاي معروف تر و روزنامه ها سطح بالاتر، حقوق مي گيرند!!
اين يعني نوعي هرج و مرج رسانه اي!!!

۱۳۸۴ آذر ۲, چهارشنبه

تخلف هاي گستره سازمان فرهنگي هنري شهرداري در مديريت سابق

تخلف هاي مالي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در مديريت قبلي، داره صداش و گندش در مي آيد.
ديروز تو جلسه شورا اين موضوع سر و صداي زيادي كرد.

ساعت 11 بود كه دستور جلسه هاي شورا تموم شد و نوبت به تذكرات اعضا به شهرداري رسيد.
موضوع جالب در تذكرات اعضاي شورا اينه كه توي 2 سالي كه احمدي نژاد شهردار تهران بود، 13 تذكر توسط اعضا به شهردار ارائه كه تنها به 6 مورد جواب داده شد ولي ديروز 5 تا از اعضا تذكر داشتند!!!

اولش سلطانخواه گزارشي درباره روند پيگيري تذكرات، كه بر عهده هيات رئيسه هست ،داد كه كاشاني را شاكي كرد.

كاشاني مي گفت: اولين تذكر شورا در سال 82 بوده كه هيات رئيسه در سال 84 پيگيري كرده!!!
سلطانخواه اين موضوع را رد كرد ولي كاشاني گفت: حرفهايي كه مي زنم بر اساس برگه هايي است كه هيات رئيسه به ما داده.

خلاصه اينكه تذكرات شروع شد . يه آن چشمم به صندلي هاي جلويي صحن شورا افتاد و كتابچه اي كه دست آقايي بود و رويش نوشته شده بود گزارش مالي سازمان!!علي عسگري رئيس جديد سازمان فرهنگي هنري را تا به حال نديده بودم و حدس زدم با توجه به تذكر دو هفته پيش خادم، اين آقا رئيس جديد باشه!!

تذكرات اعضا داشت طولاني ميشد و پچ پچ هايي در ميان صندلي هاي وسطي مربوط به اعضاي شورا شكل گرفته بود. يعني گروهي كه من آنها را آدمهاي منصف ، منطقي و كاركن تر مي دونم. اينجوري كه بوش ميومد انگار عده اي دوست نداشتند گزارش سازمان فرهنگي هنري خونده بشه!!

يه آن شريعتمداري از اون وسطا صداش در اومد و سلطانخواه منشي شورا را مخاطب قرار داد كه اين وظيفه منشي است كه حضور رئيس سازمان فرهنگي هنري را در دستور قرار مي داد و حالا كه قرار نگرفته و شما به مسئوليت خودتون عمل نكرديد بايد گزارش رييس سازمان تو جلسه امروز مطرح بشه!

چهره سلطانخواه ديدني بود و عصبانيت در چهره اش موج مي زد. خنده ام گرفت!! خادم چون در خيلي مواقع آدم ملاحظه كاري هست ، وقتي مي خواد يه عمل انتحاري و اعتراضي انجام بده شريعتمداري و يا بيادي را ميندازه جلو تا اونا كه بدون ملاحظه حرف مي زنند خواسته اش را بيان كنند.

بالاخره عسگري اومد تا گزارش خودش را بده و اولش هم گفت كه من فقط گزارش مالي را ارائه مي كنم و هيچ قضاوتي هم نمي كنم. خلاصه كلامش اين بود كه سازمان تو 6 ماه كل بودجه خودش را هزينه كرده و تازه 4 ميليارد تومان هم خارج از بودجه هزينه كرده و 5 ميليارد تومان هم بدهي دارد!!

بعد از گزارش عسگري سوال هاي اعضا مطرح شد. خادم يه سوال خيلي جالب از عسگري پرسيد كه گفته ميشه سازمان 216 ميليون تومان به پژوهشكده مهدويت در قم داده، 100 ميليون تومان براي احداث بانك اطلاعاتي گياهان دارويي!!!و 200 ميليون براي عكسبرداري از نسخ خطي هزينه كرده و جالب تر اينكه چند ماه پيش قراردادي 100 ميليوني براي انتشار سررسيد سال 84 بسته است؟

همه اين موارد را عسگري تاييد كرد. خانم خير هم پرسيد كه شما مطمئن هستيد اين رقم ها درست هست كه وقتي عسگري دوباره تاييد كرد ، خير گفت:"باور كردني نيست!!"

راستي عسگري مي گفت در طول اين سالها كه سازمان فعاليت ميكنه اين اولين گزارش مالي هست كه تدوين شده!!

آخرش هم قرار شد تمام جزئيات گزارش روشن بشه و اگه تخلف محرز شد پيگيري قانوني بشه!!

نمي دونم مشايي نظرش چيه!!
رئيس سابق سازمان و رييس فعلي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري!!!

۱۳۸۴ آبان ۲۴, سه‌شنبه

تكميل پست قبلي

امروز شوراي شهر بودم.آخر جلسه نسرين سلطانخواه با مهنوش معتمدي آذري يكي از زنان شورا، داشتند صحبت مي كردند.

كلاغ ها خبر دادند كه درباره من صحبت مي كردند!!!سلطانخواه داشت ماجراي سوال پرسيدن من را با معتمدي مطرح مي كرد و گويا معتمدي جواب داده چرا يه بار اين خانم(يعني من)نيامده از خودمون اين سوال رابپرسه!!!

كلاغه بقيه حرفها را نتونسته بشنوه ولي مي گفت گويا سلطانخواه حسابي شاكي بوده و داشته گوشي را ميداده دسته معتمدي كه حواسش باشه!!
در ضمن نفر سوم زنان شورا خانم خير هست كه من خيلي دوستش دارم .با اونكه از اون هم مي تونم انتقاد كنم ولي از همه صاف و ساده تر هست.

نسرين جون

وقتي سبك نوشتن خبر در رسانه هاي ما سخت و خشك و خيلي خيلي رسمي است ، ديگه هيچ فردي قادر نيست بفهمه در نشست خبري نسرين سلطانخواه رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري چه گذشته!!!
خبرها با يك وعده توخالي شروع و به پايان مي رسه.
خبر همه خبرگزاري ها و روزنامه ها را درباره اين نشست خوندم.دقيقا همينطور بود و فقط روزنامه جام جم اينگونه شروع كرده:صبح ديروز نخستين جلسه مطبوعاتي نسرين سلطانخواه ، رئيس جديد مرکز امور زنان و خانواده در حالي برگزار شد که وي به سوالات خبرنگاران به صورت مبهم و غيرشفاف پاسخ مي داد.
من هم از سلطانخواه سوال پرسيدم ولي به سوال من جواب نداد!!گفتم :دو سال و نيم در شوراي شهر تهران به همراه دو زن ديگه هستيد ولي هيچ طرحي درباره زنان در شورا ارائه نشده،چرا زنان شورا خنثي برخورد مي كنند؟
ايشان فقط با بيان اينكه ارائه طرح درباره زنان خارج از مسئوليت شورا است به مسئول روابط عمومي اشاره كرد كه سوال بعدي پرسيده بشه البته قبلش سوال من را با يك سوال كه وظيفه شورا چيه جواب داد ومن هم وظيفه شورا را گفتم ولي فراموش كردم بگم كه شورا روي هر مسئله در شهر ميتونه طرح بده چون اسمش "شوراي شهره"نه شوراي شهرداري!!!و وقتي مسئول روابط عمومي مي خواست جواب سلطانخواه را توجيه كنه ، سلطانخواه با لحن بدي گفت:ادامه نديد اين سوالها به اينجا مربوط نيست و بايد در شورا پرسيده شود!!
خلاصه اينكه روابط عمومي و سلطانخواه جوري جواب دادند كه گويا نقد زنان شورا بايد در شورا مطرح بشه و بقيه مسايل زنان در مركز زنان!!!!
خبرنگار جام جم هم اين سوال را پرسيد ولي سلطانخواه هيچ جوابي نداد!!!
خيلي غير مسلط به سوال ها جواب داد و وعده وعيد تو صحبت هاش زياد بود!!
وقتي آدمي جلوي احمدي نژاد گ.........اصلا بي خيال !
4 سال ديگه وضعيت زنان ما چه جوريه؟؟
راستي از خبرنگاري در حوزه زنان اصلا خوشم نمي آد!!خيلي محيط بديه!

۱۳۸۴ آبان ۱۸, چهارشنبه

ايرانشهر

دست تمام روزنامه نگارهاي با وجدان و اخلاق گرا درد نكنه!دست آقاي مهرداد مشايخي دبير گروه شهرآراي ايرانشهر همشهري هم درد نكنه كه مطلب من را با نام خبرنگار خودش كار مي كنه!!
ايرانشهر امروز همشهري شاهكاره!!فقط به خاطر اضافه كردن يك پاراگراف مسخره به آخر گزارش من ، اون را به اسم خبرنگار خودشون كار كرده!!
به تمام حرفه اي هاي حرفه روزنامه نگاري تبريك ميگم!!!!!!!!

۱۳۸۴ آبان ۱۵, یکشنبه

خواب زمستاني ساعت‌هاي تهران

چند ماه پیش بود که کتاب هزارستان پاریزی را داشتم می خوندم.البته کامل نخوندمش ولی همون اولای کتاب، دکترپاریزی به یک نکته درباره ساعت های تهران اشاره می کنه!

این نکته برای من خیلی جالب بود و به یکی از سوژه هام برای نوشتن گزارش تبدیل شد تا اینکه بعد از چند ماه تنبلی گزارش را نوشتم.اگه تعریف نباشه ولی خودم از این گزارش خیلی خوشم اومد!!


خواب زمستانی ساعت های تهران
سالها پيش در ميدان مخبرالدوله تهران دو ساعت توسط بلديه تهران نصب شده بود كه يكي رو به جنوب و ديگري رو به شمال بود. اين دو تا ساعت هيچ وقت نمي‌شد كه با هم مطابق باشند، اغلب يكي دو ساعت با هم تفاوت داشتند. خدا رحمت كند مرحوم محمود مسعود را، يك بار در روزنامه مرد امروز نوشت: هر وقت اين دو ساعت با هم ميزان شوند كار اين مملكت هم اصلاح خواهد شد. اين نكته آنقدر ظريف بود كه دهان به دهان مي‌گشت و بلديه چون ديد كه واقعا نمي‌تواند اين نقص را رفع كند براي رهايي از شماتت مردم، اول كاري كه كرد آن ساعت‌ها و ستون ساعت را از ميدان برداشت: حاجي مرد و شتر خلاص!

دكتر "محمدابراهيم باستاني‌پاريزي" با روايت اين داستان در كتاب هزارداستان خود به مشكلي از تهران قديم اشاره مي‌كند كه هنوز و در عصر جديد اين شهر با آن مواجه است. ساعت‌هاي برخي از ميادين تهران هميشه در خواب زمستاني به سر مي‌برند.



ساعت در ميدان


ساعت‌هاي تزييني، زينت‌بخش بسياري از ميادين هستند و اشكال متنوعي دارند كه يكي از آنها برج ساعت است. اين ساعت‌ها اثر قوي بر چشم، فكر و ذهن رهگذر دارد و اگر به دقت مكان‌يابي و با حساسيت جايگاه آن طراحي شود، نشانه قوي در شهر محسوب مي‌شود و تاثير بصري قوي خواهند داشت، اين نوع اثر حجمي، فرم باستاني ندارد و در قرن‌هاي اخير به كار گرفته شده است.

سازمان زيباسازي شهر تهران در يك سال اخير قرارداد نصب 200 ساعت را در ميادين و حتي ايستگاه‌هاي اتوبوس بسته است.

مهمترين ويژگي اين ساعت‌ها به گفته مهندس «ابوالقاسم وحدتي‌اصل» مديرعامل سازمان زيباسازي، متحدالشكل بودن آنهاست.

وي در گفت‌وگو با UNA در اين باره مي‌گويد: «نصب اين ساعت‌ها مبلمان متحدالشكلي را براي ميادين به ارمغان مي‌آورند و يك نظم ساختاري را به شهر مي‌دهند.»

در يك سال اخير با نصب تدريجي ساعت‌هاي جديد در ميادين، مردم ساعت‌هاي خود را با ساعت ميادين تنظيم مي‌كردند اما اين موضوع چند ماهي بيشتر دوام نياورد تا خواب زمستاني به سراغ برخي از اين ساعت‌ها آمد.

وحدتي‌اصل به طور كامل به اين موضوع واقف است و اين انتقاد را مي‌پذيرد. وي قبل از مطرح شدن سئوالي در اين خصوص خود به تشريح ساختار اين ساعت‌ها مي‌پردازد و مي‌گويد: «اين ساعت‌ها با برق كار مي‌كنند اما در مواقع ضروري كه برق نباشد با باطري‌هاي موقتي كه توسط برق شارژ مي‌شوند نيز كار مي‌كنند.»

وي مي‌افزايد: «سازمان زيباسازي از مناطق شهرداري تهران خواسته است تا به اين ساعت‌ها برق برسانند چون باطري‌ها تا يك مدت مي‌توانند جوابگو باشند و به تدريج از قدرت آنها كاسته مي‌شود.»

وي هماهنگي بين مناطق براي تامين برق ساعت‌ها را خواستار مي‌شود و مي‌گويد: «تامين برق علاوه بر تنظيم ساعت‌ها چراغ داخل ساعت‌ها را نيز روشن مي‌كند تا در شب هم قابل استفاده باشند.»

وحدتي‌اصل در پايان تصريح مي‌كند كه در تهران ميدان ساعت مانند آنچه كه در برخي از شهرهاي كشور و دنيا هست، وجود ندارد. اما سازمان زيباسازي در نظر دارد با نصب ساعت‌هاي كارآمد و متحدالشكل تمام ميادين تهران را تبديل به ميدان ساعت كند.

اما باستاني‌پاريزي در پي‌نوشت روايت خود از ساعت هاي ميدان مخبرالدوله درباره مشكل ساعت‌هاي تهران مي‌گويد:‌ «به عقيده من معجزه كشور سوئيس در بانكداري و ثبات اقتصادي آن نيست، در ثروت مردمش نيست، در اينكه تورم در آنجا از همه كشورها كمتر است نيست، در بي‌طرفي نيست، در شركت نكردن در جنگ نيست،‌ در آب و هوا و نظافت و لطافت و آداب مردم آن نيست، در هيچ كدام نيست. معجزه سوئيس در اين است كه بيش از پنجاه عدد ساعت، با قيافه‌هاي مختلف فقط و فقط در سالن فرودگاه آن هست و هيچ كدام از اين ساعت‌ها حتي يك ثانيه با هم تفاوت ندارند و همه يك وقت را نشان مي‌دهند.»

توفيق سوئيس در همين امر جزيي، ما را آگاه مي‌كند كه چنين ملت‌هايي مي‌توانند معجزه سياسي و اقتصادي هم داشته باشند.