به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر !
اما تو دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را
*من گون هستم یا نسیم؟
۷ نظر:
تو مث نسیم
مسافر
و اسیر این زمینی
انگاری منم اسیرم
حالا که چاره نداریم
چاره جز بودن نداریم
بیا تا ستاره باشیم
تویه این شبای تاریک...
سلام رفیق
اسفند ÷ارسال برام یه اس ام اس فرستادی به مناسبت عید که فوق العاده بود ولی امان از این حافظه ی بی حوصله و گوشی عوض کردنها...اگه یادت اومد برای تبریک عید چی فرستادی خبرم کن!
سلام.
مسافر بودن و نسیم بودن بهتر از ساکن بودنه. آب هم هر چند بزرگ و زیاد باشه اگه ساکن باشه تبدیل به تالاب می شه.
yadi az ma nemikoni ,az del beravad har ankeh az dideh beraft.
سلام خانم خوانساری ....
شما هم که کم پیدا شدین ؟
مشتاق دیدار ......
"گون از نسیم پرسید" نتیجه جستجو به اینجا رسوند منو، اما انگار شما خداحافظی کردید با وبلاگتون.
: یکی
عنوان: دروغ تا کجا محض رضای خدا چشماتون رو باز کنین
بعد رای بدین
برنامه نود سیاسی ....
دوستان رو دعوت میکنم به رفتن به سایت یو تیوب
دوستان میخام دعوتتون کنم که این لینکها رو ببینین و لطف کنین به همه توصیه کنن ببینن
http://www.youtube.com/
برین اینجا و سرچ بزنین نود سیاسی باور کنین غافلگیر میشین
ببینین و بعد رای بدین
خواهش میکنم این رو در وبلاگها منعکس کنید.
ارسال یک نظر