۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

تمام هیجانات شورای دور اول+عکسی قدیمی از عطریانفر

شیده، دوست خوبم نوستالژی شورای اول را با یک عکس زنده کرد. داشت تعریف می کرد که داره عکس های قدیمی را می بینه و فقط حیف که یک عکس نیست، عکسی که من داشتم و براش فرستادم...کلی خاطره با این عکس برای من زنده شد:

روز آخر شورای دور اول یعنی 18 دی 1381 بود. می خواستند صلاحیت ملک مدنی، شهردار آن دوران تهران را بررسی کنند اما طیف کارگزارانی های شورا مانند عطریانفر و علیزاده طباطبایی و... مانع شدند و با خروج از شورا، جلسه را از رسمیت خارج کردند.
این عکس که در روزنامه ایران منتشر شد لحظه خروج عطریانفر را نشان می دهد(آخی! الان زندانه). وقت اذان ظهر بود. وضو گرفت. وارد جلسه شد. روی صندلی اش که نزدیک جایگاه خبرنگارها بود نشست. جوراب هایش را پاش کرد. میکرفن را روشن کرد و اعلام کرد که دستور جلسه بعدی را قانونی نمی داند و بعد بلند شد. کتش را پوشید و از جلسه رفت.

اصغر زاده بسیار عصبانی بود. یک لحظه بهت جلسه را فرا گرفت. بعد اصغر زاده بلند شد. از جلوی جایگاه خبرنگاران رد شد و گفت :«نماينده‌اي كه از مردم رأي گرفته و وكيل مردم است اما وظيفه خود را انجام نمي‌دهد، با جنازه (غايبان جلسه) هيچ فرقي نمي‌كند.بهتر است مردم تهران 5 جنازه‌ را پس بگيرند(به 5 نفری اشاره می کرد که جلسه را ترک کردند)»
متن تقریبا کامل صحبت های آن روز اصغرزاده

نکته: در این عکس من هم کنار دوستم شیده نشسته ام. اما آقای عطریانفر مانع شده اند.(دقیقا پشت سر عطریان فر هستم)
شیده هم دراین باره نوشته

۳ نظر:

نیایش ناجی گفت...

خانم خوانساری سلام
من اندکی و فقط اندکی شما را از راه دور می شناسم
وخوشحالم که با وبلاگتان آشنا شدم...

بعضی از مطالبتان را خواندم و حظ بردم...

به من هم سر بزنید...
من نتوانستم خبرنگار شوم ولی با دنیای خبرنگاری هم نا آشنا نیستم...

ارادتمند (بانام مستعار نیایش ناجی)

مرتضی - ح گفت...

سلام دوست عزیز
همیشه خوب و سلامت باشی ...
راستی ! کلبه شیده روشن شده ... خیلی وقت بود که ننوشته بود و با نوشتنهاش حسابی خوشحالم کرد .... که حداقل سلامته ...
موفق باشید دوست خوب من ....

نارنجستان قلم گفت...

سلام
طراحی وبلاگتون بسیار زیباست اما چون به مسائل شهری علاقه زیادی ندارم مطالبتون رو درست نخوندم
من یه هم صنفم یه خبرنگار به منم سر بزنید
منتظر حضورتان در "نارنجستان قلم" هستم