چند ماه پیش بود که کتاب هزارستان پاریزی را داشتم می خوندم.البته کامل نخوندمش ولی همون اولای کتاب، دکترپاریزی به یک نکته درباره ساعت های تهران اشاره می کنه!
این نکته برای من خیلی جالب بود و به یکی از سوژه هام برای نوشتن گزارش تبدیل شد تا اینکه بعد از چند ماه تنبلی گزارش را نوشتم.اگه تعریف نباشه ولی خودم از این گزارش خیلی خوشم اومد!!
این نکته برای من خیلی جالب بود و به یکی از سوژه هام برای نوشتن گزارش تبدیل شد تا اینکه بعد از چند ماه تنبلی گزارش را نوشتم.اگه تعریف نباشه ولی خودم از این گزارش خیلی خوشم اومد!!
خواب زمستانی ساعت های تهران
سالها پيش در ميدان مخبرالدوله تهران دو ساعت توسط بلديه تهران نصب شده بود كه يكي رو به جنوب و ديگري رو به شمال بود. اين دو تا ساعت هيچ وقت نميشد كه با هم مطابق باشند، اغلب يكي دو ساعت با هم تفاوت داشتند. خدا رحمت كند مرحوم محمود مسعود را، يك بار در روزنامه مرد امروز نوشت: هر وقت اين دو ساعت با هم ميزان شوند كار اين مملكت هم اصلاح خواهد شد. اين نكته آنقدر ظريف بود كه دهان به دهان ميگشت و بلديه چون ديد كه واقعا نميتواند اين نقص را رفع كند براي رهايي از شماتت مردم، اول كاري كه كرد آن ساعتها و ستون ساعت را از ميدان برداشت: حاجي مرد و شتر خلاص!
دكتر "محمدابراهيم باستانيپاريزي" با روايت اين داستان در كتاب هزارداستان خود به مشكلي از تهران قديم اشاره ميكند كه هنوز و در عصر جديد اين شهر با آن مواجه است. ساعتهاي برخي از ميادين تهران هميشه در خواب زمستاني به سر ميبرند.
ساعت در ميدان
ساعتهاي تزييني، زينتبخش بسياري از ميادين هستند و اشكال متنوعي دارند كه يكي از آنها برج ساعت است. اين ساعتها اثر قوي بر چشم، فكر و ذهن رهگذر دارد و اگر به دقت مكانيابي و با حساسيت جايگاه آن طراحي شود، نشانه قوي در شهر محسوب ميشود و تاثير بصري قوي خواهند داشت، اين نوع اثر حجمي، فرم باستاني ندارد و در قرنهاي اخير به كار گرفته شده است.
سازمان زيباسازي شهر تهران در يك سال اخير قرارداد نصب 200 ساعت را در ميادين و حتي ايستگاههاي اتوبوس بسته است.
مهمترين ويژگي اين ساعتها به گفته مهندس «ابوالقاسم وحدتياصل» مديرعامل سازمان زيباسازي، متحدالشكل بودن آنهاست.
وي در گفتوگو با UNA در اين باره ميگويد: «نصب اين ساعتها مبلمان متحدالشكلي را براي ميادين به ارمغان ميآورند و يك نظم ساختاري را به شهر ميدهند.»
در يك سال اخير با نصب تدريجي ساعتهاي جديد در ميادين، مردم ساعتهاي خود را با ساعت ميادين تنظيم ميكردند اما اين موضوع چند ماهي بيشتر دوام نياورد تا خواب زمستاني به سراغ برخي از اين ساعتها آمد.
وحدتياصل به طور كامل به اين موضوع واقف است و اين انتقاد را ميپذيرد. وي قبل از مطرح شدن سئوالي در اين خصوص خود به تشريح ساختار اين ساعتها ميپردازد و ميگويد: «اين ساعتها با برق كار ميكنند اما در مواقع ضروري كه برق نباشد با باطريهاي موقتي كه توسط برق شارژ ميشوند نيز كار ميكنند.»
وي ميافزايد: «سازمان زيباسازي از مناطق شهرداري تهران خواسته است تا به اين ساعتها برق برسانند چون باطريها تا يك مدت ميتوانند جوابگو باشند و به تدريج از قدرت آنها كاسته ميشود.»
وي هماهنگي بين مناطق براي تامين برق ساعتها را خواستار ميشود و ميگويد: «تامين برق علاوه بر تنظيم ساعتها چراغ داخل ساعتها را نيز روشن ميكند تا در شب هم قابل استفاده باشند.»
وحدتياصل در پايان تصريح ميكند كه در تهران ميدان ساعت مانند آنچه كه در برخي از شهرهاي كشور و دنيا هست، وجود ندارد. اما سازمان زيباسازي در نظر دارد با نصب ساعتهاي كارآمد و متحدالشكل تمام ميادين تهران را تبديل به ميدان ساعت كند.
اما باستانيپاريزي در پينوشت روايت خود از ساعت هاي ميدان مخبرالدوله درباره مشكل ساعتهاي تهران ميگويد: «به عقيده من معجزه كشور سوئيس در بانكداري و ثبات اقتصادي آن نيست، در ثروت مردمش نيست، در اينكه تورم در آنجا از همه كشورها كمتر است نيست، در بيطرفي نيست، در شركت نكردن در جنگ نيست، در آب و هوا و نظافت و لطافت و آداب مردم آن نيست، در هيچ كدام نيست. معجزه سوئيس در اين است كه بيش از پنجاه عدد ساعت، با قيافههاي مختلف فقط و فقط در سالن فرودگاه آن هست و هيچ كدام از اين ساعتها حتي يك ثانيه با هم تفاوت ندارند و همه يك وقت را نشان ميدهند.»
توفيق سوئيس در همين امر جزيي، ما را آگاه ميكند كه چنين ملتهايي ميتوانند معجزه سياسي و اقتصادي هم داشته باشند.