۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۶, یکشنبه

قالیباف بماند یا برود؟

گویا بحث انتخاب سرپرست برای شهرداری خیلی جدی شده است اما بحث انتخاب سرپرست از کجا ناشی می شود؟
این موضوع را بیادی نایب رئیس شورای شهر برای اولین بار مطرح کرد و بحث سرپرست از قانون مبهم شوراها ناشی می شود چراکه تو قانون شوراها دوره فعالیت شهرداری چهارساله اومده اما بعضی ها تفسیر می کنند این چهارسال در برابر چهارسال دوره شورای شهر هست بنابراین الان دوره فعالیت قالیباف با اونکه کمتر از دو سال شهردار بوده به اتمام رسیده است اما بعضی دیگر معتقدند که قالیباف الان می تواند شهردار باقی بماند تا شورا درباره او تصمیم گیری کند.

اما تو شورا اینجوری تفسیر می شود که شانس ماندن قالیباف 50 به 50 است یعنی به احتمال زیاد هفت نفر از اعضای شورا با قالیباف هستند و هفت نفر نیستند و این وسط رای خادم که تو هیچ کدام از این گروه ها نیست تعیین کننده است و او می تواند بازی کند.

اما احتمال دیگر ،کاندیداتوری اعضای شورای شهر است که در اینصورت با قالیباف چهار گزینه برای شهرداری مطرح می شوند که خیلی از احتمالات را بهم می ریزد.
به هر حال باز هم مانند قبل باید پشت درهای بسته منتظر انتخاب شهردار بمانیم.

اما چرا من قالیباف را خیلی موفق نمی دانم؟ شما فکر می کنید وظیفه یک شهردار چیست؟ تو دنیا می گویند شهرداری حزب چپ و راست نمی شناسد و توانایی شهرداربا وظایف روزمره اش مانند جمع آوری زباله ، فعالیت های عمرانی و فرهنگی و اجتماعی و خدماتی سنجیده می شود.اما همه شهرداران این وظایف را باید انجام دهند ولی نوع انجام آن مهم است.
شهرداری که پروژه عمرانی را اجرا می کند(پروژه هایی که قبلا تعریف و طراحی شده اند) تنها وظیفه اش را انجام می دهد و هیچ منتی بر سر مردم ندارد. اگر جدول های بزرگراه مدرس ترمیم و بازسازی می شود ، به نظر من این وظیفه شهرداری است که به آن باید عمل کند بنابراین هیچ لزومی ندارد با استفاده از امکانات شهر که همان بیلبوردها هستند تبلیغ کند و نمایش دهد که بله من ! در حال جدول گذاری هستم و این جدول ها این مزایا را دارند!!!
شهردار باید فکر تحول گرایانه داشته باشد.چه پروژه ای در این مدت طراحی شده که مثلا ما 5 سال دیگر نتایج آن را ببینیم. من اصلا به کارهای روزانه شهردار کاری ندارم . من به فکر و ایده های نویی معتقد هستم که یک شهردار را از شهردار دیگر متمایز می کند.
قالیباف چه میزان این فکر نو را داشت؟ آیا 137 و 1888 را می توان یک کار جدید و نو دانست؟
من می گویم 15 سال پیش تفکر احداث فرهنگسراها ایجاد شد. روزنامه همشهری متولد شد. احداث تونل رسالت کلید خورد. کلی بزرگراه طراحی شد. کشتارگاه تغییر کاربری داد و........... . من اینها را ایده نو می نامند شاید البته بی انصافی باشد و بگوییم که مثلا کرباسچی 9 سال شهردار بود و این ایده ها را رو کرد و نباید از شهرداری که 19 ماه به بهشت آمده این انتظار داشت اما به نظر من حتی جرقه ای از این ایده ها را حداقل من شاهد نبودم.
من معتقدم تهران به هر کدام از این ایده ها که در زمان خودش فراتر از کار شهر دار بود ولی در عین حال جزو وظایفش بود نیاز دارد وگرنه هر شهرداری باید و موظف است چاله چوله های شهر را پر کند.
در ضمن آقای قالیباف این پرسش ها را جواب دهد . چه فکر نویی در زمینه ترافیک در این 19 ماه اجرا شد؟ آیا مکانیزه کردن خدمات شهری خیلی هنر است یا جهان صنعتی و توسعه یافته که خیلی سال پیش خدمات شهری خود را مکانیزه کرده بود ما را مجبور به عبور از این ایستگاه کرد. یعنی بالاخره باید ما به مرحله مکانیزه کردن خدمات شهری می رفتیم یا نه؟
و خیلی سوال های دیگر. من هیچ نظری درباره تثبیت یا تغییر مدیریت شهری ندارم وتنها نظاره گر هستم اما اگر قالیباف باز هم انتخاب شود باید به انتقادها هم توجه کند . شاید من قالیباف را از احمدی نژاد در شهرداری موفق تر بدانم ولی معتقدم که هیچ کدام از عهده کشور داری بر نمی آیند!!!

۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

اولا کشور ما اساسا از بسیاری جهات از دیگر کشورهای صنعتی عقب است و عبور از این ایستگاه ها هم عرضه بسیار زیادی می خواهد. به راستی چند تن از مدیران ما از این ایستگاه ها که به نظر شما باید از آنها عبور شود عبور کرده اند؟ قطعا حافظه تاریخی ما قضاوت می کند که بسیار کم. و اینکه از نظر فیزیکی شهر به سوی الکترونیک شدن و مکانیزه شدن پیش برود قطعا عرضه زیادی می خواهد که قالیباف این عرضه را دارد و من افراد کمی را می شناسم که این عرضه را داشته باشند.
ثانیا تغییر محوری که قالیباف پای آن ایستاد و به نظر من مساله بلندمدتی است، تشکیل شورایاری ها و توجه بيشتر به محلات و حالت فدراليسم است. دقیقا مثل خود شوراها که آقای خاتمی پای آن ایستاد و تاثیرات عمیق و بلندمدتش را می بینیم و باز هم خواهیم دید. یا نگاه به بحث مدیریت واحد شهری که البته دولت مقاومت می کند، اما اگر محقق شود قطعا تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. اینها در تفکر قالیباف هست و به آن اعتقاد دارد و این نکته مثبتی است. اگر شما تونل رسالت را پروژه بزرگ و مهمی می دانید، باید گفت که آن هم گذرگاهی بوده که ما خیلی دیر از آن عبور کرده ايم. من پروژه شهر آفتاب را بزرگتر می دانم. نگاه قالیباف به شهر الکترونیک از مسائل ديگری است که مدیران دیگر ما اکثرا ندارند. ساماندهی صنایع و مشاغل و عزم جدی برای خارج کردن آنها از تهران ایده دیگری است که مدتها است بر روی زمین مانده است.

جالب است. شما فکر کرده اید در سوئیس زندگی می کنید؟ ما در تهران وظایف ذاتی شهرداری اگر انجام شود باید کلاهمان را به هوا بیاندازیم، و فراموش نکنیم که همان هم عرضه زیادی می خواهد. امیدوارم وارد بحث شوید تا از جوانب آگاه تر شویم.

ناشناس گفت...

در ضمن فراموش کردم ذکر کنم که خرید سهام بانک سرمایه و همچنین تاسیس تعاونی اعتباری شهر قطعا از تاسیس فرهنگسراها کار سخت تری بود، ولی قالیباف انجامش داد. بدون اینکه مثل کرباسچی حمایت بی چون و چرای دولت وقت را داشته باشد. این هم مساله خیلی مهمی است. نه قالیباف و نه احمدی نژاد حمایت دولت وقت را نداشتند.

درباره کرباسچی باید اذعان کرد که او مدیر قوی و خوش فکری بود، ولی تهران توسعه بی قواره ای را در عصر او تجربه کرد و در همان دوران اکثر قنات های ما نابود شد و باغ های ما نابود شد و ...
چرایش را خیلی نمی دانم

ناشناس گفت...

تعاونی شهر اختیارات اندکی دارد ضمن اینکه این فکر مال 10 سال پیش بود که مجوز گرفته شده بود.بانک سرمایه هم که هنوز اتفاق خاصی نیافتاده باید منتظر بود و دید آیا 10 سال دیگر نتیجه می دهد یا نه!حتی خود اینها می گویند اسنادی برای پیاده راه سازی ولیعصر دارند که نشون می دهد طرح پیاده راه سازی مال سال 73 هست اما اجرایی نشده بود.من نمی خواهم تمام اقدامات قالیباف را زیر سوال ببرم اما می تونم همینجا 10 تا مورد را براتون اسم ببرم که قالیباف شعار داد ولی عمل نکرد مثل خط ویژه بزرگراهی، تاکسیمتر، تراموا ، ساخت آبنما و خیلی چیزهای دیگر .باید قبول کنید که طرح متکدیان که البته مال کمیسیون فرهنگی بود اما توسط شهرداری اجرا شد هم موفق نبود .البته دلیل موفق نبودنش هم خیلی گسترده هست و تنها به شهرداری بر نمی گردد.من بی انصاف نیستم ولی می خواهم با نگاه یک خبرنگار کاملا بی طرف به قضایا نگاه کنم.این را مطمئن باشید که با تعصب به قضایا نگاه نمی کنم.سیاست رسانه ای قالیباف به تمام معنا خیلی ضعیف هست.سیاست خودش هم به عنوان یک فرد مثلا سیاسی هم ضعیف هست.

ناشناس گفت...

در ضمن تشکیل شورایاری ها مربوط به شورای شهر هست نه شهرداری .جناب محسن خان حتما شما هم بعضی از انتقادات من را که صرفا انتقاد هست را قبول می کنید.باز هم می گویم که نمی خواهم همه اقدامات قالیباف را زیر سوال ببرم حداقل می توانم بگویم از احمدی نژاد بهتر کار کرد ولی سیاست احمدی نژاد کجا و سیاست قالیباف کجا!!من تا چند ماه پیش بدون انتقاد به شهردار نگاه می کردم و از کسی که انتقاد می کرد خوشم نمی آمد نوشته های قبلی من این را تقریبا نشون می دهد ولی باید از این جو بیرون می آمد و در نهایت بیرون آمد الان خیلی راحت هستم چون می دونم با بی انصافی قضایا را نگاه نمی کنم این را مطمئن باشید.من بازهم خواستار تثبیت مدیریت هستم چون می دونم چرخش مدیریت در شرایط فعلی خیلی هزینه بر هست و تا وقتی مدیریت بر این شهر طولانی مدت نباشد نمی توان انتظار تحول هم داشت.راستی من درباره برخی از تغییر و تحولات قالیباف هم انتقاد شدید دارم .نمی فهمم چرا سردار بیژنی باید در راس سازمان خیلی تخصصی بازیافت قرار بگیرد در حالیکه گرچه مدیر قبلی توسط یکی از اعضای شورای شهر به احمدی نژاد توصیه شده بود اما انصافا در بدنه سازمان بود و به مسائل بازیافت آشنا بود.یا تفکر نوریان معاون اجتماعی شهردار را قبول ندارم.من نوریان را یک فرد خیلی مذهبی می دانم که با اعتقاد راسخش کار می کند اما در برخی موارد بسته بودن این دیدگاه ها آسیب جدی می زند.دنیامالی دغدغه های زیادی دارد .او هم باید به فدراسیونش بپردازد و هم به پروژه های عمرانی شهرش.راستی شما باور می کنید هفته پیش قالیباف برای یک پروژه بهره برداری از یک استخر که قبلا ساخته شده بود و در زمان قالیباف فقط ترمیم و بازسازی شده بود به منطقه 13 رفت و حداقل 15 خبرنگار را دنبال خود کشید تا یک پروژه سطح پائین به بهره برداری برسد.باز هم در آخر می گویم من بدون تعصب به این قضایا نگاه می کنم و اصلا کارهای مثبت قالیباف را هم فراموش نمی کنم. این را مطمئن باشید.

ناشناس گفت...

به نظر من اگه بخواهیم حال دولت را بگیریم باید قالیباف شهردار بمونه.

ناشناس گفت...

اتفاقا این خیلی خوبه که بسیاری از مسایل که در روزنامه ها به راحتی بیان نمی شن اینجا بیان بشن و من از این موضوع بسیار خوشحالم. اگر هم یادتون باشه همیشه نوشتم که چرا شما اینقدر کم اینجا می نویسید.
اما در مورد ایده ها، قبول کنید که بسیاری از این مسایل اگر هم ایده های قدیمی باشه، اما اجراش از هر کسی بر نمی آد. من قبول دارم که قالیباف از نظر رسانه ای ضعیفه، اما شما چه کسی رو قوی می دونید؟
من فکر می کنم حضور قالیباف برای مدت حداقل ۵ سال در سازمانی مثل شهرداری می تونه خیلی مفید باشه. درسته که خیلی ایرادات ممکنه داشته باشه، اما بسترسازی هایی که می کنه خیلی می تونن به رشد کمک کنن و نفر بعد از اون اگر آدم عاقلی باشه می تونه اون ایرادات رو رفع کنه. من در مورد انتصابات قالیباف چیز زیادی نمی دونم، ولی می دونم که زنش رو کرده مشاور امور زنانش، و از این موضوع خیلی شاکیم. در ضمن به این نکته توجه کنید که وقتی توی یک سازمان گسترده مدیریت می کنید، مجبور می شید یک تیم بسازید، و به علت نبود حزب درست و حسابی، خیلی وقت ها ممکنه آدم حسابی برای یک پست نتونید پیدا کنید. کمی باید تیمتون رو گسترش بدید، و کمی هم باید افراد فعلی تون رو امتحان کنید تا کم کم اوضاع بهتر بشه. این ایراد مملکت ما هم هست. من قطعا منتقد قالیباف هم هستم، اما حواسم هست که این انتقاد به این معنا نیست که بره و کس دیگری بیاد که ممکنه یک دهم عرضه اون رو هم نداشته باشه. من فعلا کس دیگری نمی بینم. شما چطور؟

ناشناس گفت...

در ضمن در مورد خطوط ويژه بزرگراهی، شورای عالی ترافيک پس از اجرای آزمايشی اين طرح در چمران با آن مخالفت کرد. راهنمایی و رانندگی از اهم مخالفان این طرح بود (من هم به هکذا!). در مورد تراموا هم، به تصمیم شورای شهر نیاز بود و چمران صراحتا این موضوع را گفت و به نظر می رسید که شورای دوم نظر مثبتی در این مورد نداشته باشد. در مورد تاکسیمتر هنوز عزم جدی هست (آنطور که خودشان می گویند) ولی ممکن است جا انداختن آن کمی سخت باشد. آبنما دیگر چه صیغه ای بوده است؟

ناشناس گفت...

جناب محسن خان شما خیلی جالب از قالیباف دفاع می کنید.من خبرنگارم و وظیفه ام دفاع کردن از شخص خاص مملکتی نیست.خیلی خیلی تلاش می کنم از مردم دفاع کنم ولی هنوز توفیق چندانی در این زمینه نداشتم.من دفاع شما را نمی پسندم چون می توان برای هریک از این موضوعات چندین صفحه دلیل و منطق کنار هم چید.چه در رد و یا حتی تائید آن .همانطور که یادم نمی رود در زمان احمدی نژاد روزنامه همشهری در دفاع از منوریل و حتی اتاق های امن ویژه نامه های بلندبالا منتشر کرده بود.پس این موضوعات بحث های مفصلی را می طلبد و نگاه من قطعا با نگاه شما یکسان نیست گرچه در برخی موارد مشترکات نگاهی وجود دارد.

ناشناس گفت...

قطعا از شما انتظار ندارم که اینگونه با نظر دادن من برخورد کنید. من وظیفه ام دفاع از شخص خاصی نیست. آيا آنچه نوشتم دروغ بود؟ آيا شورای عالی ترافيک، شورای شهر، استانداری و دولت اکنون در حیطه مدیریت شهری نیستند؟ آيا زمان کرباسچی هيچ يک وجود داشتند و اگر داشتند آيا سنگ اندازی برای هم می کردند؟
مساله ما ایرانیها این است که ایده آل گرا هستیم. قالیباف هزاران اشتباه دارد و خواهد داشت، اما دلیل نمی شود که برای شهردار شدن از او حمایت نکنیم. چرا که گزینه های ما هیچ یک از فرشتگان نیستند.
برای رضای خدا یک نفر را مثال بزنید که ما در زمان حیاتش هزاران ایراد نثارش نکرده باشیم. خاتمی و هاشمی و کرباسچی و قالیباف و موسوی و ... همه از خوان انتقادات ما تنعم می کنند، اما حواسمان نیست که اینجا زمین است و نه آسمان و ما باید بهترین انتخاب را بکنیم. نه اینکه آرزو کنیم کاش یک ایده آلی بر ما نازل می شد.

ناشناس گفت...

از من ناراحت نشوید.من معتقدم این نوع موضوعات بحث مفصل را نیاز دارد.مطمئن باشید خیلی موضوعات را شما نمی دانید همانگونه که من هم از بسیاری خبر ندارم.ضمن اینکه من خیلی چیزهایی که می دانم و به چشم خودم دیده ام را صلاح نمی دانم اینجا مطرح بشود.پس به علت چند بعدی بودن ماجرا نمی شود گفت دفاع شما دروغ بود یا درست.امروز تکیف شهردار در شورا مشخص می شود و احتمالا قالیباف باقی می ماند .شاید شب درباره بعضی از مسائل پشت پرده این انتخاب نوشتم.