۱۳۸۶ خرداد ۲۱, دوشنبه

سه روزنامه اصلاح طلب و سه دیدگاه

دیروز جلسه شورای شهر بود و امروز داشتم بازتاب جلسه را در روزنامه ها بررسی می کردم. نحوه انعکاس خبر جلسه در سه روزنامه هم میهن، اعتماد و شرق برایم جالب بود. دو روزنامه (اعتماد و شرق) به حاشیه ها پرداختند و هم میهن با وجودی که به اصل جلسه پرداخته اما در متن خبر حاشیه های دیگری را گنجانده است.

روزنامه اعتماد امضا نشدن حکم شهردار را با این خبر جدید پیش برده است که تاخیر در امضای حکم به دلیل امتناع چهار نفر از اعضای شورای شهر برای امضای صورتجلسه انتخاب شهردار است. این خبر از منبع آگاهی در شورای شهر گرفته شده است اما باید در صحت آن تردید کرد چراکه اگر اینگونه می بود حتما مسئولان دولتی این موضوع را اعلام می کردند که مثلا مدارک صورتجلسه ناقص است در حالیکه مسئولان وزارت کشور در این مدت هیچگاه به این موضوع اشاره نکردند و همیشه بررسی صلاحیت و روند
اداری را مورد تاکید قرار دادند.


اما روزنامه هم میهن درباره جلسه نوشته و در لید تحلیلی مطلب به تغییر رویکرد خسرو دانشجو به عنوان سخنگو شورا اشاره کرده که دو هفته است بدون اینکه خبرنگاران از او سوالی بپرسند از وزارت کشور می خواهد حکم شهردار را امضا کند چون تبعات دارد. البته هیچگاه از این تبعات چیزی عنوان نشده چون ما که می بینیم شهردار دارد کار خودش را انجام می دهد. هم میهن به این نکته تاکید کرده که چرا دانشجو دو هفته است که سنگ شهرداری را به سینه می زند که در رای گیری اخیر به او رای نداد(شاید هم رای داد چون هنوز تکلیف آن رایی که برگشت به سمت قالیباف مشخص نیست و گزینه شیبانی رد شده است) اما به هر حال در دوره قبل هم دانشجو یکی از مخالفان سرسخت قالیباف بود . اما حاشیه هم میهن درباره چرت زدن طلایی در جلسه دیروز شورا بود که مثل هفته گذشته در زمان ارائه گزارش مسئولان شهرداری درباره بافت های فرسوده به خواب نیمه عمیقی رفته بود.


روزنامه شرق به شورایاری ها پرداخته و بدون اینکه از منبعش که احتمالا رئیس کمیسیون فرهنگی شورا بوده نامی ببره درباره احتمال جدا شدن ستاد شورایاری ها از کمیسیون فرهنگی و اجتماعی خبر داده است. خوب بهر حال شورایاری ها برای خیلی ها چرب است و دعوا بر سر در اختیار داشتن آن هم قابل پیش بینی!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

فرق روزنامه نگار خوب و بد و فرق جهت گیری روزنامه ها از همین جاها مشخص میشه دیگه!

ناشناس گفت...

mosahebeye man ba ali asgari ro bekhoon azizam

ناشناس گفت...

خداییش دلم برای خوانسار یا دیدن یک خوانساری تنگ شده بود.
در ضمن اون بالا نوشتید طهران
و
زیر هر مطلب نوشته تهران
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
!!!!!!!!!!