تو روابط عمومی شورای شهر دور یک میز بزرگ می نشینیم و با خنده و شوخی خبر می نویسیم. این کار همیشگی یکشنبه ها و سه شنبه های ماست.
اوضاع رسانه های ما آنقدر ملتهب جریان های سیاسی است که هربار در این جمع فردی کم یا زیاد می شود.
از اوضاع بد یکدیگر کم و بیش اطلاع داریم .بعضی ها به طور علنی رسانه خود را به سخره می گیرند اما عده ای هم هستند که با وجود اینکه از رسانه های خود دل پر خونی دارند ولی سکوت را به شکایت کردن ترجیح می دهند.
دو نفر تو جمع ما هستند که قبلا دبیران گروه های خبری خبرگزاری ایلنا بودند اما دست روزگار یکی را خبرنگار خبرگزاری موج کرد و دیگری را به خبرگزاری شهر کشاند.
خبرنگار اسبق خبرگزرای مهر هم به دلیل رفتارهای دبیر گروهش ،مجبور به خروج از این خبرگزاری شد و سر از یکی از روزنامه هایی درآورد که این روزها اخراج خبرنگارانش سر و صدا به پا کرده .
بعد از او ،از خبرگزاری مهر خبرنگار دیگری به جمع ما اضافه شد اما باز هم به دلیل مشابه مجبور به جدا شدن از گروه ما و خبرگزاری وابسته به شهرداری تهران شد.
چندتا از خبرنگاران هم به دلیل بسته شدن روزنامه هاشون یا تعطیلی آن از این جمع رفتند.
خبرنگار همشهری هم که از قدیمی ترین خبرنگاران این حوزه از شورای دور اول بود هم چند ماه پیش تغییر پیدا کرد و خبرنگار جدید این روزنامه به طور بی انصافانه ای از سوی یکی از اعضای شورای شهر در صحن علنی شورا مورد توهین قرار گرفت.
اخیرا چند تا خبرنگار از سایت هایی مثل جامع نیوز یا برنا نیوز هم به جمع ما اضافه شده اند که آینده آنها و سایت هایشان بسیار مبهم هست.
خبرنگار دیگری هم به دلیل اختلاف عقیده با دبیر گروهش مجبور به تغییر گروه شد و از این حوزه خبری رفت.
من هم که از همون روز اول تکلیفم با رسانه ام مشخص بود!!
حالا غرض از این نوشته ها چه بود؟
رسانه های کشور مبتلا به بیماری سختی شده اند. نوشته همکار ندیده ام الناز انصاری(اخیرا از روزنامه اعتماد اخراجش کرده اند)،تحت تاثیرم قرار داد .او در جایی درباره معامله های پنهان شهرداری با روزنامه نوشته است اتفاقی که قبلا هم در روزنامه های دیگر افتاده بود.
اوضاع رسانه های ما آنقدر ملتهب جریان های سیاسی است که هربار در این جمع فردی کم یا زیاد می شود.
از اوضاع بد یکدیگر کم و بیش اطلاع داریم .بعضی ها به طور علنی رسانه خود را به سخره می گیرند اما عده ای هم هستند که با وجود اینکه از رسانه های خود دل پر خونی دارند ولی سکوت را به شکایت کردن ترجیح می دهند.
دو نفر تو جمع ما هستند که قبلا دبیران گروه های خبری خبرگزاری ایلنا بودند اما دست روزگار یکی را خبرنگار خبرگزاری موج کرد و دیگری را به خبرگزاری شهر کشاند.
خبرنگار اسبق خبرگزرای مهر هم به دلیل رفتارهای دبیر گروهش ،مجبور به خروج از این خبرگزاری شد و سر از یکی از روزنامه هایی درآورد که این روزها اخراج خبرنگارانش سر و صدا به پا کرده .
بعد از او ،از خبرگزاری مهر خبرنگار دیگری به جمع ما اضافه شد اما باز هم به دلیل مشابه مجبور به جدا شدن از گروه ما و خبرگزاری وابسته به شهرداری تهران شد.
چندتا از خبرنگاران هم به دلیل بسته شدن روزنامه هاشون یا تعطیلی آن از این جمع رفتند.
خبرنگار همشهری هم که از قدیمی ترین خبرنگاران این حوزه از شورای دور اول بود هم چند ماه پیش تغییر پیدا کرد و خبرنگار جدید این روزنامه به طور بی انصافانه ای از سوی یکی از اعضای شورای شهر در صحن علنی شورا مورد توهین قرار گرفت.
اخیرا چند تا خبرنگار از سایت هایی مثل جامع نیوز یا برنا نیوز هم به جمع ما اضافه شده اند که آینده آنها و سایت هایشان بسیار مبهم هست.
خبرنگار دیگری هم به دلیل اختلاف عقیده با دبیر گروهش مجبور به تغییر گروه شد و از این حوزه خبری رفت.
من هم که از همون روز اول تکلیفم با رسانه ام مشخص بود!!
حالا غرض از این نوشته ها چه بود؟
رسانه های کشور مبتلا به بیماری سختی شده اند. نوشته همکار ندیده ام الناز انصاری(اخیرا از روزنامه اعتماد اخراجش کرده اند)،تحت تاثیرم قرار داد .او در جایی درباره معامله های پنهان شهرداری با روزنامه نوشته است اتفاقی که قبلا هم در روزنامه های دیگر افتاده بود.
اینقدر فضای رسانه های کشور آلوده است که نمی توان به راحتی نفس کشید. نزدیک انتخابات است و منافع اشخاص کله گنده خبرنگاران را له می کند.
دیگر استقلال خبرنگار بی معنا شده است. رسانه ها در اختیار منافع کله گنده ها قرار گرفته اند .نمی تونی واقعیت ها را انعکاس دهی باید منافع رسانه را حتی اگر اشتباه هم باشد دنبال کرد بدون هیچ حرف اضافی!!
عده ای هم در این بین دلالی خودشون را می کنند چیزی که تو شهرداری بسیار فراوان دیده می شود!!