۱۳۸۴ خرداد ۲۹, یکشنبه

جو انتخاباتی امروز

امروز عکس العمل ها به نتایج انتخابات دیدنی بود.به چندتا از خبرنگارای حوزه شهری زنگ زدم که خیلی ها هنوز تو شوک بودند.به خیلی هاشون به شوخی می گفتم تو دولت آینده چه پستی را قبول می کنید که یکی می گفت آبدارچی ریاست جمهوری می شم و یکی دیگه می گفت زندانبان می شم(این شغل آینده روشنی داره).
یکی از بچه ها به چندتا از اعضای شورا زنگ زده بود و می گفت کلی دارند خوشحالی می کنند.
به شورای شهر هم زنگ زدم.یکی از بچه های روابط عمومی می گفت اینجا عروسیه!مرتب شیرینی دارند پخش می کنند.کلی هم smsیک شکل دریافت کردم."اگر دست به دست رای به اکبر دهیم از آن به که کشور به ......"
یکی از بچه ها می گفت این smsرا کسی اگه جرات داره به موبایل چمران بفرسته!!
روزنامه شرق را میخوندم که درباره کنفرانس مطبوعاتی دیروز احمدی نژاد نوشته بود.نحوه جواب دادن احمدی نژاد را کاملا می تونستم تصور کنم!خیلی موقع ها سر اینجوری جواب دادنش اعصابم حسابی به هم ریخته بود!حتی ریز خندیدنهاش!
این قسمت را داشته باشید:
"احمدى نژاد كه از مراسم خارج مى شد خبرنگار شرق از او پرسيد آيا زندانيان سياسى را آزاد خواهيد كرد؟ كانديداى رياست جمهورى اما فقط مى خنديد. اين سئوال دوباره و دوباره تكرار شد نهايتاً چنين پاسخى را به همراه داشت: «كدام زندانيان سياسى؟ زندانيان سياسى در آمريكا؟» احمدى نژاد سوار ماشين شد و هوادارانش شعار مى دادند: « صل على محمد، بوى رجايى آمد.»"

بارها در سوال پرسیدن از احمدی نژاد با اینگونه جوابها و ادا و اصولها مواجه شده ام.یادم نمی رود روزی را که درباره ساخت و سازهای غیر مجاز بعضی از ارگانها در دارآباد از شهردار سوال می کردم و اون با تحکم می گفت به این سوال جواب نمی دهم و با تکرار سوال من ،مصرتر در جواب ندادن می شد و می گفت:سوالی بپرس که دوتا مشکل مردم را حل کند!!و من سوال دیگری را مطرح کردم ولی درپایان جواب دادن به سوالم دوباره سوال اولیم را تکرار کردم ولی احمدی نژاد بدون هیچ حرفی از اتاق خارج شد.