در افسانه ها از پرنده اي شگفت انگيز ياد شده است.....
پرنده اي که تنها يکبار در طول زندگيش آواز مي خواند....
از بدو تولد او به دنبال خارزار است و تا آنرا نيابد آرام ندارد آنگاه که يافت تيزترين و بلندترين خار را انتخاب کرده و خود را در ميان آن اسير مي کند و زيباترين آواز را سر مي دهد تا جائيکه جان مي سپارد....
بلبلان و چکاوکان با مرگ او آواز سر مي دهند....
او تمام زندگي خود را به يک آواز مي بازد....
آوازي که همه آنرا مي شنوند....
و خداوند و فرشتگان نيز در آسمانها گوش فرا مي دهند و لبخند بر لبانشان جاري مي گردد....
از "رمان پرندگان خارزار اثر کالین مک کالو"
۱ نظر:
سلام.خوبین؟فوق العاده بود
ارسال یک نظر