۱۳۸۶ مهر ۱۲, پنجشنبه

سایت فردا ،دکتر نجفی و مصاحبه با من

جا خوردم ، اصلا شوکه شدم. انتظارش را نداشتم.
بعد از جلسه شورای شهر بود. رفتم سراغ دکتر نجفی تا درباره موضوعی مصاحبه کنم.
گویا می خواست از موضوعی مطمئن شود!

شما خانم....
گفتم فلانی هستم.
گفت :«شما علیه من در سایت فردا مطلب نوشته اید؟»
گفتم :« من در سایت فردا مطلبی ننوشته ام . من تمام حرفهایم را در وبلاگم می نویسم.»
گفت: «بیا دفترم تا نشانتان دهم و ابتدا تکلیف تهمت هایی که زدید مشخص شود.»
به این فکر کردم که مصاحبه شرطی شده است. مصاحبه نکرد و رفت!!
در روابط عمومی شورا از وبلاگم پرینت گرفتم و به طبقه پنجم رفتم. کنار در اتاق ،دو نام نوشته شده بود:محمد علی نجفی و علیرضا دبیر.

به مسئول دفتر آقای نجفی گفتم که فلانی هستم و آقای دکتر گفتند که به دفترشان بیایم.
مسئول دفتر رفت با پرینت نوشته من که در سایت فردا قرار گرفته بود برگشت.
من که این نوشته را دیده بودم پرینت وبلاگم را منگنه کردم و روی آن توضیحاتی نوشتم که این مطالب در وبلاگ شخصی من نوشته شده است و امیدوارم سوءتفاهم ها برطرف شود.
نیم ساعت بعد مسئول دفتر ایشان به روابط عمومی آمد و پرینت مطلب سایت فردا را به همراه توضیحات نجفی به من تحویل داد که من توضیحات ایشان را به همراه توضیحات خودم اینجا می نویسم.
ایشان نوشته اند:

خواهر گرامی
انتقاد اصلی من به مطلب شما است و اشکالات موجود در آن و نه اینکه چرا در سایت فردا یا هر سایت دیگری نوشته شده است . اگر مطلب منصفانه باشد در هرجا که نوشته شده باشد ، مهم نیست.(مرد باید که گیرد اندر گوش*******ور نوشته است پند بر دیوار)
سپس دکتر نجفی ابتدای مطلب من درباره زیر سوال بردن مجموعه شورا که خود زنی است را مورد اشاره قرار داده اند و نوشته اند :«چرا خود زنی مگر هر انتقاد از خود ، خودزنی است. علاوه بر آن حرف من انتقاد از عملکرد یک مجموعه است که بنده عضوی از آن هستم ، آنهم عضوی که در تصمیم گیری نحوه اداره شورا نقشی ندارد.»

حال من از آقای نجفی می پرسم که من هم انتقاد کردم . یعنی باید با یک انتقاد اینگونه برخورد شود. انتقاد من در رسانه هایی که در اختیار دارم منعکس نشد(خودم نخواستم) چون دلم می خواست آن را در رسانه شخصی خودم منتشر کنم. چطور می توان قضاوت کرد که انتقاد شما به شورا و حتی به من منصفانه است اما انتقاد من به شما غیر منصفانه است؟
می دانید برخورد شما من را یاد چه انداخت؟ یاد حرکت دکتر زیاری عضو شورای دوم افتادم که قبلا در این وبلاگ نوشته بودم. و در این زمینه برای من اصلاح طلب و اصولگرا بی معنا شد!
در ضمن من از شما انتظار این برخورد را نداشتم. حالا گستاخانه تر می گویم که من به شما رای دادم و حق این را دارم که از شما انتقاد کنم. چرا باید همیشه گفته شود شرکت در انتخابات وظیفه است. وظیفه ات را که انجام دادی برو خونه ات بنشین و کاری به ادامه آن و افرادی که انتخاب کردی نداشته باش؟من می خواهم ادامه وظیفه ام را هم انجام دهم!!(البته اگر وظیفه باشد!!)
من به اصلاحات یک کورسوی امیدی داشتم ولی با این برخوردها ، این کورسوی امید از بین می رود. این بود اصلاحات؟ این بود
اصلاح طلبان که با یک انتقاد من را شوکه می کنند؟

نوشته اید: «واقعا اصلاح طلبان شورای اول فقط به جان هم افتادند؟این حرف منصفانه است؟ از کارکنان شورا بپرسید که چقدر طرح
های کارشناسی در شورای اول داده شد که متاسفانه در شورای دوم دنبال نشد. هنوز هم بخشی از مصوبات در آئین نامه های مورد عمل شورا همان مصوبات شورای اول است.»

من بی انصافی نکردم و نوشته ام ،آنها در سال اول بنای شورا را نهادند. خاطره خوبی از شورای دور نخست تهران در ذهن شهروندانش شکل نگرفت. شورای شهر دوره اول کار خود را با انرژی شروع کرد و آئین نامه ها و قوانین ابتدایی را به سرعت تدوین کرد اما در میانه راه جنجال ها بر سر شهرداران منتخبش ، این شورا را با چالشی مواجه کرد که در نهایت به انحلال آن منجر شد.
استعفاهای گسترده اعضای شورای شهر باوجود گذشت تنها چهار ماه از عمر این نهاد نخستین جرقه های شکاف را میان اعضای شورای شهر تهران روشن کرد. افرادی که چند ماه قبل و در انتخابات شوراها رای اعتماد مردم را کسب کرده بودند، به جایگاه سبز رنگ خود در شورای شهر راضی نشدند و خواستار تصاحب صندلی های قرمز رنگ مجلس شورای اسلامی در دوره ششم بودند. غرضی ، کدیور، سلیمانی ، آل اسحاق و عبدالله نوری از جمله افرادی بودند که با استعفا برای انتخابات مجلس خیز برداشتند. در این بین تنها جمیله کدیور و داوود سلیمانی به خواسته خود رسیدند و عبدلله نوری در میانه راه مسیرش به سمت «اوین» تغییر داده شد و غرضی و آل اسحاق هم نتوانستند رای مردم را برای بار دیگرجلب کنند.

جنجال ها و فحش و فحش کاری ها که خود من شاهدش بودم همه کارها را تحت شعاع قرار داد.الویری استیضاح شد و سپس استعفا داد و ملک مدنی با بدترین حالت توسط وزارت کشور دولت اصلاحات از کار برکنار شد. از کارمندان شورا هم پرسیدم (با وجود اینکه خودم هم در آن زمان حی و حاضر بودم) آنها هم جنجال ها را به یاد داشتند. نتیجه اش را هم در انتخابات دور دوم شورا دیدید!! همان طرح شورایاری ها که از ابتکارات شورای اول بود با این دعواها بدترین ضربه ها را خورد و بدترین دوران خود را پشت سر گذاشت. طفلی شده بود که از همان ابتدا مادرش آن را ترک کرده بود.

یک قسمتی هم آورده اید :«چند نفر سراغ دارید پشت در اتاق من مانده باشد؟ یک مورد را بفرمائید.»
یک مورد را می گویم. خود من! تعجب نکنید . من انتظار داشتم این مسئله با گفت و گوی مستقیم با شما برطرف شود اما پشت در اتاق شما منتظر ماندم و با نامه و نامه نگاری توسط مسئول دفتر شما روبرو شدم.
درباره میزان آرا در شورا هم جوابی داده اید و گفتید:«مگر من گفته ام در تمام موارد ما 7 رای داریم ؛من گفته ام در بهترین شرایط 7 رای ، پس این جواب چه ربطی دارد؟»

من اصلا به این موضوع قائل نیستم . چون در این شورا افرادی را می بینم که در شهرداری ذوب شده اند و بنابراین حساب آنها و رای آنها را با اصلاح طلبان شورا جدا می دانستم. من اصلا به بهترین و بدترین شرایط اعتقادی ندارم. من حتی به انتخابات اعضای هیات رئیسه هم کاری ندارم که شما در بهترین شرایط هفت تا رای بودید. من به طرح های کارشناسی ای اعتقاد دارم که در صورت ارائه شدن هیچ فردی جرات مخالفت با آن را نداشته باشد و15 رای باشد. در این زمینه ما خبرنگاران هم حتما یاریگر شما خواهیم بود.

شما در رابطه با اینکه من پرسیدم که شما چکار کردید، نوشته اید:«اتفاقا طرح دارم ولی شما خبر ندارید . از طرف دیگر هیچ امکانی برای آوردن نیروهای متخصص به شورا وجود ندارد و تنها برای یکنفر نیروی متخصص حدود 5/1 ماه است که معطل شده اند . »
درباره ارئه راه حل هم گفته اید:«من که در همان صحبت هایم با خبرنگاران راه حل مورد نظر خودم را گفتم: در مسائل مهم و عمیق تصمیم سازی ها باید از کارشناسان استفاده شود و برای این امر باید کمیته های تخصصی در سطح شهر و زیر نظر اعضای شورا تشکیل گردد.»

آقای نجفی من تمام نوشته های شما را در اینجا قرار دادم و حال اصلا برایم اهمیت ندارد که اگر بار دیگر به سراغتان آمدم جوابم را می دهید یا نه!! شاید در بلک لیستی(لیست سیاه) که در نخستین روزهای شورا از آن یاد می کردید قرار گرفته ام. اما بدانید من همانی هستم که یکی از مصاحبه هایم (با خودتان)را در سایتتان قرار دادید. من همانم که بارها با شما مصاحبه کردم و هیچ ایرادی به آن وارد نبوده !!مطمئن باشید از قلمم هیچ گاه مغرضانه استفاده نکرده ام و نمی کنم.